وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


 چرا قبر حر بن ریاحی خارج از کربلاست؟

 

 

پیکرآن آزاد مرد را قبیله اش، بن ریاح، از میدان جنگ خارج کرد و در روستایی در 7 کیلومتری شمال غربی کربلا به خاک سپرد. همان جا که امروزه به سبب وجود قبر او به « روستای حرّ » معروف است. آستان مبارک آن شهید در 370 ق به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شد. در 914 ق شاه اسماعیل صفوی، که خود به زیارت این آستان مشرف شده بود، به تجدید بنای آن پرداخت. این بنا یک بنای ساده در میان صحرا است که به صورت یک چهار دیواری آجری و قلعه ای مستحکم به دستور مادر آقاخان محلاتی ساخته شده است. این مزار صحن و گنبدی با کاشی آبی و ضریح نقره ای دارد. ناصر الدین شاه، که آن جا را زیارت کرد، در آن دوران از خرابی و وضع نامطلوب و نگه داری بد آن بقعه به مدحت پاشا، حاکم کربلا، گلایه کرده و برای تعمیر و نگه داری بهتر آن سفارش هایی کرده بود.


بنا بر این گزارش، در 1330 ق تعمیراتی در آن آستان انجام گرفت و ایوانی در آن تعبیه شد. کتیبه بالای این ایوان نشان دهنده بانی و تعمیر کننده آن است: « قد عمر هذا المکان بهمة آقا حسین خان شجاع السلطان همدانی دام ظله الفانی سنه 1330 ق ». در قسمت شرقی صحن، حجره هایی در دو طبقه جهت سکونت زائران ساخته شده و هنرمندان ایرانی در 1396 ق، حرم را آینه کاری کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۲۳
محسن حسینی


این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

 

تا ابد کوثر توحید ز پیمانه ی اوست

سینه ی سوختگان شمع عزاخانه ی اوست

شعله های عطشش در نفس خسته ی ما

کوه سنگین غم ما به روی شانه ی اوست

حرم اوست حریمی که بود کعبه ی جان

دل بشکسته بهشتی است که ویرانه ی اوست

دل آتش زده ی ما که جهانی را سوخت

شعله اش از شرر دامن ریحانه ی اوست

گوهری را که خدا قیمت آن داند و بس

دُرّ اشکیست که تقدیم به دُردانه ی اوست

طُرفه بیتی است از آن شاعر شیرین سخنش

یک جهان عاطفه در ساغر و پیمانه ی اوست

 

‹‹این حسین کیست که عالم همه پروانه ی اوست

این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست››(وصال شیرازی)

 

تا از این نُه فلک و هفت رواقش اثر است

سر نورانی او بر سر نی جلوه گر است

سندی را که به خون گلوی خویش نوشت

تا خداییِّ خدا پیش خدا معتبر است

این شهیدی است که با آتش هفتاد و دو داغ

داغ او تا ابدالدّهر به قلب بشر است

در صف حشر پیمبر به رویش خنده زند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۲۳
محسن حسینی


 عاقبت نوکری امام حسین ع

 



میگفت عروسی دعوت شده بودم روستا

با کلی شوق و ذوق آماده شدیم و رفتیم ...

عاشق سادگی و مهمان نوازیشان بودم... بی ریا و بی تکلف ...ساده و خاکی ... راحت بودم در خانه ی روستائیشان... حیاط خانه همسایه را فرش کرده بودند برای آقایان...درست همان جوری  بود که همیشه آرزویش را داشتم...حیاطی بزرگ با دیوارهای کاه گلی ...گلدانهای شمعدانی ...اتاقهایی با تیرک های چوبی...وووووو ... جوانترها و هم سن وسالهای من یک گوشه دور هم نشسته بودند و اغلب با گوشی هایشان ور میرفتند و به قول خودشان بلوتوث بازی میکردند... و پیرمردهای روستا هم گوشه ی دیگر ...سیگار میپیچیدند و  چایی میخوردند و گپ میزدند ... سلام کردم و رفتم بین پیرمردها همه با من خوش و بش کردند خیلی تحویلم گرفتند...عاشق سادگی و مرامشان بودم...  بگذریم انگار نه انگار که عروسی بودیم و دم در خانه بزن و بکوب بود... با جمع پیرمردهای روستا که اغلب از خاطرات گذشته میگفتند و آخرش هم آهی میکشیدند حال میکردم... سخن بین آنها چرخید و چرخید تا رسید به قبرستان قدیمی روستا و حکایت جاده ای که از وسط آن رد شده بود حکایتی که این همه مقدمه را برای آن چیدم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۶
محسن حسینی


   بهترین و کامل ترین نعمت خداوند!

 

 


بهترین و کامل ترین دفترچه راهنمایی که برای انسان طراحی شده قرآن کریم است. در این کتاب آسمانی بهترین روش‌های ممکن در اختیار انسان قرار داده شده تا اینکه انسان به وسیله آن به برترین جایگاه و منزلت انسانی رهنمود شود.


خداوند متعال در خصوص راهبری و هدایت بخشی قرآن کریم می فرماید: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل :89] و ما قرآن را که بیان‏کننده هر چیزى است و هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است بر تو نازل کرده‏‌ا‌یم.»

ـ در این نوشتار مختصر سعی داریم در مورد برترین و زیباترین نعمتی که خدای متعال در اختیار انسان قرار داده صحبت کنیم.

با اندک توجهی در نعمت هایی که خدا به انسان ارزانی داشته به روشنی می‌توان به این مطلب دست یافت که همه نعمت ها از زیبایی و ارزش خاص بالایی برخوردار هستند؛ چرا که این نعمت‌ها در جهت رفاه و آسایش انسان می‌باشند، تا اینکه انسان روزگار را به سختی و مشقت نگذراند.

در مورد ارزش گذاری نعمت هایی که در اختیار انسان است این سوال مطرح می‌شود که کدام یک از جایگاه برتری برخوردار می‌باشند؟

برای جواب این سوال خوب است کارایی نعمت هایی که در اختیار انسان است را مورد مطالعه قرار دهیم. بعضی از نعمت ها که در اختیار انسان قرار داده شده با توجه به اهمیت و فوائد فراوانی که دارند بیشترین استفاده‌ی‌ آنها مختص به زندگی دنیایی است.

خدای سبحان در سوره مبارکه «الرّحمن» فهرستی از موجودات جهان آفرینش و مجموعه‌هایی از نعمت های مادی و معنوی خود را بیان می‏‌فرماید؛ از دنیا و آخرت، از انسان و فرشته و جنّ، از آفرینش انسان و سیر کمالی او، از بهشت و سعادت های ابدی، از نعمت های ظاهری و باطنی و....

در صدر این سوره و پس از ذکر صفت «رحمانیّت» خداوند، سخن از تعلیم قرآن به انسان در میان آمده است. «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ؛ [الرحمن/4-1] خداى رحمان، قرآن را یاد داد. انسان را آفرید، به او بیان آموخت.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۵۲
محسن حسینی


 همه سخنها در چهار کلمه جمع است

 
 

امام صادق ع فرمود:خداوند متعال به حضرت آدم ع وحی فرمود:من تمام سخن را درچهارکلمه برایت جمع میکنم.

آدم عرض کرد:پروردگارا آنها چیست؟

خداوند فرمود:

یکم از آنها من هستم

دوم از آنها تو هستی

سوم از آنها میان من وتوست

وچهارم از آنها میان تو ومردم است

آدم عرض کرد:پرودگارا بیشتر بیان فرما تا بفهمم.

خداوند فرمود:آنچه ازمن است اینست که مرا عبادت کنی وچیزی را شریک و همتایم نسازی.

وآنچه ازتوست اینست که پاداش عمل تورا بدهم در روزیکه ازهمه وقت به آن نیازمندتر می باشی(روزقیامت).

وآنچه میان من وتوست دعا کردن ازتو و اجابت از منست.

و آنچه میان تو و مردم است اینکه:آنچه برای خود می پسندی برای مردم بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۴
محسن حسینی


آب را گل نکنید . . .!

 

 
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نکنید . . .!
شاید از دور علمدار حسین (ع)
مشک طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،
می رسد تا که از این آب روان،
پر کند مشک تهی،
ببرد جرعه ی آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر (ع) بی شیر رباب (س)
نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .!
آب را گل نکنید . . . . !


صل الله علیک یااباعبدالله حسین ع
سلام خدا بر ساقی عطشان کربلا ابالفضل ع

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۲۵
محسن حسینی

گوشه ای از اعمال شنیع معاویه در قبال پیامبر  ص واهل بیت س در منابع اهل سنت

معاویه بیست و یک سال با پیامبر خدا جنگ کرد و در سال هشتم پس از فتح مکه از ترس جان مسلمان شد و ما یقین داریم که سردمداران کفر که بیست و یک سال با پیامبر جنگیدند و روز فتح مکه اسیر شدند و پیامبر همه شان را آزاد کرد، هیچ کدام به حقیقت مسلمان نشدند و اعمال بعدی آنها این حقیقت را آشکار کرد. آنان همواره در فکر مبارزه با اسلام و تسلط بر مسلمانان بودند و به این آرزو هم رسیدند و انتقام خود را از اسلام و مسلمانان گرفتند. جنایاتی که حاکمان اموی در حق مسلمانان و به خصوص درباره شیعیان علی(ع) مرتکب شدند، قابل شمارش نیست و هر کدام از این جنایات، به تنهایی در منفور و ملعون بودن شخص کافی است و نیازی به خبر دادن پیامبر و صحابه صالح پیامبر نیست ولی با این حال پیامبر خدا و بندگان صالح و اصحاب پاک آن حضرت هم، ملعون و منفور بودن آنها را پیشگویی کرده اند و در کتاب های روایت و تاریخ اهل سنت آمده است.

در اینجا دیدگاه شیعه را نمی آوریم چون دیدگاه شیعه درباره معاویه معلوم است و شیعیان معاویه را منفور و ملعون و اهل جهنم می دانند و کسی را که با حضرت علی(ع) جنگیده باشد، مستحق عذاب همیشگی می دانند.
در اینجا برخی از روایات و تاریخ های اهل سنت را می آوریم تا معلوم شود که معاویه در نزد اهل سنت هم منفور است و عزیز و محترم نیست.

 

1. معاویه به کوفه آمد، بالای منبر رفت و نام علی(ع) را آورد و به آن حضرت جسارت کرد. امام حسن(ع) برخاست و گفت: هان! ای که از علی نام بردی من حسن هستم، پدرم علی است و تو معاویه هستی پدرت ابوسفیان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۱۵
محسن حسینی


برخلاف ادعای وهابیت گریه بزرگان دین در سوگ شهدا و اموات 

 

 گریه امیر المؤمنین علیه السّلام سال‌‌ها قبل از واقعه کربلاء:
 نُجَیّ حضرمی می‌گوید:
« انه سار مع علی رضی الله عنه وکان صاحب مطهرته فلما حاذى نینوى وهو منطلق إلى صفین فنادى على اصبر أباعبد الله اصبر أبا عبد الله بشط الفرات قلت وما ذاک قال دخلت على النبی صلى الله علیه وسلم ذات یوم وإذا عیناه تذرفان قلت یا نبی الله أغضبک أحد ما شأن عینیک تفیضان قال بل قام من عندی جبریل علیه السلام قیل فحدثنی ان الحسین یقتل بشط الفرات قال فقال هل لک ان أشمک من تربته قلت نعم قال فمد یده فقبض قبضه من تراب فأعطانیها فلم أملک عینی ان فاضتا. » (41)

« هنگام رفتن به صفّین در رکاب علی علیه السلام، ناگهان در نقطه‏ای به نام «نینوا» با صدای بلند فرمود: ای أبا عبد اللّه در کنار فرات صبور باش، و این جمله را دو بار تکرار فرمود، پرسیدم: این سخن از کجا است؟
فرمود: روزی بر پیامبر خدا وارد شدم، دیدم چشمان مبارکش اشک آلود است. عرض کردم: ای رسول خدا! آیا کسی شما را ناراحت کرده است که گریه می‌‏کنید؟
فرمود: لحظاتی جبرئیل نزد من آمده بود، و از کشته شدن حسین در کنار شطّ فرات به من خبر داد، و گفت: آیا میل داری مقداری از تربتش را ببوئی و ببینی؟ گفتم: بلی. دستش را دراز کرد، و مشتی از خاک سرزمینی که حسین در آن به شهادت می‌‏رسد را به من داد، نتوانستم تحمّل کنم و جلوی اشکم را بگیرم. »
 هیثمی بعد از نقل خبر، نظر خود را این‌گونه مطرح می‌کند:
« رواه أحمد وأبو یعلى والبزار والطبرانی ورجاله ثقات ولم ینفرد نجى بهذا. » (42)
« این روایت را احمد و ابویعلی و بزاز و طبرانی روایت نموده‌اند و تمام رجال آن ثقه هستند. و این روایت را دیگران نیز روایت نموده‌اند. »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۰۱
محسن حسینی


تربت امام حسین ع و آرام شدن دریا

 

 



حجت الاسلام شیخ فیض الله دارایی می گفت:

شیخ مهدی امامی مازندرانی در جلسه ی تفسیر قرآن فرمود:

در یکی از سفرهایم به کربلا که پیاده رفته بودم به منزل یکی از خادمان حرم ساکن شدم روزی از ایشان تقاضای تربت کردم و ایشان مقداری از تربتی که از اجدادشان داشتند و برای استشفاء از آن استفاده می کردند را به من داد.

من نیز مبلغ ۱۰ تومان که هزینه ی یک سال زندگی بود- به او هدیه کردم.

در سالی که در نجف تحصیل می کردم، به همراه یکی از محترمین عازم سفر حج شدیم و به بصره و از آنجا به مقصد جدّه سوار کشتی شدیم.

یکی از شب ها دریا متلاطم شد. ناخدای کشتی گفت که اختیار کشتی از دستش خارج شده است.

همه نگران و نالان شدند. من به یاد تربت سید الشهداء افتادم.

ذرّه ای از آن را به آب دریا زدم، در این جا اشک از چشمان شیخ خارج شد و مهدی امامی مازندرانی گفت:

به خدا قسم در همان لحظه، دریا آرام شد، ناخدا که آرامش دریا را احساس کرد، به من رو نمود و گفت:

این نفس مسیحایی از چه کسی و کجاست که چنین طوفانی سرکشی را فرو خواباند؟ من که می ترسیدم تربت را بگیرند، چیزی نگفتم.


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۳۱
محسن حسینی


ازمدینه تا کربلا با سیدالشهدا سوم محرم

 

 


کربلا
زمان: جمعه سوم محرم الحرام 61 هجری

عمر بن سعد لعنة الله علیه با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد.
 امام حسین (علیه السلام) هنگام ورود به کربلا در سخنانی فرمودند:
«اَلنّاسُ عُبیدُ الدُّنیا وَالدّینُ لَعِقٌ عَلی اَلسِنَتِهِم یَحوُطُونَهُ ما...؛ مردم، بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می‌روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش آید، دینداری بسیار اندک می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۳۶
محسن حسینی


چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

 

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

                                   چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله

زائر کرب وبلا حق شفاعت دارد

                                 قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله

دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است

                                   کار ما دست تو آقاست اباعبدالله

مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو

                                  حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله

هر کسی دادسلامی به تو واشکش ریخت

                                    او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله

بارها گفته اگر من ز حسینم،دیدم

                                      جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله

چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست

                                     پسرت شافع فرداست اباعبدالله

روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده

                              روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله

باب بین‌الحرمین از حرم عباس است

 

                               همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله

ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم

                                   سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله

مادرت گفت "بنیَّه" دل ما ریخت به هم

                                      بردن نام تو غوغاست اباعبدالله

مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد

                                  بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله


 

شاعر : قاسم نعمتی

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۱۱
محسن حسینی


بهار اشک

 

محرمی دیگر از راه می رسد و بهار اشک دیگری بر عاشقان ولایت، که در آن غبار از جان های خسته خویش زدایند و وجودشان را به عطر حسینی معطر کنند.
محرمی که با نام حسین پیوند خورده و با آمدنش فکرها و دل ها متوجه روزی می شود که بزرگ ترین روزهای مصیبت است.
اشک ها در غم برترین انسان های عالم جاری می شوند. وقتی که فرشتگان آسمانی بر حسین گریانند و پریان و پرندگان در زمین و هوا بر او نوحه گرند؛ آیا نباید انسان ها با این آفریدگان هم نوایی کنند و با یادآوری آن چه بر خاندان ولایت گذشت، گریه و نوحه ای همیشگی داشته باشند؟!
آسمان بر او گریسته است، چشم آسمان چهل روز در عزای حسین گریان بود، آیا سزاست چشم زمینیان بر مصیبت او گریان نشود؟! در حالی که قرن ها پیش از ولادتش، انبیای الهی چون آدم و نوح و ابراهیم مصیبت های او را می شنوند و بر مظلومیتش اشک می ریزند.
در حالی که جدش رسول خدا(ص) اعضا و جوارح او را که همان محل فرود آمدن شمشیرهاست، می بوسد و در غربت فرزندش گریه می کند.
در حالی که پدرش امیرمؤمنان (ع) در کنار شطّ فرات می ایستد و مصائب فرزندش را بر ابن عباس بازگو می کند و چنان بر او می گرید که محاسنش تر می شود و اشک بر سینه مبارکش می ریزد. آن گاه که مادرش زهرا(س) قبل از ولادتش بر او محزون و غمگین می شود و برای میوه دلش اشک می ریزد.
در حالی که برادرش حسن(ع) در حالی که در اثر سمّ در بستر شهادت قرار گرفته، او را بغل می کند و با خبر دادن از مصائب روز عاشورا بر او گریه می کند.
در حالی که امام سجاد(ع) عمری را با یاد کربلا می گذراند و هیچ آبی را جز با اشک ریزان بر مصائب پدر گرامی اش نمی نوشد.
در حالی که امام صادق و امام کاظم(ع) در ایام محرم غرق در ماتم و گریه می شوند و لبخند از لبانشان محو می گردد و خودشان روضه خوان جد غریبشان می شوند.
در حالی که امام رضا(ع) غمنامه خویش را در عزای جد بزرگوارشان می سراید و یادآوری روز عاشورا را مایه مجروح گشتن پلک ها و ریزان شدن سیل اشک های خود می شمارد.
و آن گاه که امام زمان(عج) خود را نوحه خوان همیشگی و گریه کننده هر شب و روز مصیبت های جد بزرگوارشان می داند و گریه کردن بر او را تا آن جا که به جای اشک، خون از دیده ببارد، وظیفه خود می داند.
از آن واقعه قرن ها می گذرد؛ اما شعله عشق حسینی هم چنان در دل ها فروزان است؛ چرا که به فرموده پیامبر(ص) «از شهادت حسین(ع) حرارتی در قلب های مؤمنان است که هرگز به سردی نمی گراید».
آری! این عشق و شور حسینی که هرساله با آمدن محرم به اوج خود می رسد، ودیعه ای است از سوی خداوند در دل های مؤمنان.


منبع:tebyan.net



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۴۴
محسن حسینی


پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی‌گیرد؟

 

پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی‌گیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمی‌گیرد؟

پدر! حالا که تو در آسمان هستی بپرس از ابر
که من از تشنگی پرپر زدم، باران نمی‌گیرد؟

علی‌اکبر پس از این شانه بر مویم نخواهد زد
علی‌اصغر سرانگشت مرا دندان نمی‌گیرد

به بازی باز هم خود را به مردن زد عموجانم
ولی با بوسه‌هایم چون همیشه جان نمی‌گیرد

نگاه عمه طعم اشک دارد، امشب چه تلخست
دل دریایی او بی‌دلیل این‌سان نمی‌گیرد

نمی‌دانم چرا این ذوالجناح مهربان امشب
تمرّد می‌کند، از هیچ‌کس فرمان نمی‌گیرد

پدر! می‌ترسم، این تشویش را پایان نخواهی داد؟
دلم آرام جز با چند خط قرآن نمی‌گیرد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۱۰
محسن حسینی


سینه زنی بسیار زیبا حضرت رقیه س بنام(غریبونه )حاج محمود کریمی

 

 

دانلود
حجم: 1.21 مگابایت
سینه زنی بسیار زیبا حضرت رقیه س بنام(غریبونه )حاج محمود کریمی

 


دانلود باذکر 5صلوات نثار حضرت رقیه س

 

الهم عجل لولیک الفرج.آمین

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۰۰
محسن حسینی

دوم محرم ورود کاروان سیدالشهدا به کربلا


نینوا ( و کربلا)
زمان: پنج‌شنبه دوم محرم الحرام 61 هجری
نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام برای اقامت در محل مناسب‌تری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سوال فرمود؛ تا نام کربلا را شنید، پس گریست و فرمود: پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست، و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدم رسول خدا چنین وعده داد.


عبیدالله بن زیاد نامه‌ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز آیی! والسلام. امام(علیه السلام) فرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است.


امام حسین (علیه السلام) چون نامه ابن زیاد را خواند، فرمود:
«لا اَفلَحَ قَومٌ اشتَرَوا مَرضاتِ المَخلوُقِ بِسَخَطِ الخالِق؛ رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند. (خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)
تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی‌امیه گرفته و به جنگ امام حسین (علیه السلام) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته‌اند.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۲۷
محسن حسینی