ادواردو آنیلی

وی تنها پسر و وارث سناتور و میلیاردر ایتالیایی جیانی آنیلی بود که در سال ۱۳۷۹ به طرز مشکوکی درگذشت
او
تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک در ویلز در کشور
بریتانیا گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون
آمریکا با درجه دکترا فارغالتحصیل شد.
پدرش سناتور جیانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارومئو، ایویکو،
به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی
مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه
اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.درآمد سالانه اش حدود 68میلیارد دلار
بود افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم
پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی
آنها است.
در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها
را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی
آمدهاست. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی
خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر
باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و
احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.
بعد از این قضیه به یک مرکز
اسلامی در نیویورک مراجعه میکند و درخواستش مبنی بر اینکه میخواهد
مسلمان شود را مطرح میکند. آنها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب
میکنند.
آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمد حسن قدیری ابیانه
(رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱) از طریق
تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه
میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که
برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک
روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که
یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به
او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره
زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم
گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش. جوان قدبلند لاغری بود
که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من
بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با
خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.
زمانی
که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر میکند و با ادواردو آشنا
میشود، از او میخواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید.
سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را
برای او انتخاب میکند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سالها از
آن استفاده کرده بود، استفاده میکرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش
از نام مهدی بهره میگرفت
او چند بار به ایران سفر کرده و باامام خمینی ره و سیدعلی خامنه ای دیدار کرده و به زیارت امام علی ابن موسی رضا،رفت
۱۵
نوامبر سال ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) جسد ادواردو در زیر پل «ژنرال فرانکو
رومانو» پیدا شد، ظاهر قضیه نشان میداد که وی از روی پل به پائین پرت
شدهاست.
عجب جاییه اینجا احسنت خیلی خوشم اومد متشکرن