وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


  چرا در « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »، از لفظ رحمن و رحیم

استفاده شده، و از صفات دیگر استفاده نشده است؟ 


 

رحمان از اسماء مختص به خداوند است، و در مورد غیر او به کار نمی‌رود

 

1. صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداوند است که شامل؛ دوست و دشمن، مؤمن و کافر و… می‌باشد و همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره‌مندند.و صفت «رحیم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع، صالح و فرمانبردار است.


2.  صفت «رحمان» در همه جای قرآن به صورت مطلق بیان شده است، که نشانه عمومیت است، در حالی که صفت «رحیم» گاهی به صورت مقید ذکر شده، که دلیل بر خصوصیت آن است.مانند: « هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا[1]؛ او کسى است که بر شما درود و رحمت مى‏فرستد، و فرشتگان او [نیز] براى شما تقاضاى رحمت مى‏کنند تا شما را از ظلمات [جهل و شرک گناه‏] به سوى نور [ایمان و علم و تقوا] رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است‏! » و گاهی هم به صورت مطلق آمده، مانند: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »


در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده که فرمود: «خداوند معبود همه چیز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان و نسبت به خصوص مؤمنان رحیم است».[2]


3 . علاوه بر آن، رحمان را صیغه مبالغه دانسته‌اند که خود دلیل دیگری بر عمومیت رحمان است. و «رحیم» را صفت مشبهه که نشانه ثبات و دوام است که ویژه مؤمنان است.


4 .  رحمان از اسماء مختص به خداوند است، و در مورد غیر او به کار نمی‌رود. در حالی که رحیم هم برای خدا و هم برای غیر خدا به کار می‌رود. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: « رحمان اسم خاص است، امّا صفت عام دارد؛ ولی رحیم، اسم عام است به صفت خاص».[3]


با این مقدمه می‌توان گفت: در آغاز همه کار لازم است از صفتی استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتو افکن است، همه موجودات را فراگرفته، گرفتاران را در لحظات بحرانی نجات بخشیده است.

 

« وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ [4]؛ و براى ما، در این دنیا و سراى دیگر، نیکى مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوى تو بازگشت کرده‏ایم‏! ([خداوند در برابر این تقاضا، به موسى‏] گفت‏:) مجازاتم را به هر کس بخواهم مى‏رسانم‏؛ و رحمتم همه چیز را فراگرفته‏؛ و آن را براى آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان مى‏آورند، مقرّر خواهم داشت‏! » ؛

 

« الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ ذَابَ الْجَحِیمِ[5] ؛ فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن [طواف مى‏کنند] تسبیح و حمد پروردگارشان را مى‏گویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏کنند [و مى گویند:] پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است‏؛ پس کسانى را که توبه کرده و راه تو را پیروى مى‏کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار!»


و پیامبران نیز برای نجات خود از چنگال حوادث به دامن رحمت خدا چنگ می‌زدند، قوم حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ برای نجات از چنگال فرعونیان، می‌گویند:


« وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِکَ مِنَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ[6] ؛ و ما را با رحمتت از [دست‏] قوم کافر رهایى بخش‏! »
 بنابراین در مورد آغاز کارها به هنگامی که می‌خواهیم به نام خداوند شروع کنیم، باید دست به دامن واسعه او بزنیم؛ هم رحمت عام و هم رحمت خاصش. لذا بسم الله با صفت رحمان و رحیم مزین شده است.


آیا برای پیشرفت در کارها و پیروزی بر مشکلات صفتی مناسب‌تر از این صفات می‌باشد؟[7]
لذا این دو صفت نسبت به دیگر صفات خداوند دارای عمومیت و شمول بیشتری هستند.

 

=============================
 پی نوشت ها:
[1] . احزاب/ 43.
[2] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ج1، ص 23، ذیل سوره حمد، به نقل از کافی، و توحید صدوق.
[3] . طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، 1406 هـ ق، ج 1، ص 21.
[4] . اعراف/ 156.
[5]  . غافر/ 7.
[6] . یونس/ 86.
[7] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 1، ص 20 ـ 26.

 

منبع:andisheqom.com


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۹
محسن حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی