وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


  داستان‌هایی از امام جعفر صادق (ع)

 

 

 

سیره‌ی امام جعفر صادق (ع)

 

شخصیت امام صادق(ع) به اندازه‌ای جامع و برجسته است که افزون بر شیعیان، عالمان و عارفان اهل تسنن نیز توجهی ویژه به آن حضرت داشته و برتری علمی و شخصیتی ایشان را ستوده و از آن حکایت‌ها نقل کرده‌اند. در ادامه روایاتی از سیره ی امام صادق(ع) را می‌خوانیم.

فضیلت میهمان بر میزبان

محمّد بن قیس حکایت کند:

روزى در محضر مبارک امام جعفر صادق علیه السلام نام گروهى از مسلمانان به میان آمد و من گفتم: سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم ، مگر آن که دو یا سه نفر از این افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى کنم و مى آیند در منزل ما غذا مى خورند.

امام صادق علیه السلام به من خطاب کرد و فرمود: فضیلت آن ها بر تو بیشتر از فضیلتى است، که تو بر آن ها دارى.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۰۷:۲۴
محسن حسینی


ظهورکن امام عصر(عج)

 

 

 

چه ظلمها که یک به یک به قاعدان دین شده

شکسته فرق مرتضی(ع)زضرب جهل وکین شده

ز ضرب سیلی عدو کبود روی فاطمه(س)

زظلم دشمنان حق شکسته پشت دین شده

دل رسول(ص)گشته خون از اینهمه تب جنون

که سبط اکبر رسول شهید زهر کین شده

سرحسین(ع)فاطمه(س)میان دشت کربلا

جدا ز پیکر حسین(ع)برای حفظ دین شده

به هرزمان و هرطریق دل ائمه پر زخون

نگر دگر خدای من ز ظلم پر،زمین شده

ظهورکن امام عصر(عج)خراب کن بساط ظلم

که تشنه ی عدالتت زمانه و زمین شده

 

شعر:محسن حسینی
 
 
در این شب قدر باید بیشترین دعامون سلامتی و تعجیل فرج مولا امام زمان عج باشه
 
الهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر.آمین
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۰۱:۲۳
محسن حسینی


  نگاهی به نحوه شهادت امام صادق علیه السلام

 

 

امام در سالهای آخر عمر خود شدیداً لاغر و ضعیف شده بود و به تعبیر یکی از افرادی که امام را درآن روزگار دیده بود از او چیزی نمانده بود جز سرش، کنایه ازاینکه بدن کاملاً فرسوده ونحیف شده بود. سراسرزندگیش به دشواری وسختی ورنج آفرینی گذشته بود. ودرسالهای آخر عمربر میزان محدودیت واحضار وتهدید او اضافه می شد که این خود بر خستگی ورنجش می افزود.

 

روزی منصور به وزیر دربارش « ربیع » گفت همین اکنون جعفربن محمد (امام صادق( علیه السلام)) رادراینجا حاضر کن .

 

ربیع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق( علیه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندی به آنحضرت رو کرد وگفت:

« خدامرا بکشد اگر تو رانکشم آیا درمورد سلطنت من اشکال تراشی می کنی ؟»

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۶
محسن حسینی


مظاهر ریا و خودنمایی

 

 

 
خودنمایی فقط محدود به یک مورد نیست و تمام توانایی های انسان می تواند ایزار ریا باشد


 

 

مظاهر خودنمایی
ریا و خودنمایی به گونه های مختلفی صورت می گیرد و محدود به موارد خاصی نیست و می توان گفت: تمام توانایی های انسان همچون ثروت، علم و مقام می تواند، ابزار خودنمایی باشد.

 

 

امام صادق علیه السلام فرمود:
اکثر آنچه که در آن ریا واقع می شود شامل ریا در نحوه سخن گفتن، خوردن، راه رفتن، همنشینی، لباس، خنده، نماز، حج، جهاد، قرائت قرآن و.. . می شود.[1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۱ ، ۱۱:۲۷
محسن حسینی


25 حدیث درمذمت دروغ ازفرمایشات پیامبر(ص) وائمه علیهم السلام

 

1- دروغ فسق و دروغگو فاسق است.
2- دروغگو ایمان ندارد.
3- دروغ از قماربدتر است.
4- دروغگو دشمن خداست.
5- روی دروغگو سیاه است.
6- دروغ ازشراب بدتر است.
7- دروغگو بوی دهانش متعفن است.
8- خدای تعالی دروغگو را لعنت می کند.
9- بوی گند دهان دروغگو به عرش می رسد.
10- دروغ مخرب ایمان است.
11- دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است.
12- دروغگو تخم کینه درسینه ها می کارد.
13- دروغگو مروتش ازهمه خلق کمتر است.
14- به جهت یک دروغ ،هفتاد هزار فرشته دروغگو را لعنت می کنند.
15- دروغ علامت نفاق است.
16- دروغ بدترین ریاهاست.
17- دروغ فراموشی می آورد.
18- دروغ دریست ازدرهای نفاق.
19- دروغگو به عذابی مخصوص در قبر گرفتار خواهد شد.
20- دروغ ،محروم کند دروغگو را از نماز شب و روز.
21- دروغ سبب خذلان الهی است.
22- دروغ سبب گرفتن صورت انسانی ازدروغگو است.
23- دروغ ، بزرگترین خباثت است.
24- دروغگو  ،بزرگترین گناهکاران است.
25- دروغ صاحبش را هلاک کند.

منبع:seemorgh.com
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۱ ، ۰۲:۰۲
محسن حسینی


سه راه برای عاقبت بخیری

عاقبت بخیری

 

امام صادق (علیه السلام) به یکی از دوستانشان یک نامه ای نوشتند. ایشان در آن نامه به دوستشان می نویسند اگر می خواهی عاقبت بخیر بشوی سه کار را باید انجام بدهید.

عاقبت بخیری

طبق آموزه های اسلامی یکی از مهمترین دعاهایی که انسان باید بکند عاقبت به خیرى است همانگونه که امام سجاد علیه السلام در دعاى مکارم از خداوند می خواهند او را به راه حق هدایت کند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِى بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَه حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا» (صحیفه سجادیه/ دعاى 20)

اگر می خواهید عاقبت بخیر بشوید: وَ أَکْرِمْ کُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ یَذْکُرُنَا أَوْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَیْسَ عَلَیْکَ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً إِنَّمَا عَلَیْکَ نِیَّتُکَ وَ عَلَیْهِ کَذِبُهُ» (عیون‏أخبارالرضا، ج‏2، ص‏4) به کسی که به ما منصوب است و ارادت دارد، اظهار مودت می کند ولو به دروغ احترام کن.

عاقبت به خیری آنقدر با اهمیت است که یکى از دعاهای اولیا و انبیای الهی دعا برای عاقبت بخیری و فرجام نیک و زندگی را به خیر پایان بردن بوده است: «وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار» (آل ‌عمران/193) «تَوَفَّنِی‏ مُسْلِماً» (یوسف/101) «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» (یوسف/101) اینها ردیف ‌های این دعاست که در قرآن کریم آمده است.

در سوره مبارکه «فصلت» آیه 30 نیز می ‌خوانیم که خداوند در مورد استقامت در دینداری سخن می‌گوید. در این میان انسان به انواع و اقسام امتحانات الهی دچار می‌شود تا میزان استقامتش سنجیده شود که این استقامت همان عاقبت بخیری است.

درخواست ها و دعاهاى اولیاى خدا، مسلمان مردن است. همان گونه که حضرت یوسف علیه السلام از خداوند مى خواهد که مسلمان بمیرد: «تَوَفَّنِی  مُسْلِماً» (یوسف/ 101) خدایا مرا مسلمان بمیران.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۸
محسن حسینی


  آیا مذهب می تواند پاسخگوی همه ی مشکلات جوامع بشری باشد؟
 

 

 

انحطاط مسلمین

پیشرفت تمدن صنعتی و دگرگون شدن اشکال‌ و مظاهر‌ گـوناگون زندگی، این فکر را برای بسیاری‌ از مردم به وجود آورده است که‌: مذهب، به خاطر خاصیت جـمود‌ و یکنواختی‌ که دارد، نمی ‌تواند نـیازمندی های مـختلف جوامع بشری را که در اثر تجدد زندگی و مرور زمان پیش می‌آید برآورد و پاسخگوی‌ همه ‌ی مشکلات او باشد!!

 

به دنبال این طرز تفکر نتیجه ‌هائی گرفتند که‌‌ مهمترین آنها این است: اسلام، گرچه در ابتدای‌ امـر به خاطر محدودیت نیازمندی های مردم زمان؛ توانسته‌ بر برنامه ‌های ساده پاسخگوی همه ی مشکلات مردم‌ عصر خود باشد و نصف بیشتر مناطق معموره ی آن روز جهان‌ را‌ تسخیر نماید، اما وقتی که چهره ی زندگی عوض‌ شـد و تـغییر و تحول های چشمگیری در جوامع اسلامی‌ پدید آمد، به خصوص در این سال های اخیر که تمدن‌ صنعتی همه ‌چیز ما را دگرگون کرد‌ و نیازمندی های‌ نویی را بوجود آورد، دیگر آن اسلام با آن نظامات ساده‌ و غیر قابل انعطاف خود نـتوانست پاسـخگوی نیازمندی های مختلف جوامع بشری باشد و با مقتضیات زمان‌ انطباق پیدا کند‌؛ در‌ نتیجه از ارزش و اعتبار افتاد و برای همیشه بر چسب انحطاط و عقب رفت بر سیمای‌ آن زده شد و هیچ گاه نباید در انتظار تـجدید عـظمت‌ از دست رفته آن نشست!!

اسلام چنانکه‌ از‌ محتوایش‌ پیداست، آئین زندگی‌ است، عقائد و اخلاق و احکام آن‌ وی‌ مصالح‌ روحی و جسمی و رفع نیازمندی های همه جانبه ی انسان، تنظیم شده است وگرنه خداوند از باور و انجام آنـها سـودی نمی‌ برد.

یکی از‌ نویسندگان‌ تاریخ‌ تمدن اسلام ضمن‌ بحث از‌ علل‌ انحطاط‌ مسلمین و اینکه یک عامل در عین آنکه می‌ تواند در یک زمان عامل پیشرفت‌ باشد؛ همان عامل ممکن است در زمـان دیـگر‌ عـامل‌‌ انحطاط‌ و «پسرفت» باشد؛در این زمـینه چـنین مـی ‌نویسد: «نظامیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی عرب‌ را که ما در اعداد اسباب ترقی وی قرار دادیم؛ در انحطاط هم باید آن را از عوامل مؤثر‌ دانست‌، زیرا‌ که فـتوحات اعـراب (مـسلمین) از روزی شروع‌ گردید که آنان‌ از برکت آئین محمدی (صلی الله و علیه وآله) در مـقابل یـک قانون، سر اطاعت و تسلیم فرود آوردند و همین حس اطاعت و انقیاد بود‌ که‌ تمام‌ قبائل و طوائف مختلف عربستان را تحت لوای واحـد جـمع‌ نـمود. و این‌ قانون‌ سخت، تا وقتی مفید به حال‌ آنان بود کـه احتیاجات آنان با ظواهر احکام و قرآن‌ مطابقت داشت‌، ولی‌ وقتی‌ که به جهت توسعه ی قلمرو اسلامی و بسط تمدن، لازم گـردید کـه در نـظامات‌‌ سابقه‌ اصطلاحاتی‌ بعمل بیاورند، معلوم گردید که‌ نظامات مذهبی بار سـنگین و سـختی است‌ که هیچوقت نمی ‌شود‌ از‌ حمل‌ آن شانه‌ خالی کرد!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۱ ، ۰۸:۱۷
محسن حسینی


  توحید در عالم جانداران ذره‌بینی! 
 

 


 

عـالمی‌ که ما در آن زندگی می‌کنیم در واقع مـیان دو جـهان بی‌نهایت بزرگ و بی‌نهایت‌ کوچک قرار‌ دارد‌

 

بسیاری از تشنگان اسرار هستی‌ میل‌ دارنـد‌ حـقیقت تـوحید را در اعماق آسمانها جستجو کنند، آن‌جا که از نظرانداز ما بیرون است‌ و بیشتر باید با بال ‌و پر فـکر و بوسیله محاسبات علمی آن را سیر کرد، البته‌ از جهتی حق دارند‌، خدا‌ را در همه ‌جا باید جـست در اعماق آسمان‌ها، در قعر دریـاها، در فـراز و نشیب کوهها و دره‌ها در لابلای جنگلها، و بالاخره در زوایای روح و جسم انسان!

ما هم در موقع خود بار‌ این سفر دور و دراز؛ اما پرنشاط و روح‌بخش، را خواهیم بست و برای درک عظمت و قدرت مبداء هستی به سراغ سیارات و ثوابت و از آن بالاتر کـهکشانها و سحابیها رفته و به سیر آسمان‌ها خواهیم پرداخت ولی تصور‌ می‌کنیم‌ اگر فعلا راه را نزدیک کنیم و نظام آفرینش را در اطراف خود، حتی در یک گوشهء بسیار کوچک، جستجو کنیم بهتر است.

درست است که در جهان بـالا و عـوالم بی نهایت بزرگ‌، عظمت‌ خیره‌کننده مبداء هستی را بهتر می توان مشاهده کرد، ولی لطف و دقت و ریزه‌کاری های حیرت‌انگیز را بیشتر در همین عوالم بسیار کوچک می توان تماشا کرد! اگر آن نشانه بارزی از بزرگی‌ و قدرت‌ آفریننده جهان هـستی اسـت، این هم علامت روشنی بر علم بی‌پایان او است و بالاخره هریک مصداق واضحی از نظام عمومی عالم وجود است. در بحث گذشته مقداری به بررسی و مطالعه کوچکترین‌ جزء‌ تشکیل‌ دهنده‌ جهان هستی یعنی «اتم» پرداخـتیم.‌ حـالا نوبت‌ جانداران ذره‌بینی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۱۲
محسن حسینی

 

توبه را به تاخیر نینداز
 

 


 

توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت است


خداوند انسان را آفرید تا بندگیش کند اما گاهی بندگان خدا این هدف عظیم را فراموش می کنند، لذا لازم است راهی وجود داشته باشد تا انسان نادم به راه اصلی خویش باز گردد، برای همین خداوند درِ توبهرا به سوی او باز کرد و برای آن شرایطی معین نمود. در اینجا به توبه از دیدگاه امام علی علیه السلام در نهج البلاغه پرداخته ایم.

 علمای علم لغت توبه را به «ألإعتِرافُ وَ النَدم و الإقلاع» معنی می کنند. علمای علم اخلاق اصطلاحاً توبه را به بازگشت و پشیمانی از گناه و معصیت البته با لسان و عمل تعریف می کنند، یعنی این بازگشت اگر فاقد این مولفه (اقرار به لسان و عمل به اعضا) نباشد جزو توبه به حساب نمی آید.

امام علی علیه السلام در نامه ای خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام به این امر مهم ایشان را فراخوانده و می فرمایند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ وَ لَمْ یُلْجِئْکَ إِلَی مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَمْنَعْکَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ یُعَاجِلْکَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ یُعَیِّرْکَ بِالْإِنَابَةِ وَ لَمْ یَفْضَحْکَ حَیْثُ الْفَضِیحَةُ بِکَ أَوْلَی وَ لَمْ یُشَدِّدْ عَلَیْکَ فِی قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَ لَمْ یُنَاقِشْکَ بِالْجَرِیمَةِ وَ لَمْ یُۆْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَکَ بَابَ الْمَتَابِ وَ بَابَ الِاسْتِعْتَابِ».

 اگاه باش آن که خزائن آسمانها و زمین در اختیار اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را ضمانت نموده و دستور داده از او بخواهی تا ببخشد و رحمتش را بطلبی تا رحمت آرد و بین خودش و تو کسی را حاجب قرار نداده و تو را مجبور به توسل به واسطه ننموده و اگر گناه کردی از توبه مانعت نشده و در عقوبتت عجله نکرده و به باز گشتت سرزنشت ننموده و آنجا که سزاوار رسواشدنی رسوایت نکرده،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۳۵
محسن حسینی

 

 

ثوابهای عظیم صله رحم 
 

 


 

صله رحم یعنى پیوند با خویشاوندان، که گاه با دیدار آنها حاصل مى شود، و گاه با نامه، یا تلفن، یا دعوت از آنان، یا طرق دیگر. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) پیرامون آثار صله رحم و قطع رحم مى‏ فرماید: کسی که از عمرش جز سه سال نمانده باشد، با صله رحم، خداوند عمرش را به سی و سه سال، امتداد می بخشد.


معنای صله رحم در لغت
رحم در لغت و عرف به معناى نزدیکان و بستگان است و در اصطلاح فقه نیز بر اساس قول بعضی از فقها همان معناى لغوى است؛ یعنى مطلق نزدیکان و بستگان البته با این قید که نسبی باشند نه سببی، چه مذکر باشند و چه مۆنث، جزء ورثه باشند یا نه، محرم باشند یا غیر محرم، مسلمان باشند یا کافر، از طرف پدر باشند یا مادر، یا هر دو. البته لازم است که از نظر نسبى بسیار دور نباشند تا مردم آنها را از اقوام و ارحام شخص بدانند و گرنه باید گفت همه انسان‏ها از اقربا و بستگان هم هستند؛ بر اساس این نظر، میزان و معیار در تمامى این موارد عرف است.

 

صله رحم سفارش اکید پیامبر اعظم(ص)
در اهمیت صله رحم همین بس که پیامبر اکرم(ص)، همه انسان‌ها را به صله رحم سفارش کرده است؛ هر چند که در این مسیر سختی‌های فراوانی ببینند و راه‌شان از یک‌دیگر بسیار دور باشد. هم‌چنین صله رحم را بخشی از دین دانسته و فرموده­‌اند که هر کس آن را به‌ جا نیاورد دین او ناقص است. جابر از حصرت باقر(ع) روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود­ه­‌اند:


«به حاضر و غایب امتم و به کسانی که در پشت مردان و رحم زنان هستند (آن‌هایی که هنوز به دنیا نیامده­‌اند) تا روز قیامت سفارش می­‌کنم که صله رحم را به جا آورند، اگر چه راه‌شان به سوی هم‌دیگر یک سال فاصله داشته باشد؛ زیرا صله رحم از دین است.»

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۳۱
محسن حسینی


هشت شرط برای قبولی نماز 
 

 


 

نماز یکی از صورت‌های عبادت و پرستش است که در برخی از دین‌ها وضع شده‌است

 

امام صادق (ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرمود، همانا نماز را از کسی قبول می‌کنم که هشت خصلت داشته باشد:

امام صادق(ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرمود، همانا نماز را از کسی قبول می‌کنم که هشت خصلت داشته باشد:

۱- در پیشگاه عظمت من تواضع کند.
۲- روز را به ذکر من بگذراند.
۳- به بندگانم بزرگی نفروشد.
۴- گرسنه را سیر کند.
۵- برهنه را بپوشاند.
۶- نفسش را به خاطر من از شهوات باز دارد.
۷- بر مصیبت زده رحم کند.
۸- غریب را جای دهد.

پس چنین بنده‌ای نورش مانند خورشیدی می تابد، به او در تاریکی ها نور می بخشم، و در سرگردانی ها علم می‌دهم، با عزت خود حفظش می‌کنم، فرشتگانم را به حفاظتش می‌گمارم، چون مرا بخواند جوابش دهم، و چون در خواست کند عطا می‌کنم، و مثل این بنده در نزد من مانند باغ‌های بهشت است که میوه هایش خشک نمی‌شوند و تغییر حالت نمی دهد.
حتما بخوانید  بوی بهشت به مشام این افراد نمی رسد.



منابع:
احادیث الطلاب، ح۳۰۶۴
وسائل الشیعه، جلد۱۵، ص ۲۱۰
مستدرک الوسائل، جلد۳، ص۸۶
محاسن، جلد۱، ص۱۵
بحارالانوار، جلد۶۹، ص۳۹۱
تحف العقول، ص۴۹۰

  mihanfal.com



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۰۸
محسن حسینی

«همج رعاع» نباشیم یعنی چه و مراد از آن، چه کسانی هستند؟

 

 

به روایت ذیل توجه فرمایید:
«عَنْ کُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: أَخَذَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِیَدِی وَ أَخْرَجَنِی إِلَى نَاحِیَةِ الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ وَ قَالَ‏: یَا کُمَیْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا احْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ: النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ‏ رَعَاعٌ‏ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیق‏»


«کمیل بن زیاد نخعى» می گوید: امیرمؤمنان علی (علیه السلام) دست مرا گرفت و به بیرون شهر برد و چون بیابانى شد، نشست و آهى کشید و سپس فرمود: اى کمیل بن زیاد! این دل ها هم چون ظرف ها هستند، و بهترین آن ها آن است که بهتر در خود نگاه دارد. پس آن چه را هم اکنون به تو مى ‏گویم در خاطر نگاه دار؛ مردمان بر سه گونه‏ اند: عالمان ربانى، و آموزندگانى براى رسیدن به رستگارى، و باقى همه ابلهان و نادانان هستند که در پى هر بانگ‏ کننده به راه مى ‏افتند و هر بادى آنان را به سویى متمایل مى‏ کند، نه از نور علم کسب روشنى مى ‏کنند، و نه به پناهگاهى مطمئن و ایمن پناه مى‏ برند.(1)

معنای لغوی
«هَمَجُ‏ الناس: رُذالتهم‏»؛ همج از مردم یعنی اراذل آن ها.(2)
«الهَمَج‏: البَعوض، و یقال لرُذَالِ النَّاس‏ الهَمَج‏ تشبیهاً»؛ همج یعنی پشه، و به اراذل از مردم هم از باب تشبیه، همج گفته می شود.(3)

بنابر این:
می توان گفت «همج رعاع» یعنی افراد فرومایه، احمق، نادان، اراذل، مانند پشه در باد، حزب باد، کسانی که خیری در آن ها نیست، کسانی که بر اساس شایعات و... به این سو و آن سو مایل می شوند، کسانی که اختیاری از خودشان ندارند و با هر حرفی چرخش و تغییر می کنند، و... .

 

پی نوشت ها:
1. ثقفى، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات (ط- القدیمة)، محقق/مصحح: حسینی، ناشر: دار الکتاب الإسلامی‏، قم‏، 1410ق‏، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 89؛ ابن شعبه حرانى، تحف العقول‏، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: جامعه مدرسین ‏ـ قم‏، 1404ق، چاپ دوم‏، ص 169؛ ابن بابویه (صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، انتشارات اسلامیه، ج ‏1، ص 290.
2. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: مھدى المخزومی و ابراھیم السامرئی، الناشر: مؤسسة دار الھجرة ـ ایران، چاپ دوم، 1409ه.ق، ج ‏3، ص 396.
3. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، محقق/مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، ناشر: مکتب الاعلام الاسلامی‏ ـ قم‏، 1404 ه.ق، چاپ اول‏، ج ‏6، ص 64.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۵۵
محسن حسینی

 

احادیثی در وصف حضرت فاطمه (س)
 

 


 

 

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم):
فاطمه بضعه منى و هى نور عینى و ثمره فوادى و روحى التى بین جنبى و هى الحورإ الانسیه(1)
فاطمه پاره وجود و نور دو چشم و میوه قلب من است, او روح و جان من است که در میان دو پهلویم قرار گرفته. او حوریه اى است در سیماى انسان.

-----------------------------------------
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم):
ان الله تبارک و تعالى یغضب لغضب فاطمه و یرضى لرضاها(2)
خداوند غضب مى کند به غضب فاطمه و خشنود مى شود به خشنودى فاطمه.

 

-----------------------------------------
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم):
ان ابنتى فاطمه ملا الله قلبها و جوارحها ایمانا و یقینا(3)
خداوند تمام وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین نموده است.

 -----------------------------------------
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم):
فاطمه بضعه منى من سرها فقد سرنى و من سإها فقد سإنى, فاطمه اعز الناس على(4)
فاطمه پاره وجود من است, هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده و هر که او را بیازارد مرا آزار داده. فاطمه در نزد من عزیزترین مردم است.

 -----------------------------------------
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم):
فاطمه حورإ انسیه فکلما اشتقت الى رائحه الجنه شممت رائحه ابنتى فاطمه(5)
فاطمه فرشته اى در سیماى انسان است, هرگاه مشتاق بوى بهشت مى شوم دخترم فاطمه را مى بویم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۸:۲۷
محسن حسینی

خاطرات جالب یک پزشک
 

 


 

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند. علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:
گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت: آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه می خواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همین طوره٬ همیشه عفونتش اول شروع می شه بعد زیاد می شه!
به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟

با یه صدای گرفته گفت: هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمی ره!

به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم: اسهال هم دارین؟

گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۲۷
محسن حسینی


چرا خداوند در قرآن می فرماید: خداوند سرنوشت کسی را تغییر نمی دهد

 


 

مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کسی در دست خود شما است

 

خداوند در قرآن می فرماید: خداوند سرنوشت کسی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودش بخواهد و در جای دیگری آمده است: خداوند نمی خواهد آنها هدایت شوند رابطه این دو چیست؟

آیه «انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم»[1] خداوند سرنوشت هیچ قومی و «ملّتی» را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییر دهند، که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصری آمده است[2]، یک قانون کلی و عمومی را بیان می کند، قانونی سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده!

این قانون که یکی از پایه های اساسی جهان بینی و جامعه شناسی در اسلام است، به ما می گوید: مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کسی در دست خود شما است و هرگونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجة اوّل به خود آنها بازگشت می کند.[3] و این یک سنّت تغییر ناپذیر الهی است.

 

فیض و رحمت خدا بیکران و عمومی و همگانی است، ولی به تناسب شایستگی ها و لیاقت ها به مردم می رسد. در ابتدا خدا نعمتهای مادّی و معنوی خویش را شامل حال اقوام می کند. چنانچه نعمتهای الهی را وسیله ای برای تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند و شکر آن را که همان استفادة صحیح است بجا آوردند، نعمتش را پایدار، بلکه افزون می سازد؛ امّا هنگامی که این مواهب وسیله ای برای طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری و تبعیض و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردد، در این هنگام نعمت ها را می گیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می کند.

 

بنابراین دگرگونیها همواره از ناحیة ما است وگرنه مواهب الهی زوال ناپذیر است.[4] پس آنچه که این آیة شریفه در مقام بیان آن است این است که سعادت و خوشبختی و شقاوت و بدبختی همة انسان ها و سرنوشت دنیوی و اخروی آنها را خودشان رقم می زنند. و خود راه ضلالت و گمراهی و یا هدایت و رستگاری را بر می گزینند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۵۸
محسن حسینی