وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

ماجراى غم ‏انگیز فدک‏


 


داستان فدک یکى از غم انگیزترین و پرغوغاترین داستانهاى زندگى فاطمه بانوى اسلام(س) خصوصاً، و اهل بیت علیم السلام عموماً، و تاریخ اسلام به طور گسترده‏اى و عام است، که آمیخته با توطئه‏هاى سیاسى، و فراز و نشیب‏هاى فراوانى مى‏باشد و دریچه‏اى است براى حل قسمتى از معماهاى مهم تاریخ صدر اسلام.

اما قبل از ورود در این بحث لازم است بدانیم:

«فدک چه بود و کجا بود؟»

«فدک» به طورى که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۱۰:۱۲
محسن حسینی

امام موسی کاظم (ع) به چه دلیل زندانی شد؟

 در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۰۹:۴۹
محسن حسینی
ریحان خانم، سر جهازی خانم جان – مادر بزرگم- بود.
به نظافت خونه می رسید و من رو تر و خشک می کرد. برام لالایی می خوند، موهام رو شونه می زد و لباس می پوشوند. لاغر و استخوانی بود و دستهاش از وایتکس و کار زیاد زبر بود و انگشت هاش غلغلکم می اورد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۰
محسن حسینی
کشیش و اضطراب در هواپیما


کشیش سوار هواپیما شد. کنفرانسی تازه به پایان رسیده بود و او می‎رفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند؛ می‎رفت تا خلق خدا را هدایت کند و به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۵
محسن حسینی

چند داستان زیبا از امام حسن(ع)وامام حسین(ع)

روش ارشاد وامر به معروف توسط حسنین(ع)

روزى امام حسن مجتبى صلوات اللّه علیه به همراه برادرش ، حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام از محلّى عبور مى کردند، پیرمردى را دیدند که وضو مى گرفت ؛ ولى وضویش را صحیح انجام نمى داد.
وقتى کنار پیرمرد آمدند،

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۳
محسن حسینی

زیباترین قلب دنیا


روزی مرد جوانی در میانه ی شهری ایستاد و ادعا کرد زیباترین قلب دنیا را دارد . جمعیت زیادی دور او را گرفته و به قلب سالم و بدون خدشه ی او نگاه می کردند و همه تصدیق می کردند که قلب او براستی زیباترین و بی نقص ترین قلبی است که تا کنون دیده اند.

مرد جوان در
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۱:۴۶
محسن حسینی

روایتی زیبا از امام علی(ع) درباره چرایی ومفهوم نماز

جابر بن عبداللّه انصارى گوید:

روزى به همراه مولاى متّقیان ، امام علىّ علیه السلام بودم ، شخصى را دیدیم که مشغول نماز است ، حضرت به او خطاب کرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى دانى که چگونه و براى چه مى باشد؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۶
محسن حسینی

امام رضا گفت «به بابات بگو دیگه به خواهرم چیزی نگه»


خادم این روضه رضوان می گفت دختر بچه شفا گرفته بود. با تب و تاب ازش سوال کردم چه دیدی و چه شنیدی؟دخترک با آرامشی خاص گفت هیچی. فقط پدرم را خبر کنیدپدر دخترک که رسید طفل به گریه و هق  هق افتاد: امام رضا گفت «به بابات بگو دیگه به خواهرم چیزی نگه»پدر که از شفای کودکش بی قرار بود با شنیدن این جمله اختیار از کف داد. نفسش که برگشت به خادم گفت: دخیل که بستم به امام رضا گفتم: می خوای دخترمو شفا ندی شفا نده. اما برگردم قم به خواهرت گلایه خواهم کرد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۲۰:۵۴
محسن حسینی

داستان خدا و لاک پشت

سنگ‌پشت،‌ ناراضی و نگران بود. پرنده‌ای‌ درآسمان‌ پر زد، سبک... و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا کرد و گفت:
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۹:۲۲
محسن حسینی

خودکشی پیامبر صل الله علیه به خاطر وحی!!!


 
در صحیح بخاری* آمده است که: «وقتی به رسول اکرم وحی نمی رسید، تصمیم به خود کشی می گرفت؛ می رفت بالای کوه و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۲۰
محسن حسینی

سلام بر مهدی عزیز زهرا(س)

مولای من! ای کاش آن روز که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می‌داشتند. ای کاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۸
محسن حسینی

نماز خالصانه


براى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود:
آیا در میان شما کسى هست دو رکعت نماز بخواند که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۳:۰۳
محسن حسینی

رابطه دو چشم

 آیا از رابطه دو چشم با هم آگاهی دارید؟

 هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند.

 با هم مژه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۱:۵۷
محسن حسینی


خدا پشت پنجره ایستاده

جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه اما موقع بازی جانی به اشتباه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۱:۳۵
محسن حسینی


خراش عشق مادر!

یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۹
محسن حسینی