عصر ظهور در کلام امام باقرعلیه السلام
عصر ظهور در کلام امام باقرعلیه السلام |
امامان معصوم علیهمالسلام به جهت اهمیت مسئله مهدویت و غیبت دوازدهمین حجت الهى، در فرصتهاى مناسب از عصر ظهور سخن گفته و شیعیان را با نشانه ها، علائم و ویژگیهاى دولت کریمه حضرت قائم علیهالسلام آشنا ساخته اند.
این آگاهیها و اطلاع رسانى آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدى علیهالسلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته آن عصر گشته، نسلهاى بعدى را نیز با این فرهنگ مأنوس کنند.
امام باقر علیه السلام میفرماید: بر مردم زمانى می آید که امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابت قدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان میرسد، این است که خداى متعال خطابشان می کند و می فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.
دلدادگان فرهنگ انتظار با همه مشکلات و گرفتاریهایى که دشمنان برایشان فراهم مىآورند، هرگز امید به رسیدن آن روز دیدنى و لذتبخش را از دست نمىدهند، بلکه شوق و عشقشان بیشتر مىشود و زیر لب زمزمه مىکنند:
چه خوش باشد که بعد از انتظارى
به امیدى رسد امیدوارى
سخن از خصوصیات انقلاب جهانى آن یار سفر کرده، زمانى شیرینتر می شود که امامان معصوم علیهمالسلام ویژگیها و نشانههاى عصر ظهور حضرت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله را برایمان توصیف کنند و بذر امید و آرزوى استقرار دولت کریمه امام زمان علیهالسلام را در دلهاى به انتظار نشستهمان شکوفا گردانند تا رایحه دلانگیز دوران ظهور در روح و جسم انسانهاىِ خسته از ظلم و ناعدالتى و فتنه و فساد، حیاتى تازه ببخشد.
اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
دارم امید خدایا که کنى تأخیرى
در اجل تا به سرم تاج سرم باز آید
گر نثار قدم مهدى هادى نکنم
گوهر جان به چه کار دگرم باز آید
آن که فرق سر من خاک کف پاى وى است
پادشاهى کنم ار او به سرم باز آید
کوس نو دولتى از بام سعادت بزنم
گر ببینم که شه دین ز درم باز آید
مىروم در طلبش کوى به کو دشت به دشت
شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید
«فیض» نومید مشو در غم هجران و منال
شاید ار بشنود آه سحرم، باز آید
منتظران مژده باد
امام باقر علیه السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد که «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛ بر مردم زمانى می آید که امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابت قدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان مىرسد، این است که خداى متعال خطابشان مىکند و میفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم میدارم.
آن گاه امام باقر علیهالسلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارج گذارى به چنین منتظران راستینى به آنان می فرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید. رفتار نیک و شایستهتان را میپذیرم و از کردار ناپسندتان عفو میکنم و به خاطر شما سایر گنهکاران را می آمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع میکنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناک خود را به مردم نافرمان نازل مىکردم.»(2)
پیشواى پنجم علیهالسلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیهالسلام که در زمان غیبت، خود را براى شرکت در قیام جهانى آن حضرت آماده می کنند، به ابو خالد کابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مىکنند. بارها از متولیان حکومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بی اعتنایى مسئولین مواجه می شوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش می نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته شان اصرار می ورزند تا این که سردمداران حکومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و کسى نمىتواند جلوگیرشان شود. این حقجویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیهالسلام به کس دیگرى نمی سپارند. کشته هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب می شوند.»
در اینجا امام باقر علیهالسلام به ابو خالد کابلى جملهاى زیبا فرمود که مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیهالسلام تقدیم مىدارم.»
امام پنجم علیهالسلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیهالسلام به آیه اى از قرآن استناد کرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛ «هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوىِ خود را بر ضد شما برمی انگیزیم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانه ها را جستجو می کنند و این وعده اى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا می خیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)
چشم به راه ظهور
از منظر امام باقر علیهالسلام در عصر غیبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام بودن و انتظار حکومت آل محمد صلى الله علیه و آله را کشیدن از عبادات شایسته و برتر محسوب می شود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ(6)؛ انتظار [پیروزى و] فرج [آل محمد صلى الله علیه و آله] از برترین عبادات محسوب مىشود.»
جهان در آستانه ظهور
در آستانه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود می رسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر کس و حکومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مىگردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگویان فتنه انگیز و فرصت طلب به تنگ می آیند که شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر می پرورانند. حضرت امام باقر علیهالسلام فضاى تاریک جهان قبل از ظهور را اینگونه بیان می کنند:
«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِکَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ کَلْبِ النّاسِ وَ اَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(7)؛ حضرت قائم علیهالسلام قیام نمی کند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزله ها و فتنه و بلایى که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون می شوند.
آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم می شود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج می رسد؛ به گونه اى که هر کس بر اثر مشاهده درنده خویى و گزندگی اى که در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود می آید، صبح و شام آرزوى مرگ می کند.»
امام آنگاه افزود: «وقتى که یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بن بست احساس کردند، امام غائب علیهالسلام قیام می کند.»
براى اجراء عدالت و گسترش مساوات در جامعه اسلامى لازم است که موانع عدالت را از میان برداشت و راه آن را هموار کرد؛ زیرا اصحاب زر و زور و تزویر و کسانى که از در هم ریختگى جامعه در راه ترویج فساد و انحراف بهره می برند، هرگز از عدالت و برنامه هاى عادلانه راضى نخواهند بود و با توسل به هر شیوه اى در مسیر احقاق حقوق مردم سنگ اندازى خواهند کرد. بنابراین، یکى از مهمترین ویژگیهاى زمامداران عادل قاطعیت و صلابت در مقابله با دشمنان داخلى و خارجى است. امام زمان علیهالسلام نیز با اقتدار کامل مخالفین اسلام و دشمنان عدالت را سرکوب خواهد کرد.
امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
«لَیْسَ شَأْنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ(8) ؛ آن حضرت (در سرکوب دشمنان قسم خوردهاش) فقط شمشیر را می شناسد.»
او در قاطعیت همانند جدّش رسول خدا صلى الله علیه و آله عمل خواهد کرد و به خیانتکاران، کافران و عوامل داخلى دشمن اجازه هیچگونه توطئه اى نخواهد داد.
دجّال نیز فتنه گرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا می کند و بسیارى را با دسیسه هاى شیطانی اش می فریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلی اش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى می کند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد می آیند.
حضرت باقر علیهالسلام درباره شباهت حضرت مهدى علیهالسلام به پیامبران الهى مطالبى فرموده و درباره تشابه حضرت خاتم الاوصیاء به حضرت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرموده است: «وَ اَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله فَالْقِیامُ بِالسَّیْفِ وَ تَبْیینُ آثارِهِ ثُمَّ یَضَعُ سَیْفَهُ عَلى عاتِقِهِ ثَمانِیَةَ اَشْهُرٍ فَلا یَزالُ یَقْتُلُ اَعْداءَ اللّهِ حَتّى یَرْضَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ(9)؛ و امّا [شباهت حضرت مهدى علیهالسلام] به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قیام با شمشیر است [که دشمنان لجوج را از میان برمی دارد] و آثار آن حضرت را آشکار می کند. آنگاه هشت ماه به صورت مسلّح و آماده به سر می برد و همواره با دشمنان خدا مبارزه میکند تا این که خداوند راضى شود.»
بدون تردید بانوانِ شایسته و متعهد در دولت آن حضرت جایگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعیت ویژه شان خواهد بود؛ یعنى همان رسالتى که یک زن مسلمان طبق آیین اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نیز به آن پای بند خواهد بود. آنچه از روایات بر می آید، آن است که عدهاى از کارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن یزید جعفى از یاران نزدیک امام محمد باقر علیهالسلام به نقل از آن حضرت فرمود:
«وَ یَجِىءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ(10)؛ به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیهالسلام می آیند که پنجاه نفر از آنان زن می باشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع می شوند.»
روایت دیگرى در این زمینه از امسلمه، همسر رسول خدا صلى الله علیه و آله از طریق اهل سنت نقل شده است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع یاران حضرت مهدى علیهالسلام در اطراف آن حضرت مىفرماید:
«یَعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَیَجْتَمِعُ النّاسُ اِلَیْهِ کَالطَیْرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى یَجْتَمِعَ اِلَیْهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِیهِ نِسْوَةٌ ...؛ (در زمان ظهور) پناه خواهى به حرم خداوند در مکه پناهنده می شود. مردم همانند کبوتران از هر سو به جانب او رو می آورند تا این که سیصد و چهارده نفر که عده اى از آنان زن هستند، دور او را می گیرند.» و ادامه داد: «و از همان جا خروج می کنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پیروز می گردند و عدل را آن چنان در روى زمین برقرار می سازند که زندگان آرزو می کنند که اى کاش مرده هایشان نیز از طعم آن عدالت می چشیدند!»(11)
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متکبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند که در مقابل حق خودنمایى می کنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطه ورند که انسانهاى حق طلب و جلوه هاى فضیلت را خطرناکترین دشمنان خویش قلمداد می کنند. به همین جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به کار می گیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب کرده است.
قرآن می فرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکَـفِرُونَ»(12)؛ «(مخالفین حق)می خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، ولى خدا جز این نمی خواهد که نورش را کامل کند؛ هر چند کافران را خوش نیاید.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زیادى صورت می گیرد تا از استقرار حکومت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمیدارد.
سفیانى یکى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام است.
امیرمؤمنان على علیهالسلام در مورد جنایات وى به کوفیان فرمود: «بدا به حال کوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام میدهد! به حریم شما تجاوز میکند، کودکان را سر می برد و ناموس شما را هتک میکند.»(13)
امام باقر علیهالسلام درباره ویژگیهاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده کنى، در واقع پلیدترین مردم را دیده اى. وى داراى رنگى بور و سرخ و کبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مکه و مدینه را ندیده است.»(14)
امام باقر علیهالسلام می فرماید: «گویا من سفیانى (سرکرده دشمنان حضرت امام عصر علیهالسلام) را میبینم که در زمینهاى سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده، ندا می دهد که هر کس سر یک تن از شیعیان على علیهالسلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله می کند و می گوید: این شخص از شیعیان است. او را میکشد و هزار درهم جایزه می گیرد.»(15)
شیصبانى نیز یکى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان کینه توز اهلبیت علیهمالسلام و حضرت مهدى علیهالسلام می باشد. ریشه اش به بنی عباس می رسد و شخصى بدکردار، شیطان صفت و گمنام است.
امام باقر علیهالسلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمیکند، مگر آن که قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج می کند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یکباره پیدا می شود و فرستادگان شما را به قتل می رساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیهالسلام باشید.»(16)
دجّال نیز فتنه گرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا می کند و بسیارى را با دسیسه هاى شیطانی اش می فریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلی اش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى می کند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد می آیند.
اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان که در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون کف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى علیهالسلام نیز با غلبه بر سران کفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و کمال را درهم می پیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین می گسترد.
نویدهاى امام محمد باقر علیه السلام در مورد ظهور حضرت مهدى (عج)
1- ابوحمزه ثمالى آورده است که: در یکى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى که حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:
اباحمزه! از رخدادهایى که خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر کس در آنچه می گویم تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و همکنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد می کند همان گونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است .
یا اباحمزه! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه که به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیهالسلام سلام و درود می گوید بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب می گردد و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران! (17)
2- بانوى دانش پژوهى که به (ام هانى) شهرت داشت آورده است که بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیه اى از قرآن شریف، ذهن و فکرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است .
فرمود: کدام آیه ام هانى؟ بپرس!
گفتم: این آیه شریفه که مىفرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الکنس. (18)
فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایه اى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاک است. مهدى خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است که گروهى در آن گمراه می گردند و گروههایى راه حق و هدایت را می یابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنى ... و خوشا به حال آنان که او را درک خواهند نمود. (19)
پینوشتها:
1.کمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.همان، ص 354.
9.کمال الدین، ص 329.
10.بحار الانوار، ج 52، ص 222.
11.معجم احادیث المهدى علیهالسلام ، ج 1، ص 501/ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.
12.توبه / 32.
13.یوم الخلاص، ص 93.
14.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
15.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
16.غیبت نعمانى، ص 302.
17- بحارالانوار، ج 24، ص 241 .
18- سوره تکویر، آیه 16 و 17 .
19- اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137 .
منبع سایت تبیان به نقل از:
مجله مبلغان، شماره 74 ، کریم حیدرى نهند
ماهنامه موعود جوان، شماره 21، ساره سام کن .