یزید(لعنت الله علیه)در نظر اهل سنت
یزید(لعنت الله علیه)در نظر اهل سنت
استاد حسینی قزوینی
در مورد سخنی که جناب مفتی اعظم عربستان سعودی بیان کردند و رسما اعلام کردند:
بیعة یزید بن معاویه بیعه شرعیة أخذها أبوه له فی حیاته فبایعه الناس.
بیعت یزید، یک بیعت شرعی بود که پدرش از مردم گرفت و همه، تن به بیعت او دادند.
من از همه اهل سنت در سراسر جهان - حضرات حنفیها، شافعیها، حنبلیها و مالکیها - تقاضا دارم تعبیری را که جناب مفتی اعظم به نام اهل سنت و جماعت به کار برده، اگر قبول ندارند، رسما تکذیب کنند که گفت:
أهل السنة و الجماعة عقیدتهم وجوب الإنقیاد لمن بویع ... وجب علی الجمیع السمع و الطاعة له و حرم الخروج علیه، حرم الخروج للحسین رضی الله عنه و أرضاه ... .
اهل سنت و جماعت، بر این عقیده هستند که چون مردم با یزید بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین و خلیفة الرسول و خلیفه شرعی دانستند و بر تمام مسلمانان واجب بود که از یزید اطاعت کنند و دستورات او را اجراء کنند. هر گونه خروج علیه یزید حرام بود. قیام و خروج امام حسین (علیه السلام) علیه یزید، خلاف شرع و حرام بود.
ایشان این عبارت را از قول اهل سنت و جماعت نقل میکند که ما میدانیم اهل سنت و جماعت از یزید و عملکرد یزید، مبرٌا هستند و هرگونه لعن خودشان را همه روزه، نثار یزید بن معاویه میکنند که در سه سال حکومتی که داشت، در سال اول، فرزند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - سید الشهداء - و اهل بیتش را به شهادت رساند و در سال دوم، مدینه منوره را برای سپاهیانش مباح کرد و در سال سوم، خانه خدا را به آتش کشید.
آقای مفتی اعظم که میگوید ما عقیدهمان بر این است که یزید، خلیفه شرعی است و قیام در برابر او حرام است، جناب ذهبی - از استوانههای اهل سنت که آدم کوچکی هم نیست - وقتی در کتاب سیر أعلام النبلاء، ج4، ص37 به یزید میرسد، میگوید:
و کان ناصبیا فظا غلیظا جلفا، یتناول المسکر و یفعل المنکر.
یزید، یک آدم ناصبی و تندخو و جِلْف بود و همیشه شراب مینوشید و منکرات را انجام میداد.
طبق صریح صحیح مسلم، ناصبی کسی است که نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) بغض داشته باشد و اهل آتش جهنم و منافق هستند. در نفاق نواصب، شکی نیست.
من معمولا در این سی و دو سه ماهی که در خدمت عزیزان بیننده شبکه سلام بودم، معمولا نهایت ادبیات را، حتی نسبت به بدترین افرادی که اهل سنت به او عقیده دارند، رعایت کردم و احترامشان را بر خود لازم دانستم. ولی درباره یزید، ناگزیرم این تعبیری را که بزرگان اهل سنت در این زمینه آوردهاند، را صراحت بگویم:
آقای عبدالملک - از بزرگان دودمان بنیامیه - وقتی میخواهد درباره یزید صحبت کند، این تعبیر را دارد:
لا أداوی أدواء هذه الأمة إلا بالسیف و لست بالخلیفة المستضعف یعنی عثمان و لا الخلیفة المداهن یعنی معاویة و لا الخلیفة المأبون یعنی یزید،من که خلافت را به دست گرفتم، چیز دیگری جز شمشیر، بر بالای سر ملت قرار نخواهم داد. همانند عثمان، خلیفه مستضعف نیستم و همانند معاویه، حیلهگر نیستم و همانند یزید، أبنهای نیستم.
تاریخ الإسلام للذهبی، ج5، ص325 - البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج9، ص77 - تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج37، ص135
وقتی یک خلیفه أموی، یزید را آلوده به عمل شنیع مفعولیت در لواط معرفی میکند، آیا زیبنده است که ما از او به عنوان خلیفه شرعی نام ببریم؟!!!
جناب آقای مفتی اعظم که اینهمه در صحبتهای خود که چند روز قبل داشتند، گفتند:
احترام صحابه واجب است و هرگونه جسارت به صحابه، گناه نابخشودنی است.
مگر به دستور خود یزید، در مدینه، 700 نفر از صحابه را در واقعه حرّه به قتل نرساندند؟
این، عبارت ابن کثیر دمشقی سلفی است که از مدائنی نقل میکند و میگوید:
سئلت الزهری: کم کان القتلی یوم الحرة؟ قال: سبعمائة من وجوه الناس من المهاجرین و الأنصار.
در حمله نماینده یزید به مدینه، چه تعدادی کشته شدند؟ گفت: 700 نفر از صحابه از مهاجرین و انصار.
البدایة و النهایة لإبن کثیر، ج8، ص242
آیا زیبنده است برای مفتی اعظم عربستان سعودی و بزرگ مرد دینی وهابیت که بیاید از همچنین مردی تعبیر به خلیفه مشروع بکند؟!!!
همین آقای ابن کثیر دمشقی در البدایة و النهایة، ج8، ص241 نقل میکند از هشام بن حسان و میگوید:در حمله لشکر یزید به مدینه، سه شبانه روز، ناموس مردم و زن و بچه مردم را برای سپاهیانش مباح اعلام کرد.
در تاریخ، وحشیترین ارتشهای دنیا، همچنین کاری نکردند. جنایتکارترین انسانها، همچنین برنامهای را در تاریخ انجام ندادند.
ولدت ألف امرأة من أهل المدینة بعد وقعة الحرة من غیر زوج.
هزار زن که به صورت نامشروع و با تجاوز به عنف لشکریان یزید حامله شده بودند، بچههای نامشروع به دنیا آوردند.
آیا زیبنده است برای مفتی اعظم عربستان سعودی که از همچنین فردی دفاع کند؟!!!
ایشان جمله زیبائی داشت - و خیلی عالی بود و ما این را به فال نیک میگیریم که اینها با این صحبتهایشان، ماهیت خود را نشان دادند و دنیا هم فهمید که اینها دنبال إحیاء چه تفکری هستند - و گفت:پدر ایشان در زمان خودش از مردم بیعت گرفت و مردم هم بیعت کردند.
من یک جملهای را - که مورخان بنام اهل سنت آوردهاند، مانند طبری و ابن اثیر و دیگران - درباره معاویه عرض کنم:
حسن بصری - از فقهای بزرگ اهل سنت - میگوید: اربع خصال کن فی معاویه لو لم یکن فیه الا واحده، لکانت موبقه:
1. أخذه الخلافة بالسیف من غیر مشاورة و فی الناس بقایا الصحابة و ذوو الفضیلة
2. استخلافه ابنه یزید و کان سکیرا خمیرا، یلبس الحریر و یضرب بالطنابی
3. ادعاؤه زیادا و قد قال رسول الله صلى الله علیه و سلم : الولد للفراش و للعاهر الحجر
4. قتله حجر بن عدی و أصحابه، فیا ویلا له من حجر و أصحاب حجر.
در معاویه چهار ویژگی بود که اگر یکی از آنها در او بود، کافی بود که او را به هلاکت برساند و نابود کند:
1- خلافت را به زور، تصرف کرد؛ با این که در میان مردم، شخصیتهای برجسته و با فضیلتی از صحابه حضور داشتند.
2- پسرش یزید را به زور، خلیفه مردم کرد؛ با این که یزید، یک آدم شرابخوار و مست بود و کسی بود که لباس حریر میپوشید و ساز و آواز گوش میداد.
3- معاویه، زیاد را به خودش متصل کرد و او را فرزند خود قرار داد و این خلاف شریعت است.
4- امثال حجر بن عدی و اصحاب او را به شهادت رساند.
معاویه، فردای قیامت در برابر شهادت حجر بن عدی و اصحابش، محکمه پرغوغایی خواهد داشت.
الکامل فی التاریخ لإبن الأثیر، ج3، ص487 - تاریخ الطبری، ج4، ص208 - تاریخ ابو الفداء، ج1، ص186- محاضرات راغب اصفهانی، ج2، ص214 - النجوم الزاهرة، ج1، ص141
خب، این نکاتی که ما عرض کردیم، نشان میدهد که جناب مفتی اعظم و سرسلسلهجنبان وهابیت و بزرگ تئورسین و نظریهپرداز وهابیت، به دنبال إحیاء چه تفکری هستند؟
کامل تر این بحث در قسمت اصحاب در صحاح سته بیان شده است
((( توجه: آدرس منابع ذکر شده، از نرمافزار مکتبة اهل بیت (علیهم السلام) میباشد )))
http://hokomate-eslami.blogfa.com/post-72.aspx