وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

حضرت آدم وگریه برمصائب سیدالشهداء

پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۰، ۰۷:۴۹ ب.ظ

حضرت آدم وگریه برمصائب سیدالشهداء

 

پیامبر(ص) فرمودند : زمانی که خداوند آدم را خلق کرد و از روح خود در وی دمید آدم عطسه کرد .

خدای بزرگ به او الهام فرمود تا بگوید الحمد لله رب العالمین .

پس خدای به او گفت : پروردگارت ترا در رحمت قرار داد .

پس آن هنگام که فرشتگان بـر او سجده کردند به خود بالید و به پروردگارش عرض کرد آیا آفریده ای از من محبوب تر داری

پس جوابی نشنید سپس سؤالش را دوباره تکرار کرد . باز هم جوابی نشنید . برای بار سوم سؤالش را تکرار کرد . باز جوابی نیامد .

آن گاه خـدای بزرگ فرمود : آری آفریده هایی برتر از تو هستند که اگر آنان نبودند ترا هم نمی آفریدم .

آدم گفت : آنان را به من نشان بده .

پس خدای متعال به فرشتگان حجاب فرمان داد تا پرده ها برگیرند .چون حجاب و پرده ها برگرفته شد .

آدم پنج روح نورانی در بالای عرش الهی بدید .

آدم گفت : پروردگارا اینان کیستند

خطاب آمد ای آدم ! این محمد پیامبر من است

و این علی امیر مؤمنان است ( پسر عموی پیامبر و جانشین اوست )

و این فاطمه دختر پیامبرم است

و این دو حسن و حسین فرزندان علی و نوادگان پیامبراند .

سپس خدای متعال فرمود : ای آدم اینان فرزندان تواند

آدم بسیار خشنود شد .

آن گاه که دچار اشتباه و خطا گردید . آدم گفت :

پروردگارا ! از تو می خواهم به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین تا بیامرزی ام و از من درگذری .

پس خدای مهربان بخاطر این قسم از او درگذشت .

صاحب کتاب ( در ثمین ) در تفسیر آیه شریفه قرآن

فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم .

سوره بقره آیه 37

منظور از کلمات نام پنج تن آل عبا است : محمد ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین .

آدم ساق عرش را نگاه کرد و نام های پیامبر و امامان معصوم را دید . آن گاه فرشته جبرئیل به او گفت :

ای آدم بگو :

یا حمید بحق محمد

یا علی بحق علی

یا فاطر بحق فاطمه

یا محسن بحق الحسن

و یا قدیم الاحسان بحق الحسین

و منک الاحسان .

ای خدای ستوده بحق محمد

ای خدای برتر بحق علی

ای خدای پدید کننده بحق فاطمه

ای خدای احسان کننده بحق حسن و حسین

و احسان و خوبی تنها از توست .

آدم وقتی نام حسین را یاد کرد ، اشکش جاری شد و دلش خاشع و نرم شد و گفت برادرم جبرئیل در یاد پنجمین دلم شکست و اشکهایم روان شد . فرشته جبرئیل گفت : این فرزندت مصیبتی خواهد دید که همه مصیبتها نزد آن کوچک است .

آدم پرسید برادرم کدام مصیبت

حسین با لب عطشان کشته می شود در حالی که غریب و یکه و تنها است ناصر و معینی ندارد و اگر ای آدم او را ببینی او می گوید :

وا عطشاه ، و اقله ناصراه .

تا آنجا که تشنگی بین دیدگانش و آسمان چون غبار دودی فاصله می افکند و دیگر دید چشمانش کم سو می گردد .

پس کسی او را جواب و پاسخی نمی دهد . مگر با شمشیر و نوشیدن مرگ . پس آن گاه سر از تن او جدا می کنند چون گوسفندی که او را ذبح می کنند و دشمنان به چادر های او حمله ور می شوند. و سرهایشان و سرهای یارانشان در میان شهرها بگردش در می آید و در حالیکه زنان اسیر و دربند همراه هستند .

پس آدم بسیار گریست چون مادری فرزند از دست داده .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۲۹
محسن حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی