ذکر استغفار چیست و چه خواص و برکاتی دارد ؟ |
ذکر استغفار به جز برای آمرزش گناه و توبه برکات دیگری دارد که اگر بدانید هر روز و هر لحظه این ذکر را بر زبان جاری می کنید تا از برکاتش در دنیا و آخرت بهره مند شوید.
هر جا کم آوردی، 100 مرتبه ذکر استغفار رو بگو
اغلب ما ذکر استغفار را ذکری برای آمرزش گناهان و توبه کردن می دانیم و هنگامی که با کوله باری از گناهان در مقابل خداوند ستارالعیوب قرار می گیریم، برای آمرزش گناهان خویش این ذکر را به کار می بریم.
اما ذکر استغفار تنها برای آمرزش گناهان نیست بلکه این ذکر آثار و فواید مادی و معنوی زیادی دارد و با توسل به ذکر استغفرالله می توانیم به تمام حاجات دنیوی و اخروی خود دست یابیم. در ادامه این بخش مذهبی نمناک، شما را با آثار و برکات ذکر استغفار در زندگی آشنا می کنیم.
آثار و فوائد ذکر شیرین استغفار
افزایش رزق و روزی
گرفتاری های اقتصادی و فقر و تنگ دستی یکی از عقوبت های گناه برای مؤمن در دنیا است. پس گفتن ذکر استغفار و عذرخواهی از خداوند به خاطر گناهان موجب از بین رفتن فقر و بیچارگی، افزایش رزق و روزی، برکت در مال و ثروت، بهره مندی از نعمت های پروردگار و گشوده شدن گره های کور اقتصادی می گردد.
اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید. (نوح، 10- 12)
برای برطرف کردن تنهایی چه کنیم؟ |
یکی از مشکلات اصلی ما انسان ها، تنهایی است، تنها به دنیا آمده ایم و تنها از دنیا می رویم و در زندگی هم با اینکه با جمع هستیم، احساس تنهایی می کنیم.
البته این مختص ما نیست؛ اینکه امیرالمومنین (ع) درد دل هایش را به چاه می گفت، برای این بود که همدل و همراه نداشت البته ایشان با خدا حرف می زد نه اینکه خدا در چاه باشد بلکه حضرت علی (ع) نمادی برای انس با تنهایی بر جای گذاشتند، چنان که امام سجاد (ع) رو به آسمان دعا می کردند. گاهی ما هم گوشه ای می نشینیم و با خدا درد دل می کنیم.
ما دوست داریم همراه کسی باشیم که از ما بزرگتر، قوی تر، زیباتر و مهربان تر باشد و آن وجود کسی نیست جز خدای متعال لذا خوش به حال آنان که احساس معیت با خدا می کنند معیت یعنی «با خدا باش و پادشاهی کن»؛ نگفته اند با بچه و زن باش چون فرزند و همسر و دوست تو را نهایتاً تنها می گذارند.
دلت را بتکان |
دلت را بتکان
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همان جا بماند
فقط از لابلای اشتباهاتت،یک تجربه رابیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت...
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت...
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بیهوده هم بیافتد
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیافتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند...
کافیست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟
حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...
خـانه تـکانی دلـت مبـارک
قحطی انسانیت |
اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم، اما خوب به خاطردارم آن روزهایی را که تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ایی زرد رنگ داروگر بود
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می کردیم و اگر شانس یارمان بود و از همان شامپو ها یک عدد صورتی رنگش که رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی کیف می کردیم
سس مایونز کالایی لوکس به حساب می آمد و ویفر شکلاتی یام یام تنها دلخوشی کودکی بود
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت، بگو مگو ها سر کپسول گاز که با کامیون در محله ها توزیع می شد، خالی کردن گازوئیل و نفت با ترس و لرز در نیمه های شب
روغن، برنج و پودر لباسشویی جیره بندی بود
نبود پتو در بازار خانواده تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پو شیدن کفش آدیداس یک رویا بود.
همه اینها بود، بمب هم بود و موشک و شهید و ... اما کسی از قحطی صحبت نمی کرد!
یادم هست با تمام فشارهای اقتصادی وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری کمک های مردمی به جبهه وارد کوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
امروز اما فروشگاه های مملو از اجناس لوکس خارجی در هر محله و گوشه کناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست
از انواع شکلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت، داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور،
نوشابه انرژی زا تا بستنی با روکش طلا، رینگ اسپرت تا...
و حالا با تن های فربه، تکیه زده بر صندلی ها نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن کلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ایی نایاب شود!
اشتهایمان برای مصرف، تجمل، پز دادن و له کردن دیگران سیری ناپذیر شده است.
ورشکسته شدن انتشارات، بی سوادی دانشجوهایمان، بی سوادی استادها، عقب افتادگی در علم و فرهنگ و هنر، تعطیلی مراکز ادبی فرهنگی و هنری و ... برایمان مهم نیست
ولی از گران شدن ادکلن مورد علاقم مان سخت نگرانیم! ...
می شود کتابها نوشت...
خلاصه اینکه این روزها لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی
به خشم. هرکس تنها به فکر خویش است به فکر تن خویش! قحطی امروز قحطی انسانیت است قحطی همدلی قحطی عشق!
از انواع فرشته ها چیزی میدانی؟!
فرشتگان، آفریده های خداوند یکتا هستند که در آفرینش آن ها، شگفتی های بسیاری هست و بیشتر انسان ها از آن آگاهی ندارند. آنها موجوداتى هستند مخلوق خدا و واسطه هایى بین او و بین عالم مشهود، که خداوند آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است. قرآن کریم کارهای فراوانی را برای فرشتگان برشمرده است؛ وساطت در نزول وحی و ابلاغ پیام الهی به پیامبران، تدبیر امور عالم و وساطت در وصول فیض الهی به مخلوقات، استغفار و شفاعت برای مۆمنان و امداد آنان، لعن کافران، ثبت اعمال بندگان و قبض روح آنان در هنگام مرگ از جمله مأموریت های الهی است که فرشتگان آنها را اجرا می کنند.
فرشتگان عبادت کننده
امام علی (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه پس از بحثی که درباره آفرینش آسمان ها و چگونگی پیدایش جهان مطرح فرموده اند به سراغ آفرینش موجوداتِ آسمان و فرشتگان عالم بالا می رود و به اقسام فرشتگان پرداخته آنها را به چهار گروه تقسیم می فرماید: "ثُمَّ فَتَقَ مَا بَیْنَ السَّمواتِ العُلاَ، فَمَلاَهُنَّ أَطْواراً مِنْ مَلائِکَتِهِ: مِنْهُمْ سُجُودٌ لاَیَرْکَعُونَ، وَرُکُوعٌ لاَ یَنْتَصِبُونَ، وَصَافُّونَلاَ یَتَزَایَلُونَ وَمُسَبِّحُونَ لاَ یَسْأَمُونَ، لاَ یَغْشَاهُمْ نَوْمُ العُیُونِ، وَلاَ سَهْوُ العُقُولِ، وَلاَ فَتْرَةُ الاَبْدَانِ، ولاَ غَفْلَةُ النِّسْیَانِ."(1)
سه ندای آسمانی در آخرالزمان در بیان امام رضا(ع)
از مهمترین موضوعاتی که هر کدام از اهلبیت(ع) در زندگی با برکتشان با آن مواجه بودند و در آن فضا زندگی میکردند، موضوع مهدویت و امر ظهور بود. از این رو در دستهبندی موضوعی احادیث ائمه(ع) موضوع آخرالزمان و ظهور بیشترین تعداد احادیث را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین بجاست که توجه بیشتری به این گنجینههای عظیم معرفتی شود و روی آن مطالعات کاربردی صورت گیرد تا بتوان معارف آن را وارد زندگی شیعیان کرد.
به مناسبت ایام شهادت امام رضا(ع) یکی از احادیث منسوب به حضرت درباره مهدویت و امر ظهور مورد بررسی قرار میگیرد.
حسن بن محبوب از امام رضا(ع) نقل میکند: «لا جرم آشوب «صمّاء صیلم» رخ مىدهد که زیرکان و اشخاص با احتیاطى که از خواص ما هستند به آن ورطه کشیده مىشوند و این به هنگامى است که شیعیان، سومین (امام) از اولاد مرا از دست بدهند.
اهل آسمان و زمین بر وى مىگریند و چه بسیارند مؤمنینى که موقع از دست رفتن «ماء معین» آب صاف و زلال و جارى (قائم) متأسف و تشنه و حیران و محزون هستند. گویا آنان را مىبینم که ندایشان مىکنند و آن صدا از دور شنیده مىشود؛ چنان که از نزدیک شنیده مىشود و آن صدا براى اهل ایمان رحمت و براى کافران عذاب است.
سفارشات مؤکد در قرآن درباره احترام و نیکی به والدین
در مورد احترام به پدر و مادر در آیات و روایات خیلی سفارش شده است ما در اینجا فقط به بعضی نکات که نشاندهنده اهمیت احسان به پدر و مادر است اشاره میکنیم:
1. نیکی به پدر و مادر در کنار توحید:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[4] «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».[5]
از این آیات معلوم میشود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم میشود که واجبترین واجبها احسان به پدر و مادر است.[6]
2. احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان:
از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء میآموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ»[7] و در مورد عیسی میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا»[8] «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است.
آدابی برای زنده کردن روح و نورانیت دل
آدابى که روح را زنده مى کنند
1. سخن گفتن با علما
2. دیدار با رفقا (28)
آدابى که دل را روشن مى کند
1. بسیار قل هو اللّه خواندن
2. کم خوردن
3. هم نشینى با علما
4. نماز شب
5. رفتن به مساجد براى نماز(29)
آدابى که موجب نور دل مى شوند
1. خوردن سرکه ، به و انار
2. شستن سر با سدر
3. خضاب کردن
4. مسواک زدن
5. گفتن لا اله الا اللّه
6. خواندن سوره ناس
7. تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام
8. مکرر گفتن این ذکر:
توکلت على الحى الذى لایموت و الحمداللّه الذى لم یتخذ صاحبة و لا ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا.
منبع:گنجهای معنوی
ذکر سبعه معروف به اذکار هفتگانه
ذکر سبعه
اذکار سبعه:
در داستان ها تسبیحات اربعه داریم، ولی تسبیحات یا ذکرهای سبعه نداریم. این گونه اذکار معمولاً اذکاری است که مورد تجربه و عمل بزرگان اهل معرفت و کمال است و برداشت خود آن ها از اذکار گوناگون و تلفیق میان آنها است که به شاگردان خود توصیه کرده و به آن ها انتقال میدهند.
در مورد خواص این ذکر نیز چیزی از زبان این بزرگان بیان نشده ولی از بیان و تعبیر آقای صدیقی استفاده میشود که ذکری بسیار مؤثر و کار گشا است. و در مورد ذکر سبعه چنین می گوید: من هرسال مکه که میرفتم پیش از رفتن به مکه به پیشگاه آیتالله بهاءالدینی میرسیدم و نصیحت میخواستم از ایشان. ایشان به من نصیحت هایی می کرد و من این سفارش ها را در سفر مکه عمل میکردم. بعدهم که داشتم میامدم، یک عمامه ای یا چیزی را برای ایشان هدیه می خریدم.
دوزخیان از بهشتیان چه چیز طلب میکنند؟
(تفسیر آیات 50 و 51 سوره اعراف)
اعراف با نام دیگر «المص» هفتمین سوره قرآن است که مکی و دارای 206 آیه است. در فضیلت این سوره مبارکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: هر کس سوره «اعراف» را قرائت کند، خداوند بین او و ابلیس پرده ای بیفکند تا از شر ابلیس در امان بماند. او در زمره کسانی است که حضرت آدم علیه السلام در بهشت او را زیارت می کند و در بهشت به تعداد همه یهودیان و مسیحیان به او درجات داده خواهد شد.
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر که این سوره را در هر ماه یک بار قرائت کند، در روز قیامت از جمله کسانی است که هیچ خوف و ترسی و هیچ حزن و اندوهی ندارد و هر کس در روزهای جمعه این سوره را بخواند، در زمره کسانی است که خداوند از آنها حسابرسی نمی کند، بدانید در آن آیات محکمی است؛ پس آن را فرو نگذارید، زیرا آنها در روز قیامت به سود قاریان خود شهادت می دهند. در روایتی دیگر از ایشان رسیده است: «قرائت کننده سوره اعراف در روز قیامت از کسانی است که ایمن هستند»
تفسیر آیات 50 و 51 سوره اعراف:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿۵۰﴾
و دوزخیان بهشتیان را آواز مى دهند که از آن آب یا از آنچه خدا روزى شما کرده بر ما فرو ریزید مى گویند خدا آنها را بر کافران حرام کرده است (۵۰)
حکم کسانی که بدگمان هستند
و به افراد بیگناه تهمت میزنند چیست؟
تهمت به دیگران آخرت انسان را تباه می کند و عذابی بزرگ برای تهمت زننده مهیا سازد
تهمت زدن
پرسش
با سلام؛ اینجانب مأمور خرید یکی از ادارات دولتی هستم و متأسفانه هر روز با تهمت و افترای همکاران خود مواجه هستم، در حالیکه اینجانب در درجه اوّل به فکر روزی حلال و در درجه دوم به فکر منافع اداره هستم؛ لذا حکم افرادی که دم از مسلمان بودن میزنند و چنین تفکری در باره اینجانب میکنند چیست؟
پاسخ اجمالی
۱. اگرچه لازم است انسان نهایت تلاش خود را انجام دهد تا در معرض بدگمانی و سوء ظن دیگران قرار نگیرد. با این وجود، ممکن است که یک فرد به دلیل موقعیت اجتماعی، مالی یا شغلی خاصی که دارد، هر چند که انسان پاکی باشد، مورد بدگمانی یا حسادت دیگران قرار گرفته و متهم به گناه شود و مورد آزار و اذیت آنان واقع شود.
کسی که دچار این تهمتها شده، باید بداند که وظیفه او راضی نگهداشتن خدا است نه دیگران؛ زیرا آن کسی که حسابرسی اعمال انسانها را برعهده دارد و پاداش و جزای آنرا خواهد داد، خدا است نه دوستان و اطرافیان یا همکاران؛ از اینرو، نباید زیاد نگران باشد و برای حرف دیگران، خود را آزار دهد، بلکه باید بر خدا توکل کند و چشم امید به رحمت و پاداشهای بزرگ او داشته باشد.
۲. اما کسانی که بدون دلیل به دیگران بدگمان شده و به مؤمنان تهمت میزنند، باید بدانند که دچار گناه بزرگی شده و باید به سرعت از گناه خود توبه کرده و از کسی که به او تهمت زدهاند، حلالیت بطلبند. تهمت به دیگران، از گناهان کبیره محسوب میشود که میتواند آخرت انسان را تباه کند و عذابی بزرگ برای تهمت زننده مهیا سازد. این گناه، از برخی گناهان کبیره دیگر همچون غیبت نیز بزرگتر و بدتر است؛ زیرا غیبت عبارت از سخن گفتن از عیوبی است که در دیگران وجود دارد، ولی تهمت، بیان کردن مطالب غیر واقعی و دروغ درباره دیگران است. خداوند در قرآن درباره بدگمانی چنین فرموده است: «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»؛[1] برخی از بدگمانیها، گناه محسوب میشود.
چرا امام جواد (ع) را باب المراد (باب الحوائج) مینامند؟
حجت الاسلام و المسلمین سعیدیان کارشناس علوم دینی – قرآنی؛ درباره کرامت و لقب «باب المراد» حضرت جواد الائمه (ع) گفت: معنی «باب الحوائج» منسوب به ائمه اطهار (ع) به این معنا نیست که هرکس متوسل به این بزرگواران شود، حتما مشکلش برطرف خواهد شد، بلکه باب المراد بودن یا باب الحوائج بودن تاثیر و برکاتی است که از توجه ما به سیره زندگی اهل بیت (ع) بدست میآید، در واقع حرکت ما در این مسیر باعث جلب نگاه محبت آمیز خداوند به ما و زندگی ماست.
وی با تاکید بر اینکه مهمترین مولفه «باب الحوائج» بودن، توجه به منش زندگی ائمه اطهار (ع) است، بیان کرد: امروز موضوع جود و کرم اهل بیت (ع) یکسویه به نظر میرسد، جلب کرامت امامان معصوم (ع) صرفا به دعا و توسل نیست، بلکه مهمترین آن حرکت در جریان زندگی آن بزرگواران است. پیش از این، آن کسانی که در دوره امامت حضرت جواد الائمه (ع) میزیستند، سیره زندگی ایشان را درک کردند و به آن جامه عمل پوشاندند. امروز هم ما میتوانیم با قدم گذاشتن در مسیر زندگی این امام رئوف (ع) برکت را در زندگی هایمان جاری کنیم.
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم، یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال نسیمی که با تمام وجود
دخیل بر علَم و پرچم و کُتَل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده است
و هرچه خاطره دارد، از آن محل دارد
به یادِ چاییِ شیرینِ کربلاییها
لبم حلاوتِ احلیمنالعسل دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب ششگوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانۀ خون
که روسیاهیِ ما نیز راهحل دارد
سیدحمیدرضا برقعی
شب زیارتی اباعبدالله الحسین ع
پنج دستور امام رضا(ع) برای سیر و سلوک عاشورایی
«روایتی از امام رضا(ع) هست که در روز اول محرم به ابنشَبیب فرمودند: روزه گرفتهای؟ امروز روزی است که زکریا روزه گرفت و خدا یحیی را به او عطا کرد. اگر میخواهید حاجت روا شوید، امروز را روزه بگیرید.
فرمودند: محرم ماهی است که اهل جاهلیت حرمتش را نگه میداشتند، اما این امت نه حرمت محرم را نگه داشتند، نه حرمت نبی اکرم(ص) را؛ ذریهاش سیدالشهدا(ع) را به شهادت رساندند، زنانش را به اسارت بردند، کاروانش را غارت کردند. خدای متعال هرگز اینان را نیامرزد. ابنشبیب! اگر میخواهی بر کسی گریه کنی، فقط بر امام حسین(ع) گریه کن، «فانه ذبح کما یذبح الکبش»، هیجده نفر از جوانانی که شبیه نداشتند، در کنارش به شهادت رسیدند.