وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

ابلیس از غدیر تا سقیفه

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۰۳ ق.ظ


ابلیس از غدیر تا سقیفه

 


 

پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به من خبر داد که ابلیس و رؤساى اصحابش هنگام منصوب کردن امیرالمؤمنین مرا به امر خداوند در روز غدیرخم حاضر بودند.
آن حضرت به مردم خبر داد که من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم، و به ایشان دستور داد که حاضران به غایبان برسانند.

(در آن روز) شیاطین و مریدان از اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: «این امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شده‏اند، و دیگر تو و ما را بر اینان راهى نیست. چرا که پناه و امام بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد». ابلیس غمگین (1) و محزون رفت.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: بعد از آن پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به من خبر داد و فرمود: مردم در سقیفه‏ى بنى‏ساعده با ابوبکر بیعت مى‏کنند بعد از آنکه با حق ما و دلیل ما استدلال کنند. سپس به مسجد مى‏آیند و اولین کسى که بر منبر من با او بیعت خواهد کرد ابلیس است که به صورت پیرمرد سالخورده‏ى پیشانى پینه بسته چنین و چنان خواهد گفت.

سپس خارج می ‏شود و اصحاب و شیاطین و ابلیس‏هایش را جمع مى‏کند. آنان به سجده مى‏افتند و مى‏گویند: «اى آقاى ما، اى بزرگ ما، تو بودى که آدم را از بهشت بیرون کردى»! (ابلیس) مى‏گوید: «کدام امت پس از پیامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! گمان کرده‏اید که من بر اینان سلطه و راهى ندارم؟ کار مرا چگونه دیدید هنگامى که آنچه خداوند و پیامبرش درباره‏ى اطاعت او دستور داده بودند ترک کردند». و این همان قول خداوند تعالى است که «و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الا فریقا من المؤمنین» (2)، «ابلیس گمان خود را به آنان درست نشان داد و آنان به جز گروهى از مؤمنین او را متابعت کردند».
ایجاد شیعه و سنى

هواخواهان و پیروان على علیه‏السلام نظر به مقام و منزلتى که آن حضرت پیش پیغمبر اکرم (ص) و صحابه و مسلمانان داشت، مسلم مى‏داشتند که خلافت و مرجعیت پس از رحلت پیامبر (ص) از آن على علیه‏السلام مى‏باشد و ظواهر اوضاع و احوال نیز ، جز حوادثى که در روزهاى بیمارى پیامبر (ص) به ظهور پیوست، نظر آنان را تأیید مى‏کرد.

ولى برخلاف انتظار آنان درست، در حالى که پیامبر اکرم رحلت فرمود و هنوز جسد مطهرش دفن نشده بود و اهل‏بیت و عده‏اى از صحابه سرگرم لوازم سوگوارى و تجهیزاتى بودند که خبر یافتند، عده‏اى دیگر که بعدا اکثریت را بردند، با کمال عجله و بى‏آنکه با اهل‏بیت و خویشاوندان پیامبر اکرم (ص) و هوادارانشان، مشورت کنند و حتى کمترین اطلاعى بدهند، از پیش خود، در قیافه خیرخواهى براى مسلمانان در محلى به نام سقیفه خلیفه معین نمودند و على علیه‏السلام و یارانش را در برابر کارى انجام یافته قرار داده‏اند.

على علیه‏السلام و هواداران او مانند، عباس- زبیر و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار پس از فراغ از دفن پیامبر (ص) و اطلاع از جریان امر در مقام انتقاد برآمده به خلافت انتخابى و کارگردانان آن، اعتراض نموده، اجتماعاتى نیز کردند، ولى پاسخ شنیدند که صلاح مسلمانان در همین بود.

این انتقاد و اعتراف بود که اقلیتى را از اکثریت جدا کرد و پیروان على علیه‏السلام را به همین نام (شیعه على علیه‏السلام) به جامعه شناسانید و دستگاه خلافت نیز به مقتضاى سیاست وقت مراقب بود که اقلیت نامرده به این نام معروف نشود و جامعه به دو دسته‏ى اقلیت و اکثریت منقسم نگردد، بلکه خلافت را اجماعى مى‏شمردند و معترض را متخلف از جماعت مسلمانان مى‏نامیدند و گاهى با تعبیرات زشت دیگر یاد مى‏کردند.
استحاله فرهنگى

آنچه براى همه مسلم است و به حدیث متواتر ثابت شده پس از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله باید حاکم بر سرنوشت سیاسى مؤمنین و جامعه اسلامى على بن ابى‏طالب علیه‏السلام باشد.

ولى جریانهاى نهان و آشکار و دوست و دشمن با تشکیل سقیفه، یکى از تاریکترین دورانهاى صدر اسلام را رقم زد، دوره‏اى که موجب شد حضور امام معصوم در صحنه جامعه و در امور سیاسى و اقتصادى و نظامى دچار محدودیت و در نهایت ظاهرى و بى‏تاثیر گردد و این حاصل شوم سقیفه بود که در یک کلام مى‏توان گفت دیانت از سیاست تفکیک شد و یک ارتداد اجتماعى پیش آمد و همین نقطه شروع یک دگرگونى و ارتجاع فرهنگى و به عبارتى استحاله فرهنگى و بازگرداندن مردم از اهداف و خواسته‏هاى خدائى پیامبر بزرگوار اسلام بود. حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبه‏ها و بیانات خود به تعدادى از عوامل این استحاله فرهنگى اشاره مى‏کند.

در کتاب تحلیل حوادث ناگوار زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام در یک جمع‏بندى که با استفاده از خطبه‏هاى فاطمه زهرا علیهاالسلام صورت گرفته به این عوامل اشاره مى‏شود.


1- فانى حرتم بعدالبیان. (سرگردانى و اضطراب)
2- ظهرت فیکم حسکة النفاق. (نفاق و دوروئى)
3- الا تقاتلون قوما نکثوا ایمانهم. (سکوت و بى‏تفاوتى)
4- و نکصتم بعد الاقدام. (پیمان‏شکنى)
5- تفرون من القتال. (ترک جهاد و مبارزه)
6- فقبحا لفلول الحد. (ترس و زبونى)
7- و انتم فى رفاهیة من العیش. (تنبلى و تن‏آسائى (رفاه‏زدگى»
8- و ما الذى نقموا من ابى‏الحسن. (ترک حمایت از رهبر معصوم (و انزواى رهبرى»
9- ما هذه الغمیزة فى حقى. (از دست دادن روح شهادت ‏طلبى)
10- و اشرکتم بعد الایمان. (روى آوردن به شرک و کفر) (3)
11- افحکم الجاهلیة یبغون؟ (بى‏وفائى)


پی نوشت

1_«ب»: مأیوس.

2ـ سوره‏ى سبا: آیه ى 20.

3_تحلیل حوادث ناکوار زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام/ محمد دشتى/ ص 52

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۰۷
محسن حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی