وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


یــــــــاصــــــــــاحب‌الــــــزماڹ  عج

 



برات وصل امضاء می‌شد ای کاش
گره از کار دل وا می‌شد ای کاش

برای دیدنت ای حضرت اشک
دو چشمانم چو دریا می‌شد ای کاش

سحرگاهی به یمن مقدم تو
سرای ما مصفا می‌شد ای کاش

وجود زخمی و آلوده ی من
به پیش پای تو پا می‌شد ای کاش

دل غمدیده و پر درد ما هم
به دست تو مداوا می‌شد ای کاش

میان زمره ی چشم انتظاران
ز لطفت نام ما جا می‌شد ای کاش

دل آواره‌ام در زیر پایت
شبیه خاک صحرا می‌شد ای کاش

مسیر وصل ما هم چو شهیدان
به سوی آسمان ها می‌شد ای کاش

دم آخر تن صد پاره ی ما
غبار راه زهرا می‌شد ای کاش

دل نامحرم ما محرم آن
غریبی‌های مولا می‌شد ای کاش

پس از چنیدن و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا می شد ای کاش

به برق ذولفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا می‌شد ای کاش

مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا می شد ای کاش



قاسم_نعمتی
 


الهم بحق محمد(ص)وآله عجل لولیک الفرج:آمین
 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۰ ، ۰۹:۳۹
محسن حسینی


مناظره ای زیبا از علامه امینی (ره)و عالمی سنی

 


 

روزی عالمی سنی به علامه ﺍﻣﯿﻨﯽ که گفت:

ﺷﻤﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﻏﻠﻮ می کنید ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﺪﺍﻟﻠﻪ می گویید

ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ پاسخ داد:

ﺍﮔﺮ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ می کنی؟

عالم سنی ﮔﻔﺖ:

ﺳﺨﻦ ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ.👌

ﻋﻼﻣﻪ، ﺳﺮﯾﻊ ﯾﮑﯽ از ﮐﺘﺐ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ آﻥ ﺑﻮﺩ👇

ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻃﻮﺍﻑ ﮐﻌﺒﻪ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺩﺍﺷﺖ.

ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻋﯽ ﮐﺮﺩ و ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ علیه السلام  ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﮐﺮﺩ.

اﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ.

ﻋُﻤﺮ بن الخطّاب به او ﮔﻔﺖ:

ﻗَﺪ ﺭَﺍﯼ ﻋَﯿﻦُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺿَﺮَﺏَ ﯾَﺪُ ﺍﻟﻠّﻪ
ﭼﺸﻢ ﺧﺪﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ.

سپس آﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻨﯽ مات و ﻣﺒﻬﻮﺕ شد!



مردم شهر مرا گر چه بگویند متلک
تو نگاهم کن علی نگاه مردم به درک



ﺍﻟﻨﻬﺎﯾﻪ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﯿﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ، ﺝ 10، ﺹ 410
ﮐﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ، ﺝ 5، ﺹ 462
ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺩﻣﺸﻖ، ﺝ 17، ﺹ 42
ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺍﻟﻤﻄﺎﻟﺐ، ﺝ 1، ﺹ 199
ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻻﺣﺎﺩﯾﺚ، ﺝ 26، ﺹ 29


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۰ ، ۰۶:۲۸
محسن حسینی

 

روزگاری از این آدم ها پر بود جامعه ما

صاحب این عکس را می شناسید؟ در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی داشت. مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به « مرشد چلویی»روی تابلوی بالای دخل مغازه اش نوشته شده بود: « نسیه و وجه دستی داده می شود، حتی به جنابعالی به قدر قوه»مرحوم مرشد در جلوی آشپزخانه ای که ایستاده بود، گفته بود کسانی که می خواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد او بگذرند چون بیشتر کسانی که غذا بیرون می بردند، بچه ها و نوجوانانی بودند که برای کارفرمایان وصاحبان مغازه های بازار غذا می گرفتند و می بردند و خودشان از آن غذا محروم بودند. مرحوم مرشد کودکی که با ظرف غذا در دست، نزد او می آمد قدر پلوی زعفرانی روی بادیه او می ریخت و ظرف را کامل می کرد و بعد تکه کباب یا لقمه گوشت یا اگر تمام شده بود، ته دیگی زعفرانی داخل روغن می کرد و دهان آن پسربچه یا نوجوان می گذاشت. و همین طور فقیران و مسکینان صفی داشتند که از داخل راهرو شروع می شد و به اول سالن مغازه ختم می گشت. افراد فقیری که معمولاً عائله مند بودند و بعضی مورد شناسایی مرحوم مرشد قرار داشتند، هر روز می آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان و خرجی یومیه می گرفتند. این شعر از آن مرحوم است:

کو آن کسی که کار برای خدا کند؟

بر جای بی وفایی مردم وفا کند

هر چند خلق سنگ ملامت بر او زنند

بر جای سنگ نیمه شبها دعا کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۰۸:۵۰
محسن حسینی


بشارتی دیگر برای شیعیان مولا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)

 

 
 

ابن عباس روایت کرده است :

ساعتی بر اهل بهشت میرسد که در آن نور خورشید و ماه را می بینند و    میگویند : آیا پروردگارمان وعده نداده بود که در بهشت نور خورشید و ماه وجود ندارد ؟

(سوره انسان ، آیه ۱۳ )

در این هنگام منادی ندا میدهد :

پروردگار شما به شما وعده صادق داده است ، آری هرگز نور خورشید و ماه وجود ندارد و این نوری که میبینید نوری بود که از صورت یکی از شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام درخشید که از غرفه ای به غرفه دیگر میرفت.


      بشارة المصطفی لشیعة مرتضی.حدیث ۳۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۰۷:۰۰
محسن حسینی


اهانت در شکل حمایت‌‌

 

استاد شهید مطهرى:
از همه عجیب‌‌تر این است که عده‌‌اى به نام حمایت از ملیت ایرانى و نژاد ایرانى بزرگترین توهینها را به ملت ایران مى‌‌کنند.

گاهى مى‌‌گویند:

«ملت ایران با کمال جدیت مى‌‌خواست از حکومت و رژیم و آیین خودش دفاع کند ولى با آنهمه شوکت و قدرت و جمعیت صد و چهل میلیونى و وسعت سرزمین، در مقابل یک عده پنجاه شصت هزار نفرى عرب شکست خورد».

اگر راست است، پس چه ننگ بزرگى!.

 گاهى مى‌‌گویند:

«ایرانیان از ترس، کیش و عقیده و ایمان خویش را عوض کردند».

واقعاً اگر چنین باشد، ایرانیان از پست‌‌ترین ملل جهان خواهد بود ...

ملتى که نتواند عقیده قلبى خود را در مقابل یک قوم فاتح حفظ کند، شایسته نام انسانیت نیست.

گاهى مى‌‌گویند:

«ایرانیان چهارده قرن است که زیر یوغ عرب هستند؛ یعنى با آنکه سیادت نظامى عرب یکصد سال بیشتر طول نکشید، هنوز پشت ایرانیان از ضربتى که در چهارده قرن پیش خورده، راست نشده است».

زهى ضعف و ناتوانى و بى لیاقتى و بى‌‌عرضگى!

ملتهاى نیمه وحشى افریقا پس از قرنها استعمار همه جانبه اروپایى زنجیرها را یکى پس از دیگرى پاره مى‌‌کنند و خود را آزاد مى‌‌نمایند، اما ملتى متمدن داراى سابقه فرهنگى کهن از قومى بیابانى شکست مى‌‌خورد و طولى نمى‌‌کشد که قوم فاتح نیروى خود را از دست مى‌‌دهد اما این ملت شکست خورده هنوز از خاطره شکست چهارده قرن پیش وحشت دارد، روزبه روز بیشتر فکر و آداب و رسوم و زبان قوم فاتح را علیرغم میل باطنى خود وارد زندگى خود مى‌‌کند!.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۰۱:۳۶
محسن حسینی


هم قد گلوله توپ بود؛ گفتم: چه جوری اومدی؟ گفت: با التماس! گفتم: چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری؟ گفت: با التماس! به شوخی گفتم، می‌دونی آدم چه جوری شهید میشه؟ لبخندی زد و گفت: با التماس!؛ تکه‌های بدنش را که جمع می‌کردم، فهمیدم چقدر التماس کرده...


در روزهای آغاز سال جدید تحصیلی خالی از لطف نیست که یادی کنیم از نوجوانان و جوانانی که در بحبوحه دفاع مقدس، کتاب و دفتر را رها کرده و جای آن سلاح بدست از مدرسه وارد دانشگاه انسان‌سازی شدند.

بودند بزرگ‌مردان کوچکی که حتی پیکرهای پاکشان را از روی نام‌های روی کتاب درسی که حتی شب عملیات از آنها جدا نمی‌شد، شناسایی می‌کردند... در خانه شهیدان آقاجانپور کتاب‌های درسی یکی از شهدا هست...


بودند نوجوانانی که با دستکارى شناسنامه‌هایشان و جعل امضاى والدین، خود را به خطوط مقدم جنگ مى‌رساندند، آنها هنوز شهره جهان‌اند. جهان باید به این روحیه عظیم جوانان و نوجوانان ایران تا ابد غبطه بخورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۵۷
محسن حسینی


سید بن طاووس ( رحمه الله علیه ) میفرمایند : در یک سحرگاه در سرداب مطهر از حضرت صاحب الامر ( علیه السلام ) این مناجات را شنیدم که می فرمود :

 


خداوندا به راستی که شیعیان ما از ما هستند و از زیادی گل ما خلق شده اند و به آب ولایت ما عجین شده اند .

به خاطر لطفی که به ما داری خدایا گناهان آنها را ببخش و به روی آنها نیاور و در مقابل دشمنان ما روز قیامت آنها را محاکمه نکن .

اگر میزان اعمال آنها سبک است از اعمال خوب ما بردار و به روی اعمال آنها بگذار و میزان اعمال آنها را سنگین کن .

همچنین حضرت میفرمایند :

خداوندا کار آنها را در قیامت به عهده ما بگذار همان طوری که امور آنها را در دنیا به عهده ما گذاشته ای !

 خدایا گناهانی که به خاطر اتکاء بر حب ما و طمع در ولایت ما و به امید شفاعت ما کرده اند بیامرز .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۳۵
محسن حسینی

 


هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
 

 

 

هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد

نسیم، یک سبد آیینه در بغل دارد

خوشا به حال نسیمی که با تمام وجود

دخیل بر علَم و پرچم و کُتَل دارد     

خوشا به حال خیالی که در حرم مانده است

و هرچه خاطره دارد، از آن محل دارد

به یادِ چاییِ شیرینِ کربلایی‌ها

لبم حلاوتِ احلی‌من‌العسل دارد

چه ساختار قشنگی شکسته است خدا

درون قالب شش‌گوشه یک غزل دارد

بگو چه شد که من این‌قدر دوستت دارم

بگو محبت ما ریشه در ازل دارد

غلام‌تان به من آموخت در میانۀ خون

که روسیاهیِ ما نیز راه‌حل دارد

 


 

سیدحمیدرضا برقعی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۵
محسن حسینی


چرا امام حسین علیه السلام در ماهی که جنگ حرام است جنگید؟
 

 


 

پیش از اسلام در میان ماه های قمری چهار ماه (رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) حرام بوده

 

پیش از اسلام در میان ماه های قمری چهار ماه (رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) حرام بوده که در آن بر طبق سنت حتی در جاهلیت جنگ و خون ریزی حرام و پیکار در آن زشت شمرده می شد و هر قبیله ای هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پیکار می کردند، در این چهار ماه متارکه می کردند، اسلام که یک دین اجتماعی بود هر ادب و سنت ملی که مخالف با عقل و شرع نبود حفظ می کرد، در دوره اسلام ماه های حرام مورد احترام تمام قبایل بود جز آنکه بنی امیه چون بر کرسی ریاست نشستند نه تنها آداب و سنن دین اسلام را محو کردند، بلکه آداب و رسوم ملی عرب را هم زیر پا گذاشتند، لذا مورخین عرب آنها را از نژاد عرب نمی شناسند.[1]


وقتی معاویه مرد و یزید بر اریکه قدرت تکیه داد، طی فرمانی به والی مدینه نوشت حتما از حسین ... بیعت بگیر و اگر از بیعت امتناع ورزید گردنش را بزن و سرش را نزد من بفرست.[2]


امام ـ علیه السلام ـ در شب 27 رجب با بیم و امید مدینه را به قصد مکه پشت سرگذاشت و پس از پنج ماه توقف در مکه، در روز هشتم ذی الحجه که حجاج برای رفتن به عرفات آماده می شوند، به این جهت که خون پاکش در مراسم حج در حال احرام در ماه حرام و در حرم امن الهی، توسط سی نفر ماموری که حکومت برای ترور آن حضرت آماده کرده بود، به زمین ریخته و حرمت حرم امن خدا و ماه حرام شکسته نشود، مکه را به قصد کوفه ترک گفت، و سر دو راهی کوفه راه را بر او بستند و او را به سوی کربلا بردند، امام با آنکه علم به شهادت خود داشت، می خواست امیر و لشکر کوفه را در توجه به این ادب ملی ودینی نگاه دارد، بلکه برای حفظ سنن قدیمی و تاریخی یعنی احترام ماه محرم جنگ نکنند ولی پسر مرجانه ابن زیاد احترام این ماه را نگاه نداشت و دستور داد در روز دهم محرم خون پاکیزه ترین نفوس قدسی را بریزند.[3]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۰۷:۴۸
محسن حسینی

 

 

 


خاطرات مرحوم کافی از پیاده‌روی اربعین
 

 


 

 

 

یکی از دلسوختگان اهل بیت(ع) که بارها با پای پیاده به عتبات عالیات رفته، مرحوم شیخ احمد کافی است. وی با وجود اینکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از دنیا رفته است اما خاطراتی را از ایامی را که با پیاده به زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام می‌رفتند برای ما به یادگار گذاشته است که در ادامه می‌خوانید:

 

خداوند لطف کرده و قریب 30 سفر از نجف پیاده به کربلا آمده باشم. سالی 5 مرتبه می‌آمدیم، الان هم آقایان می‌آیند؛ علما، مراجع، طلبه‌ها، فضلا و مدرسین.

آقا سیدالشهدا(ع) سالی 5 زیارت مخصوص دارند؛ اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و اربعین. ده تا ده تا، بیست تا بیست تا با هم جمع می‌شدند و مقداری نان خشک کرده و کمی هم ماست و نعناع با هم مخلوط کرده به همراه یک کاسه و نمک با خودشان برمی‌دارند. قبا و عبایشان را هم تا کرده و داخل کوله‌پشتی قرار می‌دهند، نعلین‌هایشان را هم می گذارند درون کوله‌پشتی.

اندکی که از شب می‌گذرد، از مدرسه‌ها و خانه‌ها بیرون می‌آیند به حرم آقا امیرالمؤمنین(ع) می«روند، سلامی به حضرت می‌دهند و می‌گویند علی(ع)! ما داریم می‌رویم کربلا، امری ندارید؟ داریم می‌رویم کنار قبر ابی عبدالله‌الحسین(ع).

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۱۹
محسن حسینی


مراد از زنده بودن شهدا چیست؟

 


 

شهید همواره زنده است ودر دو آیه از قرآن کریم به صراحت زنده بودن شهداء مطرح شده است.

مراد از زنده بودن شهدا
شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن (فی سبیل الله) انتخاب می کند و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر(صلی الله و علیه وآله) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی (علیه السلام) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند.(اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)


شهید  همواره زنده است و در قرآن کریم به صراحت این مطرح شده است.


مراد از زنده بودن شهدا چیست؟
آنچه در این زمینه قطعی می باشد این است که منظور از زنده بودن جسم شهداء نیست زیرا همه می دانیم که جسم آنها مانند جسم دیگران متلاشی و از بین می رود . و اما در اینکه مراد از حیات و زنده بودن شهداء چیست، اقوال متعددی وجود دارد:


منظور از حیات و زندگى براى شهید، حیات برزخى است که ارواح در عالم پس از مرگ دارند و نه زندگى جسمانى و مادى. حیات برزخى همان عالم قبر است که مردگان در آنجا تا قیامت معذّب یا متنعّم خواهند بود.


این نوع حیات به وسیله حواس انسان قابل درک نیست چرا که حسّ انسان از درک ماوراء حیات مادى و جسمانى عاجز است و حتّى چه بسا آن را فناء و نابودى بپندارد؛ و به همین دلیل خداوند در اینگونه از آیات برای توجه دادن و آگاه کردن مومنین به اثبات این نوع از زندگی می پردازد.( تفسیر المیزان ،ج 2، ص 343)


این نظریه مورد پذیرش مفسرین بزرگی مانند علامه طباطبایی قرار گرفته و آن را به عنوان مراد از آیات مذکور مطرح نموده اند.

 منبع:tebyan.net



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۱۷
محسن حسینی

 

 کاری که به تدریج انسان را «مفسد فی‌الارض» می‌کند 
 

 


 

 

 

قرآن کریم پیمان‌بستن با فاسقان را از آن جهت که عهد خود را با خدا شکسته‌اند غیرقابل اعتماد می‌داند و نتیجه پیمان‌شکنی را فساد در زمین و خسارت دانسته است.

وفای به عهد و پیمان که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می رود، باید همیشه مورد توجه باشد. در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق العاده اهمیت داده شده که برخی از آیات و روایات را یادآور می شویم.

مۆمن وقتی متعهد می شود کاری را چه در فضای سیاسی، چه اجتماعی ، چه خانوادگی و چه در هر حوزه دیگری انجام دهد باید به این معنی توجه داشته باشد که وفای به عهد امری لازم و واجب است و قرآن مجید و روایات نسبت به این حقیقت تأکید و پافشاری دارند.

"وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْۆُولاً (سوره اسراء آیه 34)؛ به عهد و پیمن وفا کنید زیرا عهد و پیمان مورد بازپرسی است".


"وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ ...(سوره مریم آیه 54)؛ به داستان زندگی اسماعیل توجه کن، بی تردید او انسان وفادار به عهد و پیمان بود".

شخصی به نام ابومالک می گوید به حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) گفتم مرا به همه قوانین دین خبر ده، گفت حضرت فرمودند : گفتار حق و حکومت به عدالت و وفای به عهد ، همه قوانین دین است.

موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدرانش از رسول خدا(صلی الله و علیه وآله) روایت می کند که آن حضرت فرمود: کسی که پایبند به عهد و پیمانش نیست ، دین ندارد.

 وفای به عهد نشانه ی چیست؟
وفای به عهد علامت ایمان: قرآن مجید یکی از ویژگی ها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»؛[1] مۆمنان آنها هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات می کنند.

نشانه نیکوکاران: در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیکوکار دانسته و می فرماید: «...الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا...»؛[2] ...نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود (هنگامی که عهد بستند) وفا می کنند...


وعده ای که مۆمن به برادر دینی خود می دهد نوعی نذر است که وفاکردن به آن لازم است جز این که کفاره ندارد و هر کس از وعده ای که داده است تخلف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟»

اسماعیل صادق الوعد: در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای متعال آنگاه که می خواهد از حضرت اسماعیل علیه السلام به عظمت نام ببرد ، وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجسته او یادآور می شود و می فرماید: «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا»؛[3] در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبر بزرگی بود.

جالب آن که در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوت و رسالت می آورد، گویی که صدق به وعد پایه نبوت است.

به هر حال، قرآن مجید درباره وفای به عهد زیاد سفارش کرده و می فرماید: «...أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْۆُلاً»؛[4] ...به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سۆال می شود.

وفای به عهد از ویژگی های مۆمنان: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: من کان یۆمن بالله والیوم الاخر فلیف اذا وعد.[5] آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد ، باید به وعده خود وفا کند.

خلف وعده، علامت نفاق: در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: آیه المنافق ثلاثٌ إذا حدیث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.[6] نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شکنی و خیانت در امانت.

وفای به عهد همانند نذر است: هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: عده المۆمن اخاه نذرٌ لاکفاره له فمن أخلف فبخلف الله بدأ ولمقته تعرض و ذلک قوله: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لاتفعلون؟»[7]

وعده ای که مۆمن به برادر دینی خود می دهد نوعی نذر است که وفاکردن به آن لازم است جز این که کفاره ندارد و هر کس از وعده ای که داده است تخلف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟».

خلف وعده، موجب خشم خدا است: امیرمۆمنان علیه السلام در فرمان خود به مالک اشتر فرمود: إیاک... ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک... و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس قال الله تعالی «کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون»...[8] بپرهیز از این که به مردم وعده بدهی و تخلّف کنی... زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنان که قرآن می فرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است که بگویید چیزی را که به آن عمل نمی کنید...».

وفای به عهد از حقوق ایمانی است: امام صادق علیه السلام فرمود: المۆمن اخوا المۆمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لایغشه ولایعده عده فیخلفه.[9] مۆمن برادر مۆمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی کند و ستم روا نمی دارد و او را فریب نمی دهد و به او وعده ای نمی دهد که تخلّف کند.

 تذکّر لازم
همان گونه که از آیات و روایات استفاده می شود ، مسئله وفای به عهد از مسائل مهم و اساسی به شمار می رود که در دین مقدس اسلام مورد کمال عنایت قرار گرفته است، زیرا اگر بنا باشد به این مسئله اساسی توجه نشود زندگی مردم متلاشی خواهد شد و در اثر بی نظمی و هرج و مرج مردم از یکدیگر سلب اعتماد خواهند کرد و در نتیجه زیربنای روابط اجتماعی سست می شود. از این رو اسلام آنقدر به وفای به عهد اهمیت می دهد که حتی در مورد دشمن و کسی که از نظر عقیده و مسلک و هدف با انسان توافق ندارد وفای به عهد و پیمان را لازم می شمرد.

امام صادق علیه السلام فرمود: ثلاثٌ لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصه: أداء الامانه الی البر والفاجر والوفاء بالعهد للبر والفاجر و بر الوالدین برین کانا اوفاجرین.[10]

سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار.

امیرمۆمنان علیه السلام به مالک اشتر فرمان داد که اگر به دشمن خود هم وعده ای داده ای باید به پیمان خود وفا کنی، آنجا که فرمود: و إن عقدت بینک و بین عدوک عقده او البسته منک ذمه فحط عهدک بالوفاء وارع ذمّتک بالامانه واجعل نفسک جنه دون ما اعطیت، فإنّه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتّت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تعذرنّ بذمّتک ولا تخیسن بعهدک و لاتختلن عدوک فإنه لایجتری علی الله إلا جاهل شقی، و قد جعل الله عهده و ذمّته أمناً أفضاه بین العباد برحمته و حریماً یسکنون إلی منعته...[11]

اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد کردی که به او پناه دهی، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یک از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن این چنین اتفاق نظر داشته باشند و حتی مشرکان زمان جاهلیت آن را مراعات می کردند، چرا که عواقب پیمان شکنی را آزموده بودند. بنابراین، هرگز پیمان شکنی مکن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، کسی گستاخی بر خداوند را روا نمی دارد. خداوند عهد و پیمانی را که بنام او منعقد می شود با رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند...

در آئین مقدس اسلام وفای به عهد یکی از وظایف مسلمین است، خواه موقع جنگ باشد یا در حال عادی، طرف پیمان مسلمان باشد یا غیرمسلمان که برای نمونه به برخی از آیات و روایاتی که در این باره رسیده است، می پردازیم.

قرآن مجید می فرماید: «إِلاَّ الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»؛[12] مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بسته اید و چیزی از آن فروگذار نکرده اند و با احدی بر ضدّ شما همدست نشده اند. پیمان آنها را تا پایان مدتش محترم بشمرید، زیرا خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد.
سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: المسلمون اخوه تتکافی دمائهم و یسعی بذمتهم ادناهم هم ید علی من سواهم؛[13] ارزش خون مسلمانان با یکدیگر برابر است و امانی که کوچکترین فرد آنها می دهد برای همه شان محترم است و آنها در مقابل بیگانگان به هم پیوسته و دارای قدرت متشکل و فشرده اند.

 کاری که به تدریج انسان را «مفسد فی‌الارض» می‌کند
وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ؛ خداوند از اینکه مثال (به موجودات ظاهراً کوچکی مانند) پشه و حتی بالاتر از آن بزند شرم نمی‏کند (در این میان) آنها که ایمان آورده‏اند می‏دانند حقیقتی است از طرف پروردگارشان، و اما آنها که راه کفر را پیموده‏اند (این موضوع را بهانه کرده) و می‏گویند منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟! (آری) خدا جمع زیادی را با آن گمراه و عده کثیری را هدایت می‏کند ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‏سازد . (بقره/26)

الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فی الأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ (فاسقان آنها هستند که) پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند، می‏شکنند، و پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می‏نمایند، و در جهان فساد می‏کنند، اینها زیانکارانند (بقره/27)

به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسى که پیمان خداوند را نقض مى‏کند، به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود و عهدشکن، به تدریج مفسد مى‏شود. «ینقضون، یفسدون».


پی نوشت ها:
1- سوره مۆمنون/8، سوره معارج/32.
2- سوره بقره/177.
3- سوره مریم/54.
4- سوره اسراء /34.
5- اصول کافی، ج2/ص364، حدیث 2.
6- المستطرف، ج1/ ص198.
7- اصول کافی، ج2/ص364، حدیث 1.
8- نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 53.
9- اصول کافی، ج2/ص166، حدیث 3.
10- اصول کافی، چاپ اسلامیه، ج2/ص162، حدیث 15؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج72/ص92.
11- نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 53.
12- سوره توبه/4.
13- وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج 19، ص 55.

منابع:
محمدرضا مهدوی کنی، نقطه های آغاز در اخلاق عملی.
مهر نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۰۰ ، ۰۶:۲۹
محسن حسینی

 

 

   خاطره جالبی از استاد شهریار در مورد قصیده مشهور علی ای همای رحمت

 

 

امروز روز بزرگداشت شهریار شعر پارسی استاد شهریار می باشد

▪️سید محمدحسین بهجت تبریزی، شهریار ایران اهل آذربایجان بود که به زبان‌‌های فارسی و ترکی شعر سروده‌ است وی در تبریز در روستای خشکناب بستان آباد به‌ دنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد

+ ۲۷ شهریور را به واسطه روز درگذشت او روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری کرده‌اند، یادش وخاطره اش گرامی 🌹
بهمین مناسبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خاطره جالبی از آیت الله مرعشی و استاد شهریار در مورد قصیده مشهور علی ای همای رحمت استاد شهریار

استاد شهریار در خاطراتش میگوید :

تابستان سال ۱۳۵۰ فردی از قم به منزل ما زنگ زد که  وگفت :  سیدمحمد حسین بهجت تبریزی معروف به استاد شهریار شماهستید؟

گفتم : بله .
فرمود:  من فرزند آیت الله مرعشی نجفی هستم و از قم زنگ می زنم . ایشان می خواهند در رابطه با خوابی که برای شما دیده اند شما را حضورا ببینند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۴۵
محسن حسینی


چرا عمرها کوتاه می شود؟ 

آیت الله تهرانی

از عللی که در طول عمر انسان اثرگذار است می توان به این موارد اشاره کرد: صدقه – خوش همسایگی – رعایت نظافت دستان - صله رحم – اخلاق نیکو – گناه نکردن.

 

شکی نیست که همه دوست دارند عمری طولانی داشته باشند. مساله طول عمر سالها مورد تحقیق و پژوهش دانشمندان پزشکی قرار گرفته و اکنون نیز یکی از مسائل مهم به شمار می رود.

 

یقینا اینکه می بینیم کسی عمرش طولانی می شود و یا شخص دیگری اصطلاحا جوان مرگ می شود بدون علت نیست. چرا که همه وقایع دنیا تابع علتها و معلول های خاص خودش است. همه ضعف ما اینجاست که نمی توانیم این علتها را بشناسیم و اگر پژوهشگران زیادی در طول سالهای متمادی روی این قضیه تحقیق می کنند فقط برای به دست آوردن علت طول عمر است.

 

اگر بخواهیم به صورت دقیق تری به این مساله نگاه کنیم باید بگوییم در جهان هستی ما دو نوع علت داریم. علت مادی و علت ماورائی یا معنوی. همانطور که علل مادی باعث پیدایش برخی معلول ها می شود، علل معنوی نیز همین تاثیر را دارست.

 

از آنجا که علتهای ماورای ماده ملموس نیست و با قوای حسی قابل درک و یا آزمودن نمی باشد لذا شناخت آن نیز یک علم ماورایی و معنوی می خواهد.

 

ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان پرچمداران علم و تقوا و منبع علم الهی در بیانات گوناگونی زوایای علمی و علل ماورائی را برای ما بیان فرموده اند. این مسائل غالبا در روایات رسیده از ایشان تبیین شده است.

 

بدون شک برخی علل مادی در مساله طول عمر دخیل است که می توان منشا آن را تغذیه سالم و زندگی صحیح و آمیخته با آرامش دانست.

 

 پزشکان در این زمینه تحقیقات گسترده تر و مبسوط تری کرده اند که این بخش در پژوهش آنان روشن و تبیین شده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۰ ، ۰۶:۵۱
محسن حسینی

چه دلیلی دارد فضایلی که برای امام علی علیه‌السلام بیان شده برای یازده امام دیگر نیز باشد؟ مثل این که حدیث داریم علی (ع) وارث قرآن است، اما برای دیگران نداریم. لطفاً مستند پاسخ بدهید.

 

 

ابتدا دقت کنیم که سخن باید ضمن مستند بودن، مستدل هم باشد. لذا نباید دائم و بدون تفکر و تدبر، تعقل و استدلال (مثل اخباریون) به دنبال سند بگردیم. سندی محکم‌تر از آیات قرآن کریم وجود ندارد که مکرر امر به تعقل، تدبر، تفکر، شعور و بصیرت، حتی در آیات الهی نموده است.

پس، اگر به عقل و نقل شیعه و سنی به اثبات رسید که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام از سوی خداوند متعال به وصی رسول‌الله (ص)، ولیّ‌الله، خلیفة‌الله، امام و امیرالمؤمنین انتخاب شدند، معلوم می‌شود که هر کس را او به عنوان امام بعدی معرفی کرد، امام است و دارای همان ویژگی‌های ایشان. چنان چه خود ایشان می‌فرمایند:

«لانّا کلنّا واحد؛ اولنا محمد؛ آخرنا محمد؛ اوسطنا محمد و کلنا محمد؛ فلا تفرقوا بیننا» (بحارالانوار، ج26، ص16)

ترجمه: به تحقیق که ما (پیامبر و عترت طاهره) یکی هستیم؛ اول ما محمد؛ آخر ما محمد؛ وسط ما محمد، بلکه کل ما محمد هستیم و بین ما هیچ جدایی نیندازید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۲۲
محسن حسینی