وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


از ازل یار سرشته است غمت باگل من
 

ای که هجران تو خون کرده به پا دردل من

از ازل یار سرشته است غمت باگل من

چند وقتیست غمت ساکن جانم شده است
 
اسم زیبای شما ورد زبانم شده است

بانگاهی ز سر لطف دلم را دریاب

پیشتر زآنکه شوم خاک مرا هم دریاب

دل ناقابل من عاشق دیدار شماست

پس کدامین جمعه،وعده ی دیدار شماست

کی دهد دست دلم فرش قدومت بکنم

جان ناقابل خود درره پاکت بدهم

زودتر رخ بنما ای گل خوشبوی نبی(ص)

مهدیا زاده زهرایی(س) و اولاد علی(ع)

ای کلید فرج نسل بشر با قدمت

زودتر العجل آقا ،سر ما و قدمت

ای خوش آن جمعه که از کعبه رسد بانگ ظهور

برود (آل سعود) با قدمت در ته گور


شعر.محسن حسینی


الهم عجل لولیک الفرج والعاقیة والنصر:آمین
 

 


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۰۷:۱۴
محسن حسینی


نظریه پایان تاریخ فوکویاما

 

فرانسیس فوکایاما نئومحافظه کار، پژوهشگر و تاریخ نگار ژاپنی الاصل و تبعه ی آمریکاست. وی با شخصیتی نیمه سیاسی ـ نیمه فلسفی دارای سابقه ی کار در اداره ی امنیت امریکا و نیز تحلیلگر نظامی در شرکت «رند» از شرکتهای وابسته به پنتاگون می باشد.
 او در سال 1989 با نگارش مقاله «پایان تاریخ و واپسین انسان» (the End of History and the last man) که در سال 1991 با تفصیل بیشتر و به همین نام، به صورت کتاب چاپ گردید، به شهرت جهانی رسید. در این دو نوشته، فوکایاما به دفاع تاریخی از ارزشهای سیاسی غربی برخاست و استدلال کرد که رویدادهای اواخر قرن بیستم نشان می دهد که اجماعی جهانی به نفع دموکراسی لیبرال به وجود آمده است.

«دیدگاه فوکایاما در مورد ایران و مذهب شیعه» فوکایاما در کنفرانسی که در اورشلیم برگزار شد به ترسیم اندیشه سیاسی شیعه پرداخت. او در این کنفرانس که بازشناسی هویت شیعه نام داشت می گوید: « شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرنده ای است که دو بال دارد.
یک بال سبز و یک بال سرخ ». این مطالب را وی در اوج پیروزی های ما در جنگ در سال 1365 می گوید و ادامه می دهد: «بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی اوست چون شیعه در انتظار عدالت به سر می برد، امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است نمی توانید کسی را تسخیر کنید که مدعی است فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل داد خواهد کرد».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۰۲:۴۰
محسن حسینی

 

  شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی

 

شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
(شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید)
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
(ویاهنگامی که از شهادت غریبانه ام خبری شنیدید، برمن ندبه کنید)
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
(من، نواده [پیامبر] هستم که مرا بی گناه کشتند)
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
(و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند)
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
(ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و می‌دیدید)
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
(که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم و آنان رحم نکردند)
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
(و به جای آب، با تیر جفا او را سیراب کردند)
یا لرزئ مصاب هدّ ارکان الحجون
(وه! چه فاجعه غم انگیز و دردناک که براثر آن کوه‌های بلند مکه به لرزه درآمد.)
ویلهم قد جرحوا قلب، لرسول الثقلین
(وای بر آنها که با این کار خود، قلب مبارک رسول را جریحه دار کردند)
فالعنواهم ماستطعتم شیعتی فی­کل حین
(ای شیعیان من هرچه توان دارید درهر زمان آنها را لعنت کنید)

 

شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه السلام

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ

وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

الهم العن قتلت الحسین و اصحابه

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۰۶
محسن حسینی

 


صد پندحکیمانه از رسول الله صلی الله علیه و آله

 


 

1. هر چه فرزند آدم پیرتر مى شود ، دو صفت در او جوانتر مى گردد : حرص و آرزو .

2 . دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند ، امت من صلاح مى یابد و اگر فاسد شوند ، امت من فاسد مى شود : علما و حکام .

3 . شما همه شبان و مسؤول نگاهبانى یکدیگرید .

4 . نمى توان همه را به مال راضى کرد اما به حسن خلق ، مى توان .

5 . نادارى بلاست ، از آن بدتر ، بیمارى تن ، و از بیمارى تن دشوارتر ، بیمارى دل .

6 . مؤمن ، همواره در جستجوى حکمت است .

7 . از نشر دانش نمى توان جلو گرفت .

8 . دل انسانى همچو پرى است که در بیابان به شاخه درختى آویزان باشد ، از وزش بادها دائم در انقلاب است و زیر و رو مى شود .

9 . مسلمان آن است که مسلمانان از دست و زبان او در آسایش باشند .

10 . رهنماى به کار نیک ، خود کننده آن کار است .

11 . هر دل سوخته اى را عاقبت پاداشى است .

12 . بهشت زیر قدمهاى مادران است .

13 . در رفتار با زنان ، از خدا بترسید و آنچه درباره آنان شاید ، از نیکى دریغ ننمائید .

14 . پروردگار همه یکى است و پدر همه یکى . همه فرزند آدمید و آدم از خاک است . گرامى ترین شما نزد خداوند ، پرهیزکارترین شماست .

15 . از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن ، نادانى و حاصل آن ، پشیمانى است .

16 . بدترین مردم کسى است که گناه را نبخشد و از لغزش چشم نپوشد و باز از او بدتر کسى است که مردم از گزند او در امان و به نیکى او امیدوار نباشند .

17 . خشم مگیر و اگر گرفتى ، لختى در قدرت کردگار بیندیش .

18 . چون تو را ستایش کنند ، بگو اى خدا مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمى دانند بر من ببخش و مرا مسؤول آنچه مى گویند قرار مده .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۷:۲۵
محسن حسینی

 

   شهادت عمار یاسر به دست دشمن خدا و رسول ( معاویه ملعون)

 

 

عمار یاسر از بزرگترین اصحاب پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) میباشد او جزو نخستین کسانی بود که ایمان آورد. همواره پیرو رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و در همه نبردهای آن حضرت شرکت داشت. پس از آن حضرت، از یاران نزدیک و وفادار مولا علی علیه السلام بود و همواره با کلام روشن گرش، مردم را به سوی آن حضرت دعوت می کرد. در نبردها همراه حضرت علی علیه السلام بود و با سخنان شورانگیز، مردم را به همراهی آن حضرت فرا می خواند. سرانجام در جنگ صفین به شهادت رسید و مولا علی علیه السلام بر جنازه او نماز خواند. راهش پر رهرو باد.

نخستین پرواز

پیامبر خدا در خانه اَرقَم بود که عمار به دیدارش آمد. آمده بود تا سخنان آن حضرت را بشنود. کلمات آسمانی که از پیامبر به گوشش رسیده بود، او را سخت شیفته کرده بود. نفس الهی رسول خدا صلی الله علیه و آله ، پنجره ای رو به آسمان به رویش گشود و او را پر پرواز بخشید تا در بلندای آسمان توحید پرگشاید و از شمیم دل کش مسلمانی جانی تازه بگیرد. تا شب نزد پیامبر ماند و شبانه، پنهانی به خانه اش برگشت. عمار یاسر، نخستین کسانی بود که در بیابان غفلت و جهل و تاریکی دل به نور ایمان روشن کرد و اسلام آورد و به یگانگی خدا و رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله شهادت داد. هنوز زمانی از اسلام آوردن او نمی گذشت که گرفتار شکنجه های کفار قریش شد. شکنجه هایی که جانش را می گرفت و زنده بودن را برایش ناممکن می ساخت، ولی عمار یاسر، پرچم دار استقامت و صبر، تا آخرین لحظه عمرش به اسلام و رسول گرامی اسلام، عاشقانه وفادار ماند. درود و سلام و رحمت الهی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و بر یاور وفادارش، عمار یاسر!

تقدیر مبارک

یاسر برای رفتن برادرش از یمن به مکه آمده بود و آنجا مانده بود و سمیه، دختری از قبیله بنی مخزوم را به همسری گرفته بود. گویی دست تقدیر او را به اینجا کشیده بود تا یاری جان بر کف و وفادار برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی مرتضی علیه السلام تربیت کند. وقتی زمزمه های دعوت آسمانی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مکه پیچید، عمار، فرزند یاسر و سمیه، پنهانی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و اسلام آورد. با بازگشت او به خانه، کلمات آسمانی که عمار از پیامبر خدا شنیده بود، روح و جان یاسر و سمیه را هم شیفته خود کرد و آن دو نیز اسلام آوردند. گویی خورشید حقیقت اینک در خانه یاسر طلوع کرده است و به دل های باایمان این خانواده نور و گرمی می بخشد و عمار بهانه ای بود برای این طلوع. زهی سعادت آنان که چشم دلشان به نور حقیقت روشن شد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۰۶
محسن حسینی

 


  علت کم شدن رزق و روزی ؟

 


 

انسان وقتی اجیر دیگران شد، به آن دستمزد تکیه می‌کند و چنین می‌اندیشید که آن دستمزد زندگی‌اش را می‌چرخاند و چون بر آن اطمینان دارد، بر خدایی که همه کارها دست اوست تکیه نخواهد کرد.

علت کم شدن رزق و روزی ؟
انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، می‌خواهد در مورد بسیاری از مطالب پرس‌وجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزی‌ِ بیشتری به دست آورد.


انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود می‌یابد تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفته‌ایم.
 
سؤالاتی از این قبیل:
- عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟
- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟
- نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۰۴
محسن حسینی


حدیثی تکان دهنده از امام رضا(ع) در مورد عاشورا

 

سید بن طاووس حدیثی به نقل از ریان بن شبیب از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ذکر می کند که حقیقتاً تکان دهنده است و معادل هزاران روضه:

حضرت رضا علیه السلام ضمن بیان حرمت ماه محرم حتی در زمان جاهلیت، به ریان بن شبیب فرمود : « ای پسر شبیب، اگر خواستی گریه کنی، بر حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام گریه کن، که همانند سر بریدن احشام او را سر بریدند و 18 مرد از خاندان او، همراه او کشته شدند که هیچ کس در زمین با آنها برابری نمی کرد و همه آسمانها و زمین ها برای شهادت او گریستند و 4 هزار فرشته از آسمان به زمین فرود آمدند تا او را یاری کنند، ولی بعد از شهادت او به زمین رسیدند. از این رو تا روز قیام حضرت قائم عجل الله فرجه، ژولیده و غبارآلود و پریشان حال، در کنار قبر او اقامت دارند و هنگام قیام آن حضرت، از یاوران او خواهند بود و شعار آنان این است « یالثارات الحسین »

 

گریه عالمین بر حسین(علیه السلام)
در بسیاری از زیارات و از جمله زیارت ماه شعبان که از ناحیه مقدسه رسیده است می فرماید:
« بکته السّماء و من فیها والارض و من علیها »

کران تا کران آسمانها و آنچه در آنهاست و جای جای زمین و آنچه بر روی آن است همه و همه بر او گریستند. و این گریه تمام موجودات و عالمین بر حسین بن علی علی هالسلام، مطلبی نیست که تنها در یک زیارتنامه و یا روایت و حدیث آمده باشد، هزاران حدیث معتبر به نقل از معصومین علیهم السلام با اسناد بسیار دقیق شاهد این مطلب است.و این گریه موجودات و عالمین نه مبالغه است و نه خیال و وهم و نه کنایه و اشارت و نه سمبلیک و زبان حال، بلکه به راستی تمام موجودات و عالمین شناخته شده و شناخته نشده برای او گریستند...

آری... نه تنها موجودات و عالمین برایش گریستند که حتی همان شمشیرها و نیزه ها و تیرهایی که در کشتن و ریختن خون پاکش به کار گرفته شدند، نیز، بر او گریستند...و چرا نگریند آسمانها و زمین ها و دریاها و کوهها و سنگها و... برای حسین علیه السلام، حال آنکه حسین علیه السلام صبر را هم به زانو در آورده بود...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۰۵
محسن حسینی

 

 

 

امام علیه السّلام فرمود: یقین یعنی بنده  بر خدا توکل کند و فرمانبردار خدا باشد و به قضاء و خواسته الهى راضى باشد و همه امور خویش را به خدا بسپارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۲۴
محسن حسینی


پند های یک گنجشک

 


 

 

مردى گنجشکى شکار کرد، در راه خانه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: در من فایده اى، براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه پند مى گویم که هر یک، همچون گنجى است و اگر هر سه را به کار بگیری خوشبخت شوی که هر سه ی این پندها راز خوشبختی انسان است.

دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى گویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ آن درخت نشستم، مى گویم.
مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده اى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به خوردن گوشت او مى ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو.

گنجشک گفت : پند اول آن است که آنچه از دستت رفت بر آن افسوس مخور؛ زیرا اگر آن نعمت، حقیقتا و دائما از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمى شد. پند دوم آن که سخن محال باور مکن و از آن درگذر .

مرد، چون این دو پند و نصیحت را از گنجشک شنید طبق وعده، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک پرکشید و بر درختى نشست. چون خود را آزاد و رها دید، خنده اى کرد.


مرد گفت: پند و نصیحت سوم را بگو! گنجشک گفت: اى مرد نادان، زیان کردى! در شکم من دو گوهر گرانبهاست که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر مى دانستى که چه گوهرهایى نزد من است، به هیچ قیمت، مرا رها نمى کردى.


مرد، از افسوس و حسرت، نمى دانست که چه کند. دست بر دست مى مالید و خود را ناسزا مى گفت. به گنجشک گفت اگر پیش من برگردی تو را عزیز می دارم و دانه و آب فراوان به تو می دهم.

گنجشک گفت من رفتم، منتظر پند سوم مباش!

مرد رو به گنجشک کرد و گفت : تو وعده دادی و حالا آخرین پندت را بگو.

گنجشک گفت: تو دو پند قبلی مرا فراموش کردی! مرد ابله !با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور؛ اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر؛ اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال، گوهر با خود حمل کنم !؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى گویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد.

 
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۰۶:۳۸
محسن حسینی


نحوه شهادت و دفن مظلومانه امام حسن مجتبی(ع)
 


 

شهادت امام حسن علیه السلام

امام حسن مجتبی علیه السلام در 28 صفر سال پنجاه هجری در سن 47 سالگی به دستور معاویه بن ابی سفیان و به دست جعده دختر اَشْعَثِ بنِ قِیس مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسید و در قبرستان بقیع (واقع در مدینه) به خاک سپرده شد.

 

مسموم شدن امام حسن علیه السلام توسط جعده
حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود امام حسن علیه السلام مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن علیه السلام بود وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید حسن بن علی علیه السلام روبه رو خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۰ ، ۱۶:۴۵
محسن حسینی


پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی‌گیرد؟

 

پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمی‌گیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمی‌گیرد؟

پدر! حالا که تو در آسمان هستی بپرس از ابر
که من از تشنگی پرپر زدم، باران نمی‌گیرد؟

علی‌اکبر پس از این شانه بر مویم نخواهد زد
علی‌اصغر سرانگشت مرا دندان نمی‌گیرد

به بازی باز هم خود را به مردن زد عموجانم
ولی با بوسه‌هایم چون همیشه جان نمی‌گیرد

نگاه عمه طعم اشک دارد، امشب چه تلخست
دل دریایی او بی‌دلیل این‌سان نمی‌گیرد

نمی‌دانم چرا این ذوالجناح مهربان امشب
تمرّد می‌کند، از هیچ‌کس فرمان نمی‌گیرد

پدر! می‌ترسم، این تشویش را پایان نخواهی داد؟
دلم آرام جز با چند خط قرآن نمی‌گیرد

 

#یا_رقیه_س

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۳۷
محسن حسینی

 

حجة الاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزیان فرمودند:
تابستان سال 1323 در ونک مستوفى منبر میرفتم . امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود که اَلا ن با گذشت ، 55 سال نامش را فراموش ‍ کرده ام .
بین گفتگوهایى که با هم داشتیم تعریف کرد:
که یک روز صداى در منزل بلند شد، وقتى آمدم در را باز کردم ، خانمى نیمه برهنه و بى حجاب و آرایش کرده و دست و سینه باز را مقابل خود دیدم ، خواستم درب را ببندم و به او بى اعتنایى کنم . فکر کردم همین که در خانه یک روحانى با این قیافه آمده شاید معایب بى حجابى را نمیداند: و شاید بتوانم نصیحتش کنم .
سرم را پائین انداخته و گفتم بفرمائید، داخل اطاق شده نشست ، و مسئله اى در مورد ارث از من سئوال کرد. من گفتم خانم منهم از شما مى خواهم مسئله اى بپرسم اگر جواب دادید منهم جواب مى دهیم گفت : شما از من ؟گفتم بله . گفت بفرمائید؟
گفتم : شخصى در محلى مشغول غذا خوردنست غذا هم بسیار مطبوع و خوشبو است ، گرسنه اى از کنار او مى گذرد، پایش از حرکت مى ایستد جلوى او مى نشیند شاید تعارفش کند، ولى او اعتنا نمى کند.
شخص گرسنه تقاضاى یک لقمه میکند او میگوید: غذا متعلق بمن است و نمى دهم هر چه التماس مى کند او به خوردن ادامه میدهد، خانم این چگونه آدمیست ؟
گفت : آن شخص بیرحم از شمر بدتر است .
گفتم : گرسنه دو جور است ، یکى گرسنه شکم و یکى گرسنه شهوت .
جوانی گرسنه شهوت ، خانم نیمه برهنه و زیبائى را مى بیند که همه نوع عطرها و آرایش هاى مطبوع دارد، هر چه با او راه میرود شاید خانم توجهى به او بکند و مقدارى روى خوش به او نشان بدهد، جوان او اعتنا نمى کند.
جوان : اظهار علاقه میکند، زن : محل نمى گذارد، جوان : خواهش ‍ مى کند، زن میگوید: من نجیبم و حاضر نیستم با تو صحبت کنم .
جوان التماس میکند، زن : توجه نمى کند. این خانم چگونه آدمى است ؟
خانم فکرى کرد و از جا حرکت کرد و از خانه بیرون رفت .
فردا درب منزل صدا کرد، رفتم در را باز کردم ، دیدم سرهنگى دم در ایستاده و اجازه ورود مى خواهد، وقتى وارد اطاق شد و نشست . گفت : من شوهر همان خانم دیروزى هستم ، وقتى که با او ازدواج کردم چون خانواده اى مذهبى بودیم از او خواستم با حجاب باشد، گفت : بعد از ازدواج ، ولى آنچه به او گفتم و خواهش کردم تهدید کردم ، زیر بار نرفت ولى دیروز آمد و از من چادر و پوشش اسلامى خواست ، نمى دانم شما دیروز به او چه گفتید: ماجرا را به او گفتم : او با خود عبایى آورده بود. به من داد و تشکر کرد و رفت .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۰۹
محسن حسینی

 

مداحی بیاد ماندنی و دلسوز غمنامه حضرت رقیـه(س)حاج یونس حبیبـی(یااباعبدالله الحسین ع) را جهت دانلود شما محبین اهل بیت(س) قرار داده ایم

 

دانلود
حجم: 8.06 مگابایت
توضیحات: حاج یونس حبیبـی(یااباعبدالله الحسین ع )

 

 

 

متن شعر مداحی یااباعبدالله الحسین

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۰۰
محسن حسینی

 

  نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟

 

«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»
دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟

خدا را شکر..نوکر کم نداری، لیک
غلام و نوکر‌ از ایران نمیخواهی؟

برای اینهمه زوارِ دربارت
مگر شاها بلا گردان نمیخواهی؟

به خیلِ کاروانِ اربعین امسال
سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی؟

برای مرهم زخم دل زینب
دو دیده از غمت گریان نمیخواهی؟

به جاده از نجف تا کربلا ، جانا
دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی؟

میان کشتی ات گر پر شد از آدم؛
الا ای نوحِ من،حیوان نمیخواهی؟

به پیش پای زینب ، آن زمانی که
میاید از سفر ، قربان نمیخواهی؟

خلاصه...اربعین نزدیک و ره بسته
«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»




حاجت آورده و در پایِ علَم ریخته ام
باز هم بغض ِ گلو را به قلم ریخته ام

 

قدرنشناسم و عمریست که در هر پابوس

عرقِ شرم در ایوانِ حرم ریخته ام

 

وسطِ روضه ی  مکشوف تو #یاثارالله

اشک، از چشم ِ گنهکار چه کم ریخته ام

 

با غم ِ خاطره تنها بگذارید مرا

باز جامانده ام و طرحِ قسم ریخته ام

 

بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بطلب

معصیت کرده، چه خاکی به سرم ریخته ام

 

در دلم تا به ستونِ صد و هجده برسم

چند موکب زده ام، چاییِ غم ریخته ام

 

عکسهای منِ ناقابل و #باب‌القبله

حسرتِ هر شبه را دور و برم ریخته ام

 

#کربلا بسته شد و نوکرِ آواره شدم

اربعین را چه کنم؟ سخت به هم ریخته ام

#مـولا_جـان💔
بیــن عربها و عجــم فرقــی نمی‌دیدی
حالا چه‌شد پس از عجم مهمان نمی‌خواهی؟
صلی الله علیڪ یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله‌الحسین‌ع
سلام علیکم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام #اباعبدالله‌الحسین‌ع
#اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمدوعجل‌فرجهم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۵۱
محسن حسینی


گلچینی از احادیث امام حسین(ع)

 


1- قالَ الاْمامُ سید الشهداء أبُوعَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن(عَلَیْه السلام) : إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.([1])


حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمود: همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى دیگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستایش مى کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شکر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند; و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد.


2- قالَ(علیه السلام): إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.([2])
فرمود: همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است. و بخشنده ترین افراد آن شخصى است که ـ نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد ـ گذشت نماید.
صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسى ست که صله رحم نماید با کسى که با او قطع رابطه کرده است.


3- قیلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ (علیه السلام): مُلْکُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْحْسانِ، قیلَ: فَمَا النَّقْصُ؟ قالَ: التَّکَلُّفُ لِما لا یُعنیکَ.([3])
از حضرت سؤال شد کرامت و فضیلت انسان در چیست؟
در پاسخ فرمود: کنترل و در اختیار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سؤال شد نقص انسان در چیست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه که مفید و سودمند نباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۷
محسن حسینی