وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

خداوند، پناهگاه واقعى انسان‏

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ب.ظ


خداوند، پناهگاه واقعى انسان‏

 


انسانِ توحیدى، از آن جا که حق را متجلّى در همه ظهوراتش مى‏بیند از هیچ چیزى به غیر از حق ترس و حساب نمى‏برد. به ویژه در گرفتارى‏ها وغم‏ها تنها پناه و دستگیره را ذات حق تعالى مى‏داند.

رسول اللّه صلى الله علیه و آله در وصایان خویش به حضرت على علیه السلام فرمود:

یا عَلِىُّ أَمانٌ لِأُمَّتِى مِنَ الْهَمِّ؛ لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ لامَلْجَأَ وَ لامَنْجى‏ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ. «1»

اى على علیه السلام ذکر

«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ»

هیچ گردش و نیرویى نیست مگر به سبب خداوند؛ و پناه و گریزى از خدا به جز به سوى او نیست که امت مرا از غم و اندوه در أمان مى‏دارد.

خداوند متعال در دنیا به لطف و رحمت خودش مؤمن و کافر را در پناه خود از نعمت‏ها بهره‏مند مى‏سازد و حتى خطرات و آسیب‏هاى بسیارى را از آنان دور مى‏سازد. امّا در آخرت دیگر جاى لطف و گذشت نیست، بلکه محل پاداش و کیفر است که باید هر انسانى به حق خود برسد.

از بدبختى‏هاى بسیارى از آدمیان در قیامت؛ نداشتن سرپناه و یاورى براى نجات است. آنان که رشته‏هاى ارتباط خود را با پروردگار و بندگان خالص و انبیا و اولیا بریده‏اند در آن جا یار و یاورى ندارند. ابزارهاى مادى از کار مى‏افتد و دوستى‏ها و رابطه‏ها برچیده مى‏شود و هر کس را خداوند گمراه سازد، راه نجات و پناهى براى او نیست.

پروردگار در سوره شورى به این نکته‏هاى اساسى توجه داده و مى‏فرماید:

اسْتَجِیبُواْ لِرَبّکُم مّن قَبْلِ أَن یَأْتِىَ یَوْمٌ لَّامَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَکُم مّن مَّلْجَإٍ یَوْمَئِذٍ وَ مَا لَکُم مّن نَّکِیرٍ» «2»

پیش از آن که روزى فرا رسد که از سوى خدا هیچ بازگشتى براى آن نیست، پروردگارتان را اجابت کنید، آن روز براى شما هیچ پناهگاهى و هیچ راه انکارى [نسبت به اعمالى که مرتکب شده‏اید] وجود ندارد.

اگر کافران خیال کنند در آن روز پناهگاهى غیر سایه لطف او و حامى‏اى غیر رحمت او باشد سخت در اشتباهند، حتى سایبان هم که جلوگیر عذاب الهى باشد، وجود ندارد.

آنگاه که حق تعالى مى‏فرماید:

یَوْمٌ لَّامَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ» «3»

روزى فرا رسد که از سوى خدا هیچ بازگشتى براى آن نیست.

مراد روز قیامت است نه روز مرگ؛ که هیچ کسى در برابر اراده و فرمان او براى بازگشت نمى‏تواند تصمیم بگیرد و حتى براى دفاع از گناهان هم راههایى که تصوّر مى‏کند، بسته مى‏شود. از بازگشت یقینى و جان پناه و ابزار دفاعى و دوستى هم به طور کلى محروم است. و با حضور شهود و کاتبان اعمال، جاى انکار و عذر هم باقى نمى‏ماند.

أصمعى مى‏گوید:

نیمه شبى که همه جا را سکوت فراگرفته بود به طواف خانه خدا رفتم؛ دیدم که جوانى زیبارو و خوش قامت پرده کعبه را گرفته و با سوز و آه وصف ناپذیرى با خدا مناجات مى‏کرد:

چشم‏ها به خواب رفته است و ستارگان در آسمان دمیده‏اند و تو پادشاه زنده و پایدار جهان هستى، در این تاریکى شب همه شاهان، درهاى کاخ‏هایشان را بسته‏اند و نگهبانان بسیارى بر آن گماشته‏اند. ولى درِ خانه تو به روى نیازمندان همواره باز است و این که من به درگاه تو پناه آورده‏ام تا به من با نظر رحمت بنگرى، اى مهربان‏ترین مهربانان.

سپس حضرت اشعارى زیبا را سرود که مفهوم آن این است:

اى خدایى که دعاى بیچارگان را در تاریکى‏هاى شب اجابت مى‏کنى و اى کسى که دردها و رنج‏ها و بیمارى‏ها را برطرف مى‏کنى. همه مهمانان تو دراطراف خانه‏ات خوابیده‏اند و تنها تو هستى که هرگز به خواب نمى‏روى، اى خداى قیّوم! پروردگارا! تو را به دعاهایى که خودت آن را آموخته‏اى مى‏خوانم و از تو مى‏خواهم که به حق خانه و حرمتت، به چشمان اشکبار من رحم کنى. اگر بخشش تو به مجرمان درگاهت نرسد، پس گنهکاران به درگاه چه کسى پناهنده شوند؟! ...

اصمعى گفت: از پى آن آقا رفتم تا شناختم که ایشان زین العابدین علیه السلام است. «4» امام علیه السلام تنها منطقه ایمن را، باب رحمت پروردگار مى‏داند و به گرفتار مى‏آموزد که به هر جا رود در امان نیست و تنها راه رهایى سرگشتگان برهوت دنیا، کوچ به خانه لطف و کرامت الهى است.

منطق امام علیه السلام، آموزش خودباورى از راه پیوند به خداوند است تا آدمى، راه را از چاه تشخیص دهد و به بهترین شکل براى آن چاره‏اى بیاندیشد. چه بسیار حوادث و بلاهایى که از کنار زمین بدون خطر مى‏گذرد و یا در آسمان، حوادث بزرگ کیهانى و برخورد اجرام فضایى به یکدیگر بدون زحمت براى بشر عبور مى‏کنند؛ و یا آسیب‏هاى برگرفته از مسائل پیرامون ما مانند آلودگى هوا، بیمارى حیوانات، خطاهاى پزشکى و خطرات زندگى ماشینى که بى شمار است که ما از وجود و حدوث آن بى‏خبریم، خداى حکیم آنها را دور مى‏سازد و انسان در این وضعیت هولناک با آسایش به زندگى خود ادامه مى‏دهد.

بنابراین حضرت سجّاد علیه السلام به بشر هشدار مى‏دهد که یگانه نگهبان و یار و سایه امید در زندگى، پناه خداوند منان است. با چنین خدایى، بنده باید از ستایش و سپاس او غفلت نورزد و حضرت حق را در آرامش و امنیّت، از خاطر نبرد.

زیرا غالب مطلق بر نظام هستى، خداوند جبّار است که آفرینش بر سلطه او مى‏چرخد و مردم از این نظم و نظام احسن غافلند. همان گونه که حق تعالى در قصّه یوسف علیه السلام مى‏فرماید:

وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى‏ أَمْرِهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَایَعْلَمُونَ» «5»

و خدا بر کار خود چیره و غالب است، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.

امام حسن عسکرى علیه السلام در تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ فرمود:

خداوند کسى است که هر مخلوقى در هنگام نیازها و گرفتارى‏ها وقتى امیدش از همه، غیر او قطع مى‏شود؛ و رشته هر سببى جز او بریده مى‏گردد؛ به او روى مى‏آورد مى‏گوید:

 

بِسْمِ اللَّهِ‏

 

. یعنى در همه کارهایم از خدایى کمک مى‏گیرم که عبادت و پرستش سزاوار اوست و هر گاه فریاد خواهى شود به فریاد مى‏رسد. و هر گاه خوانده شود، اجابت مى‏کند.

این همان نکته‏اى است که مردى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: اى پسر رسول خدا! مرا به وجود خدا راهنمایى کن که مجادله کنندگان بر من هجوم آورده و مرا سرگردان کرده‏اند.

امام صادق علیه السلام به او فرمود: اى بنده خدا! آیا هرگز کشتى سوار شده‏اى؟ عرض کرد: آرى.

فرمود: آیا پیش آمده که کشتى بشکند و در آن جا نه کشتى دیگر باشد که تو را برهاند و نه شنایى کارساز باشد؟ عرض کرد: آرى.

فرمود: آیا در آن هنگام دلت متوجه موجودى شده است که مى‏تواند تو را از هلاک نجات دهد؟ عرض کرد: آرى.

امام صادق علیه السلام فرمود: آن موجود، همان خداى توانایى است که نجات بخشد؛ آن جا که از هیچ منجى خبرى نیست؛ نجات مى‏دهد و آن جا که فریادرسى نیست‏ به فریاد مى‏رسد. «6»

 [ «3» وَ بِیَدِکَ یَا إِلَهِی جَمِیعُ ذَلِکَ السَّبَبِ وَ إِلَیْکَ الْمَفَرُّ وَ الْمَهْرَبُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَجِرْ هَرَبِی وَ أَنْجِحْ مَطْلَبِی «4» اللَّهُمَّ إِنَّکَ إِنْ صَرَفْتَ عَنِّی وَجْهَکَ الْکَرِیمَ أَوْ مَنَعْتَنِی فَضْلَکَ الْجَسِیمَ أَوْ حَظَرْتَ عَلَیَّ رِزْقَکَ أَوْ قَطَعْتَ عَنِّی سَبَبَکَ لَمْ أَجِدِ السَّبِیلَ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمَلِی غَیْرَکَ وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى مَا عِنْدَکَ بِمَعُونَةِ سِوَاکَ فَإِنِّی عَبْدُکَ وَ فِی قَبْضَتِکَ نَاصِیَتِی بِیَدِکَ «5» لَا أَمْرَ لِی مَعَ أَمْرِکَ مَاضٍ فِیَّ حُکْمُکَ عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُکَ وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِکَ وَ لَا أَسْتَطِیعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِکَ وَ لَا اسْتَمِیلُ هَوَاکَ وَ لَا أَبْلُغُ رِضَاکَ وَ لَا أَنَالُ مَا عِنْدَکَ إِلَّا بِطَاعَتِکَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِکَ‏]

اى خداى من! تمام آن وسایل و اسباب به دست اراده توست، و گریزگاه و پناهگاه به سوى توست، پس بر محمد و آلش درود فرست، گریزم را پناه ده، و خواسته‏ام را روا کن. خدایا! اگر روى کریمت را از من بگردانى، یا مرا از احسان بزرگت محروم کنى، یا روزیت را از من دریغ ورزى، یا رشته پیوندت را از من بگسلى، راهى براى دست یابى، به هیچ یک از آرزوهایم جز تو نیابم، و بر آنچه پیش توست، جز به یارى تو دست رسى پیدا نکنم؛ چرا که من بنده تو، و در قبضه اراده توام. اختیارم به دست توست، با فرمان تو فرمانى براى من‏ نیست. حکم تو در تمام شؤون زندگى من جارى است، و تقدیرت درباره من عین عدالت است. مرا نیروى بیرون رفتن از قلمروى سلطنت تو نیست، و استطاعت تجاوز از حیطه قدرتت برایم وجود ندارد، و توان جلب دوستیت را ندارم، و به خشنودیت نمى‏رسم، و به آنچه نزد توست جز به طاعتت و فضل رحمتت، دست نمى‏یابم.

ریشه، تمام حقیقت دعاى بیست و یکم همین جمله اخیر است:

راه جلب محبت حق، و رسیدن به خشنودى و رضایت مولا، و دست یافتن به رضوان و نعیم ابد، و مصون ماندن از عذاب و شقاوت، فقط و فقط طاعت و عبادت و توسل به فضل و رحمت دوست است، و این طاعت و عبادت که انبیا و امامان و کتب آسمانى این همه بر آن اصرار دارند چیزى جز ایمان به خدا و قیامت و اخلاق حسنه و اعمال صالحه نیست.

اى که با نیکان طمع دارى که یابى ارتباط

 

با بدان منشین که با ایشان مضرّست اختلاط

رو عدالت پیشه کن هر روز مى‏کن راستى‏

 

تا روى از عدل فردا راست بر روى صراط

چیست این دنیا رباط و خلق دنیا کاروان‏

 

کاروان را بار باید بستن آخر از رباط

رسم بى باکى نبخشد جز پریشانى بدست‏

 

جمعیت خواهى منه پا جز به راه احتیاط

سالک بى رنج را نبود ز راحت لذتى‏

 

جان غمگین بیشتر مسرور گردد از نشاط

     

این دُر نظمى که نور از خامه ریزد دور نیست‏

 

گر به روى صفحه غلطد همچو گوهر بر بساط

     

 

(نور على شاه اصفهانى)

 [ «6» إِلَهِی أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیْتُ عَبْداً دَاخِراً لَکَ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً إِلَّا بِکَ أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةَ حِیلَتِی فَأَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ تَمِّمْ لِی مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الضَّرِیرُ الْحَقِیرُ الْمَهِینُ الْفَقِیرُ الْخَائِفُ الْمُسْتَجِیرُ «7» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لَا تَجْعَلْنِی نَاسِیاً لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لَا غَافِلًا لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَبْلَیْتَنِی وَ لَا آیِساً مِنْ إِجَابَتِکَ لِی وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ کُنْتُ أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلَاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ أَوْ جِدَةٍ أَوْ لَأْوَاءَ أَوْ فَقْرٍ أَوْ غِنىً‏]

خدایا! صبح و شب کردم، درحالى که بنده خوار و بى‏مقدار توام. براى خود جز با کمک حضرتت بر جلب سودى و دفع زیانى قدرت ندارم. به آنچه درباره خود گفتم، شهادت مى‏دهم. به ناتوانى نیرویم، و کمى تدبیرم اعتراف مى‏کنم؛ پس آنچه را به من وعده دادى وفا کن، و آنچه را که به این بنده‏ات عطا فرموده‏اى، کامل ساز؛ زیرا که من بنده بى‏نوا، ذلیل، ناتوان، دردمند، کوچک، بى‏مقدار، تهى دست، ترسان و پناهنده به توام.

خدایا! بر محمد و آلش درود فرست، و مرا نسبت به یاد خود در آنچه به من عطا کردى، فراموشکار مکن، و به احسانت در آنچه به من بخشیده‏اى غافل و بى‏خبر مساز، و از اجابت دعایم، گرچه تأخیر افتد ناامید مکن. هر چند در خوشى باشم، یا ناخوشى، در سختى باشم یا رفاه، در سلامت همه جانبه باشم یا بلا، در تنگدستى و بیچارگى باشم یا نعمت، در دارایى باشم یا محنت، در تهیدستى باشم یا توانگرى.

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 74/ 60، باب 60، حدیث 3؛ مکارم الأخلاق: 443.

(2)- شورى (42): 47.

(3)- شورى (42): 47؛ روم (30): 43.

(4)- بحار الأنوار: 46/ 80، باب 5، حدیث 75؛ المناقب، إبن شهر آشوب: 4/ 151.

(5)- یوسف (12): 21.

(6)- بحار الأنوار: 3/ 41، باب 3، حدیث 16؛ معانى الأخبار: 4، حدیث 2؛ تفسیر الإمام العسکرى: 21- 22، حدیث 5- 6، سوره حمد.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۲۹
محسن حسینی

نظرات  (۱)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی