وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

 دریافت فایل

1.07 مگابایت

توضیحات: نماهنگ بسیار زیبای چشم امید درمورد امام عصر(عج)


امید غریبان تنها کجایی؟

تجلی طه، گل اشک مولا

دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

گرفتار گودال خونین

دل افگار غم های زینب

سیه پوش قاسم

عزادار اکبر گل باغ لیلا

پریشان دست علمگیر سقا

نفس های سجاد

نواهای باقر

دعاهای صادق

کس بی کسی های شب های کاظم

حبیب رضا و انیس غریب جوادالائمه

تمنای هادی

عزیز دل عسگری

پس نگارا بفرما کجایی؟.....کجایی؟


دانلود باذکر صلوات

الهم عجل لولیک الفرج.آمین



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۲۰
محسن حسینی



سلام آقا جان.

چشم عالم به دقایق نگران.

کوچه هامنتظرت.

پس چرا دیر آقا؟
ای که جانم به فدای خاک کف نعلین شما،

العجل مولاجان.

اندکی تندتر قدم بردارید!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۱۵
محسن حسینی




خوش بحال صابران غیبتش

                                    خوش بحال خادمان حضرتش

خوش بحال شیعه ای کزعشق یار

                                      می کشد از بهر مهدی انتظار

خوش بحال آنکه در هرصبح دم

                                     عهد میخواند فرج هم دم به دم

خوش بحال عجلو گویان دوست

                                   هرچه برلب میبرند آن نام اوست

خوش بحال آن شهیدان خدا

                                    خوش نمودند جان براه او فدا

خوش بحال ندبه خوان جمعه ها

                                  اشک ریزان غمش در جمعه ها

خوش بحال آن یل شب زنده دار

                                         منتظر تا جان سپارند بهر یار

خوش بحال بانوانی با حجاب

                                      یار مهدی اند با نور حجاب

خوش بحال هرکه دارد یاد او

                                    می سپارد دل به باور های او

خوش بحال ما شود روزی اگر

                                     انتظار دیدنش آید به سر

مهدی آید نور چشم فاطمه

                                      تاشود او دستگیر ما همه


الهم عجل لولیک الفرج.آمین
شعر محسن حسینی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۵۰
محسن حسینی

موسى علیه السلام در راهى شیطان را دید، در ضمن گفتگوئى از او پرسید:  چه گناهى است که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او آنچنان مسلط مى شوى که هر کجا بخواهى او را مى کشانى ؟ شیطان گفت : انسانى که از عمل نیک خود خوشحال باشد و آن را بسیار تصور کندک ولى گناهانش را کوچک و ناچیز بشمرد، من بر او مسلط هستم .

سعدى در این باره گوید:

گنه کار اندیشناک از خداى

بسى بهتر از عابد خود نماى

که آن را جگر خون شد از سوز درد  

که این تکیه بر طاعت خویش کرد

ندانست در بارگاه غنى  

سرافکندگى به ز کبر و منى

بر این آستان ، عجز و مسکینیت

به از طاعت و خویشتن بینیت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۵
محسن حسینی


بعضی ها مثل حضرت ابوالفضل العباس (ع)پای امامشون ایستادند و یار شدن براش

بعضی هم مثل ما روی دوش امام مون ایستادیم و بار شدیم براش


الهم عجل لولیک الفرج.آمین
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۰۸
محسن حسینی
یک خانواده‌‌‌‌ مظلوم و غریب در همین حوالی و در بزرگترین کشور شیعی جهان با هزاران مشقت و زیر سنگین‌ترین هجمه‌ها، حسینیه‌ای را بنا کرده‌اند تا غریو نام زیبای «حسین(ع)» در روستایشان طنین‌انداز شود.

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: در همین نزدیکی در یکی از استان‌های جنوبی روستایی قرار دارد که حدود 400 خانوار دارد و فقط یک خانواده آن شیعه هستند. آن هم چه شیعه با معرفتی که در این زمانه نظیرشان کم پیدا می‌شود! این خانواده با اینکه خودشان فقیر هستند یک حسینیه کوچک در کنار منزلشان ساخته‌اند. این حسینیه با شرایط خاصش می‌تواند گوشه‌ای از مظلومیت اهل‌بیت(ع) را در مملکت شیعه به تصویر بکشد، با همکاری مسئول گروه جهادی مروجین مذهب با این خانواده مظلوم اما بلندهمت گفت‌وگو‌ کردیم که در ادامه می‌خوانید.



*خودتان را معرفی کنید:

- «ف.م» هستم که سه خواهر و سه برادر دارم.

*برادرانتان پیش شما هستند؟

-دو تا از آن‌ها در بندرعباس کارگر هستند، دیگری در خانه پدرزنش در نزدیکی ایرانشهر زندگی می‌کند و کار ندارد.

*در واقع شما اینجا تنها هستید؟

-همراه با پدر، مادرم و دو خواهر دیگرم اینجا زندگی می‌کنیم.

*روستای شما چند خانوار دارد؟

- حدود 400 خانوار است.





*شما تنها خانواده شیعه این منطقه هستید؟

-بله! حتماً حکمتی داشته است که ما اینجا باشیم تا از اباعبدالله الحسین(ع) یاد کنیم.

* شما به اینجا مهاجرت کردید؟

-پدرم مال این روستا نیست،‌ مادرم ساکن این روستا بوده، به همین دلیل پدرم در اینجا سکونت کرده است، همه ما در اینجا به دنیا آمده‌ایم.

*پدرتان از ابتدا سنی مذهب بوده است؟

-نه، ایشان از ابتدا شیعه بوده است.

*مادرتان چطور؟

-نه مادرم، چهار سالی می‌شود که شیعه شده است.

*اینکه شما تنها خانواده شیعه این روستا هستید، برای شما مشکلاتی نداشته است؟!

- چرا! در سال‌های اولی که حسینیه را راه‌اندازی کردیم، به ما خیلی فشار می‌آوردند، حتی موقعی که روحانی برای مراسم عزاداری به حسینیه می‌آمد، برخی افراد روی پشت‌بام می‌رفتند و مسخره می‌کردند، اما ما در مجالس با مهربانی نه با جنگ و دعوا برای آن‌ها توضیح می‌دادیم که این کار آن‌ها اشتباه است.




*حسینیه را چگونه ساختید؟

-اول خانه و حسینیه یکی بود، برای ما هم سخت بود، اما تمام مراسم را توی حسینیه برگزار می‌کردیم، الان سه سالی می شود که حسینیه ساخته‌ایم.

*در حسینیه چه مراسم‌هایی برگزار می‌کنید؟

- در ایامی که روحانی و مداح می‌آید -فاطمیه، محرم، صفر و ماه رمضان- مراسم می‌گیریم و خرج می‌دهیم، از خواندن زیارت عاشورا، دعای توسل گرفته تا دعای ندبه و خواندن دعای جوشن کبیر در ماه رمضان، اگر موقعی هم روحانی نداشته باشیم، نوار می‌گذاریم و با نوار مراسم را برگزار می‌کنیم، برخی مواقع هم خودمان روضه می‌خوانیم، البته بعضی از مردم خودشان به حسینیه می‌آیند، برخی دیگر هم خودمان می‌رویم و دعوت‌شان می‌کنیم.

* غذا هم می‌دهید؟

- بله من و خواهرم آشپزی می‌کنیم.

* مراسم را برای چه کسانی برگزار می‌کنید، با توجه به اینکه شما تنها خانواده شیعه این روستا هستید؟!

- بعضی از اهل سنت روستا هم در مراسم ما حضور پیدا می‌کنند، برای خانم‌های روستا کلاس قرآن می‌گذاریم، البته چند نفری هم شیعه شده‌اند و بعضی هم دوست دارند که شیعه شوند، اما پدر و مادرشان اجازه نمی‌دهند.





*رفتار مردم روستا با شما چگونه است؟

-اکثر افراد این روستا بر ضد ما کار می‌کنند، مثلاً وقتی روحانی اینجا می‌آید، اعتراض می‌کنند. به ما می‌گویند برای چه اذان پخش می‌کنید، چرا تنها برای یک خانواده اذان پخش می‌کنید؟!

* با وجود این همه سختی چرا از این روستا نمی‌روید؟

-درست است که ما تنها خانواده شیعه این روستا هستیم، اما به خاطر برپا داشتن مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) هیچ وقت راضی نیستیم محل را ترک کنیم،‌ ‌اگر ما روستا را ترک کنیم، دیگر نامی از اهل‌بیت(ع) برده نمی‌شود.

*ممکن است که شما در این مسیر خیلی اذیت شوید؟!

-ما به خاطر زنده نگه داشتن اسم اباعبدالله(ع) این روستا را ترک نمی‌کنیم، هر چقدر هم به ما فشار بیاورند و اذیتمان کنند، هرگز بر نمی‌گردیم.(با تحکم خاص)

* با اینکه شما در مضیقه مالی قرار دارید،‌ اما در مراسم خرجی می‌دهید!

- اگر کسی از افراد خانواده درآمدی داشته باشد و پولی به دستمان برسد و روز شهادت یکی از ائمه نزدیک باشد، آن پول را خرج نمی‌کنیم و در مراسم ائمه خرج می‌کنیم.

*فقط شیعه‌ها در مراسم شما حضور پیدا می‌کنند؟

-نه سنی‌ها هم می‌آیند، هنگامی که برای مراسم ناهار یا شام درست می‌کنیم، اهالی روستا می‌آیند و غذا می‌گیرند.

 

    

* این گونه که بر می‌آید، شما برای تأمین هزینه‌های زندگی در مضیقه هستید؟

-بله! مدتی است که پدرم دیگر کار نمی‌کند، البته خدا می‌رساند و اعتقاد داریم که اهل بیت(ع) ما را تنها نمی‌گذارند.

*شما دست‌نوشته‌هایی دارید، این‌ها را برای چه نوشته‌اید؟


-راستش یک‌سری حرف‌ها توی دلم بود و از خدا می‌خواستم کسی اینجا بیاید تا درد دل‌هایم را به او بگویم که ما چقدر در این روستا سختی می‌کشیم، برای همین هر چیزی که به نظرم می‌آمد یا در دلم بود را می‌نوشتم تا چیزی از قلم نیفتد.

*برای امام زمان(عج) هم نوشته‌اید؟

-بله! بعد از نماز و خواندن دعای فرج در دفترم درد دل‌هایم را یادداشت می‌کنم، هنگامی که پیش خودم فکر می‌کنم و به یاد سختی‌های مراسم عزاداری و گرمای بیش از حد اینجا می‌افتم، می‌بینم که این سختی‌ها با سختی‌هایی که امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) کشیدند، قابل مقایسه نیست، درست است که این شرایط سخت است، اما این سختی‌ها کجا و آن کجا!

*در همین روستا درس خواندید؟

- نه در روستای دیگری

* این روستا مدرسه هم دارد؟


-بله! تا مقطع راهنمایی دارد

* شما تا چه مقطعی درس خواندید؟

- دیپلم دارم.

*حوزه علمیه هم رفتید؟


-بله، هنگامی که دبیرستان بودم، صبح‌ها به مدرسه و بعد از ظهر‌ها حوزه علمیه می‌رفتم، از آنجایی که در آن مدرسه بیشتر اهل سنت بودند، خیلی ما را اذیت می‌کردند و از اینکه من حوزه می‌رفتم خیلی ناراحت بودند، برای همین جوری حوزه می‌رفتم که آن‌ها متوجه نشوند.



*با ماشین به مدرسه می‌رفتید؟

-نه یک ساعت و نیم با پای پیاده به مدرسه می‌رفتم و حوزه هم از مدرسه خیلی فاصله داشت، خیلی اذیت می‌شدم.

*مثل اینکه چند نفر از اهالی را شیعه کردید؟

-در حوزه که درس می‌خواندم، ماه رمضان که می‌شد می‌گفتند بروید احکام را بگویید، من هم می‌رفتم و به اهالی روستا می‌گفتم بیایید تا قرآن یادتان بدهم،‌خواندن قرآن در ماه رمضان ثواب دارد، در کنار قرآن از اهل‌بیت(ع) می‌گفتم و می‌گفتم که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(ع) چگونه شخصیتی هستند.

وقتی اینجا می‌آمدند می‌گفتند رفتار شما خیلی خوب است،‌در حالی‌ که مولوی‌های ما اخلاقشان تند است، من هم می‌گفتم این اخلاق و رفتار تأثیرش از اهل‌بیت(ع) است، چرا که آن‌ها الگوی ما هستند، خلاصه کم کم با آن‌ها صحبت می کردیم و می‌گفتند که می‌خواهیم شیعه شویم، البته بعضی از آن‌ها که مریض بودند و شفای خود را از اهل‌بیت گرفتند، شیعه شدند و ما هم راهنمایی کردیم.

* فامیل‌های شما هم شیعه هستند؟

- نه اکثرا سنی هستند.

*رفت و آمد دارید؟

- بعضی از فامیلهای مادرم به خاطر اینکه شیعه شده‌ایم با ما قهر کرده‌اند.

*همسر شما شیعه است؟

-بله! البته دو دختر عمو دارم، بعد از اینکه ازدواج کردند‌، با اجبار همسرشان سنی شدند، برای همین من با یک شیعه از یک استان دیگر ازدواج کردم، چرا که در فامیل خودمان خواستگار شیعه نداشتم، الان هم خواهر بزرگترم به خاطر همین مشکل 28 سال دارد، اما ازدواج نکرده است، البته خواستگارهای سنی دارد که حاضرند سه میلیون تومان هم به پدرمان بدهند، اما مادرم می‌گوید اگر دخترم شصت سالش هم شود، او را به سنی نمی دهم، خواهرم حاضر است با یک شیعه کور ازدواج کند اما با سنی ازدواج نکند.

* شرطی هم گذاشتید؟

-بله! با امام حسین(ع) عهد بسته‌ایم که هر گاه شوهر کردیم، باید ماه رمضان، محرم و صفر اینجا باشیم تا در حسینیه مراسم عزاداری برگزار کنیم تا اسم اهل بیت(ع) همیشه اینجا باشد.

*یعنی به همسرتان این شرایط را گفتید؟

- بله وقتی خواستگاری آمدند، گفتم که من در این ایام باید اینجا باشم، زیرا با اباعبدالله(ع) عهد بستم که هر کجا باشم این ایام را اینجا باشیم.

* از امام حسین(ع) چه ‌درخواستی کردید؟

- گفتم: یا اباعبدالله ما در یک روستایی هستیم که خیلی مظلومیم، البته هر چقدر مظلوم باشیم به پای مظلومیت شما نمی‌رسد. (گریه بسیار)



* آب شما را بستند؟ در ماه رمضان آب نداشتید؟!

-  بله لوله آب ما را بریدند و ما در ماه رمضان آب نداشتیم و مجبور بودیم برویم از یک چشمه آب بیاوریم، یک چاه آب زده بودیم، اما آن‌ها رفتند و یک کم آن طرف‌تر چاه زدند و 3 تا پمپ گذاشتند که باعث شد چاه آب ما خشک شود، راه‌های اصلی به سمت خانه ما را با چوب بستند تا هنگامی که روحانی به حسینیه ما می‌آید نتواند به راحتی عبور کند.

*شما بیشتر از نبود روحانی ناراحت هستید تا نبود امکانات مانند آب و برق!

-روحانی وقتی اینجا می‌آید، به طبع آن مراسم عزاداری با شکو‌ه‌تر است و ذکر اباعبدالله(ع) گفته می‌شود، ولی وقتی روحانی نیست، نمی‌توانیم مراسم خوبی برگزار کنیم.

*به نظر شما اینجا شبیه کربلا نیست،‌ آب و راه را به روی شما می‌بندند و هوا به شدت گرم است!

- (گریه)

* همیشه چادر می‌پوشید؟

- بله

* در گرما اذیت نمی‌شوید؟

- درست است که در گرما اذیت می‌شویم، اما باید این حجاب و عفاف باشد.

* در شهر، برخی بانوان با اینکه شیعه هستند اما حجاب درستی ندارند، شما چطور در این گرمای زیاد حجابتان این گونه است؟

- ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است/ ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است

از آنجایی که خانه‌ ما روی بلندی قرار دارد، اگر لباس و چادرمان رنگی باشد، جلب توجه می‌کند و می‌گویند ببینید شیعه‌ها چطوری هستند!

* از ابتدا این مکان را برای زندگی انتخاب کردید؟

-بله، اینجا برای پدربزرگ مادریم بود، پدرم اینجا را درست کرده، با الاغ وسیله‌ها را بالا آورد و ما هم بلوک را بالای سرمان می‌گذاشتیم و می‌آوردیم و به سختی این حسینیه را درست کردیم.


*وضعیت حسینیه شما خیلی بهتر از خانه شماست؟!

ـ این دو اتاق از ابتدا بوده و خیلی قدیمی است، داخلش که بروید، سیمان‌هایش ریخته و دیوارش ترک خورده است.

*چرا حسینیه تفاوت زیادی با محل زندگی شما دارد؟

-  برای اینکه مکان مجلسی که برای اباعبدالله الحسین(ع) گرفته می‌شود، باید خوب باشد، ما هرگز راضی نمی‌شویم که خودمان در جای بهتری باشیم، نه این کار را نمی‌توانیم بکنیم، آنجا باید خیلی خوب باشد تا مردم به کوچکترین بهانه‌ای دور نشوند.

*از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.

- از زحمات شما و حجت‌الاسلام رضایی برای سر زدن به حسینیه الزهرا(س) نهایت تشکر را دارم، امیدوارم که خداوند ما را از پیروان راستین امیرالمؤمنین(ع) و خانم فاطمه زهرا(س) قرار دهد.

 


به گزارش فارس، گروه جهادی «مروجین مذهب» ترویج مذهب در مناطق محروم را هدف اصلی خود قرار داده‌اند و این خانواده و محرومین دیگر این شهرستان را مورد حمایت مادی و معنوی خود قرار می‌دهند، علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر از فعالیت‌های این گروه و کمک به خانواده مذکور به نشانی www.seza.ir مراجعه کنند.








۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۰۰
محسن حسینی


راستش را به ما نگفتند یا لااقل همه راست را به ما نگفتند.

گفتند: تو که بیایی خون به پا می کنی،جوی خون به راه می اندازی و از کشته

پشته می سازی و ما را از ظهور تو ترساندند.

درست مثل اینکه حادثه ای به شیرینی تولد را کتمان کنند

 و تنها از درد زادن بگویند..............

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۰
محسن حسینی

خدایا مرا ببخش!
به خاطر همه لحظه هایی که به یاد تو نبوده ام.
به خاطر همه سجده هایی که زود سر از مهر برداشته ام.
به خاطر همه درهایی که کوبیده ام و خانه تو نبوده اند.
به خاطر همه حاجاتی که از غیر از تو خواسته ام.
به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم.
به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم.
به خاطر همه نعمتهایی که من شکر نکرده ام.
به خاطر همه چشم پوشیهایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام.
به خاطر همه آنچه در راه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام.
به خوبی خوبان درگاهت مرا ببخش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۳
محسن حسینی


حضرت معصومه علیها السلام در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.


 آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).


مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍:  (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان».

(ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی)
.امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام  در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.


خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود.

از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بیصبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند.

هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید

این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است


براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:‌ «فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید.

 همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا  امام  صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.

یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید


همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.

برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:‌«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است).

یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:‌حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود:‌ نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه  جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.


شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام  قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند:


حضرت امام خمینی (قدس سره) در قصیده ای که شامل 44 بیت است او را با حضرت زهرای اطهر مقایسه کرده در بخشی از آن می گوید:


دختر چون این دو در مشیمه قدرت

نــامد و نایـد دگــر هماره مــقدر


آن یک امواج علــم را شده مبــدا

ویـن یک افواج حلم را شده مصدر


آن یــک درعالـــم جلالـت کـعبه

وین یک در ملک کبریایـی مشــعر


لم یلـــدم بستـه لـب و گرنه بگفتم

دخــت خدایـند این دو نــور مطهر


آن یــک خـاک مدینـه کـرد مزین

صفــحه قم را نمود این یـک انــور


خاک قم ایـن کرد از شـرافـت جنت

آب مــدینه نـمـوده آن یک کــوثر

مرجع کل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)مکرر کنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها  می آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص آن حضرت را واسطه قرار می داد و به مناجات می پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۳۴
محسن حسینی


هادى دانشور
 


تعداد امامزادگان شایسته تعظیم و تجلیل در «دار الایمان قم‏»که بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سایبان هست ‏به چهارصد نفرمى‏رسد.

در میان این چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قم نورافشانى ‏مى‏کنند، ماه تابانى که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهل‏بیت ‏پیغمبر(علیهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏ باشد.

پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس ‏الرجال مى‏ نویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام ‏رضا(ع)، کسى همسنگ حضرت معصومه(س) نمى‏باشد.

محدث گرانقدر حاج شیخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بن‏ جعفر(ع)، مى ‏نویسد: «برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه ‏بنت امام موسى(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.

بررسى ‏شخصیت‏ برجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه(س) در این صفحات‏ نمى ‏گنجد.

در این نوشته به برخى از ویژگیهاى آن خاتون دوسرا اشاره مى‏ کنیم:

1- شفاعت گسترده

بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است که در قرآن‏کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است.

و گستردگى آن باجمله بلند: (ولسوف یعطیک ربک فترضى) بیان گردیده است.

همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده‏اى دارند که بسیار وسیع‏و جهان شمول است و مى‏تواند همه اهالى محشر را فراگیرد: 1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله‏علیها.
 

2- شفیعه روزجزا

در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که‏شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحى طاقه‏ابریشمى از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه ‏فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود.
این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.

بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگى شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویى به شفیعه محشر، حضرت معصومه ‏دخت موسى بن جعفر سلام الله علیها نمى‏رسد، که امام به حق‏ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه مى‏فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم‏»: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى‏شوند.»

3- عصمت


بر اساس روایتى که مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا(ع)روایت کرده، لقب «معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏اعطا کرده‏اند.
طبق این روایت امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى‏» «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.»
این ‏روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل کرده است.

با توجه به این که عصمت‏به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.
و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم‏السلام) به «چهارده معصوم‏» آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولى‏» نیز که منافات با عصمت‏ندارد، پاک و مبرا بودند.

مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند: «العباس‏» و «على الاکبر» دلائل عصمت‏حضرت ابوالفضل و حضرت ‏على ‏اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده‏ است.
و مرحوم نقدى در کتاب‏«زینب الکبرى‏» از عصمت‏حضرت زینب سلام الله علیها سخن‏ گفته است.
و مولف «کریمه اهلبیت‏» شواهد عصمت‏حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.

و با توجه به این که حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه‏»است و در حال حیات به «معصومه‏» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است‏» دلالت‏حدیث‏شریف برعصمت آن بزرگوار بى‏تردید خواهد بود.

4- فداها ابوها

آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالى‏» نقل ‏فرموده که روزى عده‏اى از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایى‏ داشتند که مى‏ خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند.

امام(ع) درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم‏نمودند، چون عزم سفر کردند، براى پاسخ پرسشهاى خود به منزل ‏امام(ع) شرفیاب شدند، امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف‏شدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند.

هنگامى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه(س) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.
با توجه به این که ‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیرى پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت‏ حکایت مى ‏کند.
 

5- بارگاه حضرت معصومه(س) تجلیگاه حضرت زهرا(س)


بر اساس رویاى صادقه ‏اى که مرحوم آیت الله مرعشى نجفى(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشى (متوفاى 1338 ه - ش) نقل مى ‏کردند، قبر شریف حضرت معصومه(س) جلوه ‏گاه قبر گم شده‏ مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مى ‏باشد.

آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله‏ اى که ممکن باشد، محل دفن‏ حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربى را آغاز مى‏ کند و چهل شب آن را ادامه مى ‏دهد، تا درشب چهلم به خدمت‏ حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب مى‏ شود، امام(ع) به ایشان مى‏فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت‏» «به دامن کریمه اهلبیت پناه ‏ببرید.»

عرض مى‏کند: بلى من هم این ختم را براى این منظور گرفته‏ام که قبر شریف‏بى‏بى را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.
امام(ع) فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم مى‏ باشد.

سپس ادامه داد: «براى مصالحى خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه‏ سلام الله علیها همواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است.هر جلال و جبروتى که براى ‏قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت‏ را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»

6- پیشگوئى امام صادق(ع)


امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به‏ گروهى از اهالى رى بیان کردند، فرمودند:
«تقبض فیها امراءه هى من ولدى، واسمها فاطمه بنت موسى، تدخل ‏بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم‏»
«بانویى از فرزندان من به‏نام «فاطمه‏» دختر موسى، در آنجا رحلت مى‏کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت مى‏شوند.»

راوى مى‏گوید: من این حدیث ‏را هنگامى از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسى بن جعفر(ع)هنوز دیده به جهان نگشوده بود.

پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قم پیش ازولادت پدر بزرگوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ‏ آن حضرت حکایت مى‏ کند.
 

7- رمز قداست قم

در احادیث فراوانى از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان‏ چهارم به رسول اکرم(ص) ارائه شده است.

امیرمومنان(ع) به اهالى قم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل ‏در آن سخن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده ‏است.

امام کاظم(ع) قم را عش‏ آل محمد (آشیانه آل محمد(ص)) نامیده و یکى از درهاى بهشت را از آن اهل‏ قم دانسته.

امام هادى(ع) اهل قم را «مغفور لهم‏»(آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکرى(ع) از حسن نیت آنها تمجید کرده و با تعبیرات بلندى اهالى قم را ستوده است.

اینها و دهها حدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را براى‏ همگان روشن مى‏ سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه ‏شرافت و قداست چیست؟
حدیث فوق که پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئى‏ از امام صادق(ع) نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر مى‏ دارد و روشن مى‏ سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر، کریمه اهلبیت، مهین بانوى اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمه‏ مى ‏گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گرد و خاک ‏این سرزمین را توتیاى دیدگان حور و ملائک نموده است.
 

8- تنها خواهر امام هشتم

نجمه خاتون همسرگرامى امام کاظم(ع) تنها دو فرزند در دامان ‏خود پرورش داد و آنها عبارتند از:

1- خورشید فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا(ع).

2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه(س).

محمد بن جریر طبرى، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجرى،براین واقعیت تصریح نموده است.

مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس‏ از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره‏ اى تابان از دامن نجمه ‏درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترین ‏عواطف انباشته شده در سویداى دلش را بر او نثار کند.

بین حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت ‏زایدالوصفى بود که قلم از ترسیم آن عاجز است.

در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصومه نیز نقشى دارد، هنگامى که مرد نصرانى مى‏پرسد: «شما که هستید؟» مى‏فرماید: «انا المعصومه اخت الرضا»
«من معصومه، خواهر امام رضا(ع)مى‏باشم»

این تعبیر از محبت ‏سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش ‏امام رضا(ع) و از مباهات او به این خواهر برادرى سرچشمه ‏مى ‏گیرد.


9- نامه دعوت

محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طورى ‏که مفارقت امام هشتم(ع) براى حضرت معصومه(س) بسیار سخت‏ بود، جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود.

و لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو، نامه ‏اى خطاب به ‏حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادى به‏ مدینه ارسال نمود.

جالب توجه است که حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد که در هیچ‏ منزلى توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه‏ منوره برساند.

حضرت معصومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست ‏خط برادر، رخت ‏سفر بست ‏و خود را مهیاى سفر نمود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۲۹
محسن حسینی

شیخ رجبعلی خیاط میگوید:

نفس خود را در عالم معنا دیدم به او گفتم:

"از سر من دست بردار"

گفت:"تا هلاکت نکنم از تو دست نمیکشم!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۶
محسن حسینی

   
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
آن مرحوم می فرمایند:پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم
خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند
...

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند

یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم


اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را
می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد

هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست

توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم

آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود
وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد

زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش

شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش

نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن

خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۳
محسن حسینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۴۹
محسن حسینی


تو یه کشور غیر اسلامی یه نفر نزدیک یه مسجد یه شراب فروشی بزرگی راه انداخت...مومنین اون منطقه از این اتفاق خیلی ناراحت شدن و دعا میکردن که خدا این شراب فروشی رو نابود کنه

یه روز با یه رعد و برق این شراب فروشی با خاک یکسان شد بدون اینکه هیچ آسیبی به مسجد و خونه های اطراف برسه

صاحب اون شراب فروشی رفت دادگاه و از هیئت اُمناّی مسجد شکایت کرد و گفت اینا واسه نابودی شراب فروشی من دعا کردن و باعث و بانی این ضرر بزرگ اینا هستن.

از طرفی نمازگزاران و هیئت امنای مسجد هم میگفتن نه دعا اثر نداره و این حرفا

قاضی با لحن خاصی گفت:

عجب قضیه عجیبیه

یه طرف شراب فروشی که ادعا میکنه دعا باعث نابودی شراب فروشیش شده ...

یه طرف مسلمونایی که میگن دعا اثر نداره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۰۸
محسن حسینی


استاد فیزیک به شاگردش گفت بیا پای تخته ,

آمد : بهش گفت . شما توی قطاری و قطار باسرعت 80کیلو متردرحال حرکته داخل کوپه خیلی گرمهتو چیکار میکنی؟ شاگرد گفت : پنجره را بازمیکنم .

استاد گفت خوب حالا با بازکردن پنجره برام حساب کن چه مقدار از سرعت قطار کم میشه. نسبت فشارهوای داخل کوپه با هوای خارج قطار را هم حساب میکنی فردامیاری . شاگرده گفت عجب غلطی کردیم,

نفربعدی را صداکرد این شاگردکه دوبار برای این سوال رد شده بود اومد.

استادگفت تو توی قطاری هستی باسرعت 75کیلو متر درساعت حرکت میکنه داخل کوپه خیلی گرمه تو چکار میکنی ؟

... ... شاگرده گفت پلیورمو درمیارم !

استاد : دمای داخل کوپه 50درجه سانتی گراده ,

گفت: همه لباسمو در میارم .

استاد : داخل کودپه دو سه نفر آدم ناجور هست .

گفت : ده تا آدم ناجورم که باشن , من اون پنجره لعنتی را باز نمیکنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۵۹
محسن حسینی