وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ، ﭘﺎﮎ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺻﺒﺢ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﯽ …. !

 


 

عاﺭﻓﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻡ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ …
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ .
ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻥ ﻧﺒﺶ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ …ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ … :
– ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻦ
– ﻭﺍ ﻧﻤﯿکنم
– ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ؟!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﭘﺎﺭه ﺳﺖ ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ..
– ﺩﺭ ﺭﻭﺍ ﮐﻦ ﺷﺒﻪ ﻣﺎﺩﺭ …
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ . ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ … ﺩﺭ ﺯﺩﻡ …
– ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ …
ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ .
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﺭﺍﺵ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﻗﺎ خسته ام ﮐﺮﺩﻩ .. ﺍﺯ ﺑﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ …
ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ دیگه شبا ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ؟ ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻧﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﺭﻩ …
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ..
ﺑﭽﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮی خونه …
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺭﺩ ﺑﺸﻢ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ اوﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ .. ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍَﺩﺍ و اطوار ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭش درآورد و ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﺭفیقاش بازی …!
ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺸﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
دوباره ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯﯼ کرد…
ﻏﺮﻭﺏ ﮔﻔﺖ :ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ ﺍﻣﺸﺐ؟
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﻗﺎ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻨﻢ ﺭﺍه ﻧﻤﯿﺪﻩ، ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺭﺍﻡ ﻣﯿﺪﻩ !
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ :ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ؟
ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؟!
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﻮنه اش ..!
ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ …
ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﺧﻮﻧﻪ… ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ … ﻣﺎﺩﺭ اصلاً ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻧﯿﻮﻣﺪ ….
ﯾﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺁﺗﯿﺸﻢ ﺯﺩ … ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﭘﺸﺖ ﺑﻮﻡ .. ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۳۲
محسن حسینی

 


مناظره در مورد برتری امیرالمؤمنین علی علیه السلام

 


 


حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى ‌اکرم (ص) روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى وارد شد.حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بى‌اعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست.
بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد:

تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟

گفت: بلى

حجاج گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔ‌پیامبر(ص) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مى دهى؟

حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم !

حجاج گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟

حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...

حجّاج ناراحت شده و گفت:
واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (ع) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.

حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج
قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:

(وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد)

ولى درباره حضرت على(ع) و خانواده‌اش میفرماید :

(وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً)
سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است.

بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:

(وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه)
نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند.
امّا على(ع) در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.
 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۱۲
محسن حسینی


ای خدااین ناله های زارکیست

 

 
 

ای خدااین ناله های زارکیست                      این فغان وگریهءغمبارکیست
زینب امشب سوگوارمرتضی ست          غرق درسوگ علی ارض وسماست
ای یتیمان باز بی  باباشدید                         بازهم بیکس دراین دنیاشدید
تیغ زهرآگین جهل منجلی                          عاقبت شدقاتل مولاعلی
کوفه امشب بوی زهرامیدهد                      بازمجنون سوی لیلامیرود
پرگشوده روح عالم ازتنش                          مرده شدعالم بدون حیدرش
قلب ماگشته زداغی چاک چاک                    کآسمانی دفن گشته زیرخاک
یاعلی ای برترین نام خدا                            ای عدویت دشمن دین خدا
تاقیامت نام توتابنده باد                               دین حق ازخون توپاینده باد



الهم عجل لولیک الفرج.آمین

شعر:محسن حسینی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۰۶
محسن حسینی

 سلام اے حضرت جانا؛

سلام اے حضرت والا

سلام اے حضرت زیبا؛

سلام اے حضرت بابا

امیرالمومنین مولا؛

امیرالمومنین حیدر 

امین الله امان الله؛

کلیم الله کلام الله 

تو ناطق هستے نطق الله‌‌؛

کتابے تو کتاب الله 

سلام بر تو سلام الله ؛

امیرالمومنین حیدر 

تو شاهے و تو سلطانی؛

تو روحے و تو ریحانے 

تو جانے و تو جانانے ؛

تو دینے و تو دیانے 

تو شأن کل قرآنے ؛

امیرالمومنین حیدر 

مع الحقے و آفاقے ؛

خوش اخلاقے تو رزاقے 

انا الفانے تویی باقی؛

تو مولا اصل اشراقے 

الا یا ایها الساقے

امیرالمومنین حیدر 

امینے و امیرے و ؛

بصیرے و قدیری و 

شفیقے و رفیقے و؛

رحیمے و کریمے و

تو میرے و عزیزے و؛

امیرالمومنین حیدر 

علے عالی اعلا؛

ولے والیِ والا 

وصے سید بطحا ؛

علے بالاتر از بالا 

علے ما فوق درڪ ما؛

امیرالمومنین حیدر 

علے حبل المتین حیدر؛

علے روح الامین حیدر 

علے فتح المبین حیدر؛

علے عین الیقین حیدر 

علے روے زمین حیدر؛

امیرالمومنین حیدر 

امان الخائفین حیدر؛

امیر المتقین حیدر

امام و العارفین حیدر؛

خدا را جانشین حیدر

امیرالمومنین حیدر؛

امیرالمومنین حیدر 

تویے استاد جبرائیل؛

تویے ایجاد میکائیل

تویے میعاد عزرائیل؛

تویے بنیاد اسرافیل 

تویے امید دردائیل؛

امیرالمومنین حیدر 

علے صوم و الصلاة من؛

علے حے و ممات من

علے روح حیات من؛

علے طعم نبات من

علے باب نجات من؛

امیرالمومنین حیدر 

علے مفهوم و معصوم و؛

علے معلوم و مقسوم و 

علے منظوم و مرسوم و؛

علے ملزوم و مکتوم و 

علے محروم و مظلوم و ‌؛

امیرالمومنین حیدر 

علے مولا شعف بوده؛

علے اصل و هدف بوده

علے دُر نجف بوده؛

غلامش صف به صف بوده 

عدویش بی‌شرف بوده؛

امیرالمومنین حیدر  

علے شعر و علے شور است؛

علے آواے مستور است

علے روزے دهنده مور است؛

علے فرمانده سور است 

علے نورٌ علے نور است؛

امیرالمومنین حیدر  

به قربان قدت به به؛

فداے آن سرت به به 

بنازم آن زمانے را؛

که زائر می‌زند له له 

مثال بلبلان چه چه؛

امیرالمومنین حیدر  

حسن دارے چه غم داری؛

حسین دارے چه کم داری

به سائل قد خم داری؛

چقدر آقا کرم داری

تو باباے علمداری؛

امیرالمومنین حیدر 

قسم بر نوح نبے الله؛

به ابراهیم خلیل الله 

به موساے کلیم الله؛

و بر عیساے روح الله

یدت دست رسول الله؛

امیرالمومنین حیدر 

شده زهرا سلام الله؛

نگین‌ تو ولے الله

پسر عمت رسول‌الله؛

چوکعبه گشته زایشگاه 

نجف گشته زیارتگاه؛

امیرالمومنین حیدر 

قضاوت را تو حلاجی؛

هدایت را توآماجی

عدالت را تو نساجی؛

تو اصل شأن معراجی

به روے رأس من تاجی؛

امیرالمومنین حیدر 

علے صفدر علے خیبر؛

علے داماد پیغمبر

علے بر عالمین رهبر؛

علے اے ساقے کوثر 

علے جد علے اکبر؛

امیرالمومنین حیدر 

ثنا خوانم غزل خوانم؛

منم من اهل ایرانم

برایت ترکے می‌خوانم؛

سنینه باشوادولانِم

حسابم کن چو عُمّانم؛

امیرالمومنین حیدر 

علیٌ‌ حبهُ‌ جُنه؛

قسیم النار و الجَنه

وصے المصطفے حقاً؛

امام ناس و الجِنه

به اشڪ و اذن ثارالله؛

امیر المومنین حیدر 

خدا داده بتو دختر؛

نگو دختر که شیر نر

بگو زینب بگو سرور؛

نگنجد شعر من دفتر

فصل لربڪ والنحر؛

امیر المومنین حیدر 

تو حبل الله تو حزب الله؛

تو حمدالله تو حق الله

تو سیف الله تو فیض الله؛

تو باب الله تو روح الله

ولے الله اسد الله؛

‌امیر المومنین حیدر 

تویے تشدید بر الله؛

تویے در زیر بسم الله 

کنم مدحت به حمدالله؛

حسین باشد عزیز الله

علے باشد ولے الله؛

امیر المومنین حیدر

امام العارفین هستی؛

علے یعسوب دین هستے 

تو قرآن مبین هستی؛

چنانے و چنین هستی

امیر المومنین هستی؛

امیر المومنین حیدر 

از این خانه به آن خانه؛

برفتم درب میخانه

منم مست قدح باده؛

بده پیمانه پیمانه

تویے ساقے خُم خانه؛

امیر المومنین حیدر 

تو فکرے و تو افکاری؛

تو گل هستے تو گلزاری

تو ذکرے و اذکاری

تو شعرے و تو اشعاری

چه مالڪ اشترے داری

امیرالمومنین حیدر

علے عشق طفولیت‌‌؛

سلاح است و صلاحییت

علے امن است و امنییت

ببخشا من شدم لکنت

یهودیت مسیحیت

امیرالمومنین حیدر

علے در ارتفاعات است

به گوشم ارتعاشات است

به ذکرش ارتباطات است

به عدلش اعترافات است

چو حُبش افتخارات است

امیر المومنین حیدر

تو سردارے سپه داری

تو دادارے علمداری

گرفتارم تو دلداری

بدهکارم طلبکاری

به دل گرمے بازاری

امیرالمومنین حیدر

بنازم ذوالفقارت را

قدِ دُل دُل سوارت را

به قنبر این غلامت را

به سلمان یار غارت را

بده برگ امانت را

بزن امضا زیارت را

نجف ایوان طلایت را

امیرالمومنین حیدر ✋

 

 

✍مجید قره لے

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۳۸
محسن حسینی

حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى ‌اکرم (ص) روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى وارد شد.حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بى‌اعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست. بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد:  تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟  گفت: بلى  حجاج گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔ‌پیامبر(ص) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مى دهى؟  حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم !  حجاج گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟  حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...  حجّاج ناراحت شده و گفت: واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (ع) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.  حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:  (وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد)  ولى درباره حضرت على(ع) و خانواده‌اش میفرماید :  (وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً) سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است.  بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:  (وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه) نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند. امّا على(ع) در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.      حجاج با صداى بلند گفت: اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ بعد از او تقاضا کرد که برترى على (ع) را بر نوح و لوط بیان کند. حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد. روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتش‌اند امّا حضرت على(ع) را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست و خشم او خشم خداست.  حجاج گفت:اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على را بر ابراهیم بیان کن  حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن می‌فرماید: (وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى) خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده مى کنى خطاب رسید:مگر تو ایمان نیاورده اى؟ عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى می‌خواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند.  امّا على(ع) جمله‌اى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کرده‌اند  حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید: یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟ فرمود: ابراهیم(ع) براى اطمینان قلبى خودش به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى) امّا من آنچنان اطمینان دارم که اگر پرده‌هاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.  حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(ع) چیست؟  حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع ازمظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به‌ او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند. (فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ) او در حالیکه میترسید،از مصرخارج شد و به سوى مدین رفت.  امّا حضرت على(ع) در لیلة المبیت به‌جاى پیامبر(ص) خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند:  (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه)ِ بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مى‌فروشند.  حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت  على نسبت به حضرت سلیمان (ع) بیان نما  حرّه گفت: حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى) پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد. امّا على(ع) درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود:  (هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ) اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نموده‌ام و رجوعى در آن نیست.      بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴و۱۳۵و۱۳۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۱۲
محسن حسینی


دعای روز بیست و یکم  
 

 


 

اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ دَلیلاً                     خدایا برایم در این ماه دلیلى به موجبات خوشنودى خود مقرر فرما

وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَىَّ سَبیلاً                           و راهى براى تسلط شیطان بر من باقى مگذار

وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقیلاً                                    و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده

یا  قاضِىَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ                                           اى برآرنده حاجات جویندگان

 

خداوندی که چه گونه بودن و تلاش برای الهی شدن انسان را ازو خواسته، «راه» وصال و «راهنما» را هم مشخص کرده است

شرح دعا

در دعای توسل 14 حجت خدا را قسم می­دهیم و از آنان استمداد می­جوییم. ائمه هدی چراغ راه بشریتند و دلیل و راهنمای همه. در دعای امروز از خدای خویش می­خواهیم راهنمایی برای کسب رضایت در پیش راهمان قرار دهد. خداوندی که چه گونه بودن و تلاش برای الهی شدن انسان را ازو خواسته، «راه» وصال و «راهنما» را هم مشخص کرده است.

حدیثی داریم که می‌فرماید : شما همچون مریض هستید و خداوند طبیب شما است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۴:۰۰
محسن حسینی


شهادت در راه خدا آرزوی بزرگ امیرالمؤمنین علی(ع) 
 

 


 

مبنای شهادت طلبی

شهادت، متاع گرانبهایی است که هرکس قدرت خریداری اش را ندارد. شاهدی قدسی است که همگان لیاقت هم آغوشی با او را نمی یابند. شیرینی شهد شهادت را به هر کسی نمی چشانند. امیر مؤمنان علی(ع)، آن یکّه تاز عرصه عشق و شهادت، مبنای شهادت طلبی و دست یابی به این فوز عظیم را این سان بیان می دارد و صفات عاشقان شهادت را این گونه می نمایاند و شور و شوق خود را نسبت به آن چنین توصیف می کند: «مجاهدان شهادت طلب چنان به سوی خدا پر می کشند که تشنگان به جانب آب. بهشت در پرتو آذرخش نیزه هاست. امروز خبرها در بوته آزمون ارزیابی می شوند و به خدا سوگند که اشتیاق من به صحنه نبرد [و شهادت] و رویارویی با دشمن، بیش از شوقی است که آنان به زندگی شان دارند».

شِکوه از یاران و آرزوی شهادت

علی(ع) در طول حکومت خویش همواره هم آغوش با تنهایی و غربت بود. ناپایداری و سست عنصری یارانی که در هنگامه های سخت عقب می نشستند و تنهایش می گذاشتند و فرمان مولایشان را اطاعت نمی کردند، اینها همه، سینه صبور علی(ع) را می فشرد و قلب نیرومندش را به دردی جانکاه مبتلا ساخته بود تا آنجا که در آغوش کشیدن مرگ را از هر چیز دیگری خوش تر می داشت و از خدا چنین درخواست می فرمود: «از خدا می خواهم که به زودی از یارانی چنین، آسوده ام کند که به خدا سوگند، اگر رویارویی با دشمن و رسیدن به فیض شهادت را امید نبسته بودم و با این دل خوشی، خود را برای مرگ آماده نمی کردم، حتی ماندن یک روز با اینان را دوست نمی داشتم و یک بار دیدنشان را هم تحمل نمی کردم.»

شهادت، آرمانی بلند

شهادت چنان بلندمرتبه و ارزشمند است و اسلام بدین مرگ سرخ، چنان عظمت و اعتلا بخشیده است که از آن آرمانی بلند ساخته است. این شهادت خواهی و آرمان طلبی در سخن علی(ع) پژواکی پرطنین یافته و در عرصه جهاد و پیکار به دعای اصلی او مبدل شده است:

«نَسْأَلُ اللّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبِیَاءِ؛ دست یافتن به جایگاه شهیدان، و همزیستی با سعادت یافتگان و همدمی با پیامبران را از خداوند مسألت داریم».

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۱:۰۵
محسن حسینی

 

 

   شب قدر

 

 

محاسبه


شب قدر، زمان محاسبه است و محاسبه یک آینه است. امّا پیش چهره جانت و در برابر روحت. شاید در ازدحام روزمرّگی نتوانی و مجالی نیابی تا از خودت حساب بکشی. پس امشب را قدر بدان. امشب، خلوت و تنهایی و فراغت، چاره ساز است. لحظات سرشار از برکات و معنویات لیلة القدر از همین فراغت های مطلوب و دوست داشتنی است. شب قدر، فرصت خلوت با خویش و خداست. ساعات حضور در مجلس محاسبه است. فرصتی است تا دفتر دل را بگشایی و کتاب عمل را بازخوانی کنی. تو که می گفتی: مجال و حالی نیست، گرفتاری ها و مشکلات فرصتی برای رسیدن به خود نمی گذارد؛ اینک، این تو و این مجال و فرصت ناب! پس برخیز! آینه بردار و به چهره خویش بنگر. برخیز و آینه را پیش چهره جان و در برابر روحت قرار بده، تا نیک و بد، و زشت و زیبای آن را ببینی.
مائده معنوی

فراموش مکن که اینک سر سفره ضیافت الهی نشسته ای. لحظه های پر برکت، زمان های پر معنویت، دعای جوشن کبیر، جلسات پر فیض نیایش، حالات پر جذبه انس با قرآن و مفاتیح، شب زنده داری و چشمان بیدار قبل از فجر، نماز و دعاهای مخصوص شب قدر، همه و همه مائده های آسمانیِ این شب مبارک است، و تو را فرا خوانده اند، تا به قدر تشنگی و توان و در حدّ ظرفیت وجودی خود از این چشمه رحمت بنوشی و جامه تقوا بپوشی و در راه اطاعت و عبادت خدای سبحان بکوشی. اکنون که آمده ای و مهمانِ این بزم حضوری، وقت تنگ و مجال گذرا را باید مغتنم شمرد. امشب در مجلس دعا و اِحیا با چه آمده ای و با چه باز می گردی؟ و کدام تغییر حالت وخصلت و عادت را از این شبِ خودسازی و فرصت طلایی به ارمغان خواهی برد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۴۷
محسن حسینی


  بدترین صفت اخلاقی یک انسان چیست؟

 

 

 

در جامعه قرآنی، باید صداقت حاکم باشد؛ بدترین صفت اخلاقی و ریشه بسیاری از گناهان، دروغ است؛ خداوند فرموده است که دروغگویان مومن نیستند.

در یادداشت «نظافت و نظم؛ از اصول اخلاقی در جامعه قرآنی»، اصل «نظافت و نظم» بیان شد و در یادداشتی، حجت‌الاسلام سید محمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه در خراسان رضوی به «صداقت» به عنوان یکی از اصول اخلاقی در جامعه قرآنی، پرداخته می‌شود.

آیات و روایات بسیاری داریم که در رابطه با عقوبت دروغ‌ گویی بحث کرده‌‌اند. از امام باقر(ع) نقل شده است «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَاب، خداى عزوجل براى بدى قفل‌هائى قرار داده، و کلیدهاى آن‌ها را شراب قرار داده، و دروغ بدتر از شراب است.» اگر به ما بگویند شخصی شراب می‌‌خورد، ما او را کنار می‌‌گذاریم و دیگر با او صحبت نمی‌‌کنیم. اما چگونه است که گاهی انسان خودش دروغ می‌‌گوید.

عقوبت دروغ گویی، عقوبت عجیبی است.خداوند در قرآن می‌‌فرماید «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور، از حرف زور اجتناب کنید.» یکی از مصادیق حرف زور همین دروغ است.

از پیامبر مکرم اسلام(ص) نقل شده است «أربَى الرِّبا الکذبُ، بالاترین حد ربا این است که انسان بخواهد دروغ بگوید.» اینکه یک شخصی به ما اعتماد کرده و پای صحبت ما نشسته است، ما به او خیانت کنیم و به او دروغ بگوییم. این خیانت به انسان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۸:۱۷
محسن حسینی


شرح دعای روز بیستم
 

 


 

اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان                        خدایا در این روز برای من درهای بهشت را بگشای

و اغلق عنی فیه ابواب النیران                          و درهای آتش دوزخ را ببند

 و وفقنی فیه لتلاوه القرآن                                و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما

یا منزل السکینه فی قلوب المومنین                 ای فرود آورنده وقار و سکینه بر دل‌های اهل ایمان

 

شرح دعا

منظور از ”اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان”‌ چیست؟

در اینجا منظور از اینکه می‌گوییم خدایا درهای بهشت را بر روی من بگشای این است که خداوند ما را از گناهانی که در طول عمر خویش انجام داده‌ایم پاک سازد و حسنات و کارهای نیک ما را افزون سازد چرا که تا انسان گنه‌کار باشد و از خیرات و حسنات به دور باشد، بهشت بر او حرام خواهد بود و تنها هنگامی درب‌های بهشت روی او گشوده می‌گردد که هیچ گناهی بر او نباشد و اینکه می‌گوییم درهای بهشت را بر روی ما بگشای به این خاطر است که خداوند به ما عنایت فرماید تا طوری در دنیا زندگی کنیم که بتوانیم در آخرت از هر دری که خواستیم وارد بهشت شویم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۴:۲۸
محسن حسینی

 


مختصری از زندگانی امیرالمومنان حضرت علی(ع)
 

 


 

خورشید فروزان حیات امام علی علیه السلام ، در افق روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست و شمشیر مسموم نفاق و کین، فرق انسان عدالت گستری را شکافت که برترین خلق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. آنان که می خواستند نور خدا را خاموش کنند، نمی دانستند که اراده الهی، بر مانایی علی علیه السلام استوار است و می بینیم که همچنان، کردار و گفتار امام مؤمنان، چراغ راه مردان خدا و حق جویان و یکتاپرستان جهان است.

 

 

امام علی علیه السلام ؛ تجسم عدالت


بررسی نهج البلاغه نشان می دهد که از دیدگاه امام علی علیه السلام ، عدالت در رأس ارزش های اسلامی قرار دارد و تمامی ارزش ها به عدالت بازمی گردد. در ارزیابی، مدیریت و قضاوت، عدالت، شرط اصلی است. با این حال، تجسّم عدالت، وجود مبارک خود امام علی علیه السلام بود. این معنا در سخن معروف توماس کارلایل، فیلسوف انگلیسی آمده است که گفت: «امام علی؛ ما را جز این نرسد که او را دوست بداریم و به او عشق ورزیم. در کوفه ناگهان به حیله کشته شد و شدت عدالتش موجب این جنایت گشت.» به سخن کارلایل می توان این جمله را افزود که در واقع، پافشاری امام علی علیه السلام بر اجرای احکام و پیروی از سیره پیامبر اسلام و پرهیز از انحراف در اداره حکومت، زمینه ساز توطئه بر ضد آن حضرت شد.
چشم انتظار دیدار پروردگار

 

در فرهنگ اسلامی، شهادت، هدف نیست، بلکه ابزار ایستادگی و پایداری در برابر تهاجم دشمنان دین است. هرگاه بستر ایثار و از خودگذشتگی فراهم شد، شهادت نیز پدیدار می شود. شهادت، وسیله ای است که در پیشگاه حضرت دوست، مقام و منزلت ویژه ای دارد و جایگاهی است برای ابراز تعبد و اخلاص در بندگی، و برای شهید شدن، چه کسی والاتر از امام موحدان، حضرت علی علیه السلام . انسان کاملی که به شهادت عشق می ورزید و واژه شهادت برایش نشاط آفرین بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۰:۰۰
محسن حسینی


  شب نوزدهم ماه رمضان سال40 هجری در مسجد کوفه 
 

 


سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه.
عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب علیه السلام، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آن ها را به قتل رسانند.


هر کدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد.
وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، که از همفکران وی بود و هر دوی آن ها از سوی "قطام بنت علقمه" تحریک و تحریص شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام شدند.(1) هم چنین قطام، شخصی به نام "وردان بن مجالد" را که از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.(2)

أشعث بن قیس کندی که از ناراضیان سپاه امام علی علیه السلام و از دو چهرگان و منافقان واقعی آن دوران بود، آنان را راهنمایی، پشتیبانی و تقویت روحی می نمود.(3)


حضرت علی علیه السلام در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، مهمان دخترش ام کلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد. روایت شد که آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی که به من وعده شهادت دادند.(4)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۴۸
محسن حسینی

 

    الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة...

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة
سلطان الاولیا
سخنگذار منبر سلونی
ابن عم نبی
دُر هل اتی
مهر برج انّما
شهسوار لافتی
پیشوای انبیاء
عروة الوثقی
کلمة الحسنی
سیدالاوصیا
رکن الاولیا
آیت الله العظمی
خیر المؤمنین
امام المتقین
اول العابدین
اذهد الذاهدین
زین الموحدین
حبل الله المتین
لنگر آسمان و زمین
وجه الله
عین الله
نور الله
سِر الله
روح الله
اُذُن الله
باب الله
عبدالله
اسدالله الغالب
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

 

مولا جان


شهادت میدهم حبل المتین عین الیقین هستی
صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی


شهادت میدهم دست خدا در آستین هستی
شهادت میدهم مولا امیرالمؤمنین هستی


علی، حکم ولی الهی ات در عرش امضا شد
خدا دستور داد و مصطفی مأمور اجرا شد


تمام عمر بودی گوش بر فرمان پیغمبر ص
پیمبر جان تو بود و تو بودی جان پیغمبر ص


هزاران بار رفتی تا شوی قربان پیغمبر ص
خدا مدح تورا گفته است در قرآن پیغمبر ص


خدا در شرح و مدح تو ، صدها آیه نازل کرد
علی بین نماز انگشتری تقدیم سائل کرد

ایام سوگواری امیرالمؤمنین عــلــی ع تسلیت باد


 

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_آمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۴۷
محسن حسینی
 


شرح دعای روز نوزدهم ماه رمضان
 

 


 

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ                            ای خدا در این روز بهره مرا از برکاتش وافر گردان

 

وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی خَیْرَاتِهِ                                  و به سوی خیراتش، مسیرم را سهل و آسان ساز 

 

وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ                                   و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز،

 

یَا هَادِیاً إِلَی الْحَقِّ الْمُبِین                                     ای راهنمای به سوی دین حق آشکار .

دعا با صدای امیر رضا عرب
یکی از برکاتی که در این روز می‌توان از آن بهره‌مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ

« وفّر » به معنی « زیاد کن » خدایا روزی من کن تا از برکات ماه مبارک رمضان حظ و بهره فراوان ببرم، و برکات ماه رمضان همان قرآن خواندن و دعای ابو حمزه خواندن است و گریه کردن بر سختی مرگ و آنچه پس از مرگ در پیش رو داریم.

 

نمونه‌ای از حظ و بهره‌ای که از برکات این روز می‌تواند باشد :

توبه نمودن و پذیرفته شدن آن

یکی از برکاتی که در این روز می‌توان از آن بهره‌مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد : ”إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ”‌(بقره ،222) یعنی ”خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد”‌ و توبه آنان را در صورت اصرار نورزیدن بر گناه می‌آمرزد...

 یتیم نوازی

امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام یکی از اسوه‌های بزرگ در یتیم نوازی و رسیدگی به امور آنان بود چنانچه در حدیثی فرمودند: ”من افضل البر برالایتام" ؛ ”از برترین نیکی‌ها، نیکی به یتیمان است”‌...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۴:۲۶
محسن حسینی


سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ

 


 

خدای عزیز من

در این شبها گاهی به کارهایم می اندیشم

بهترین راه سبک شدن بار دلم را ارتباط واستغفار را خلوت با تو میدانم

وقتی دعای“مُجیر” را باز می کنم
“سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ، اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر”

کم کم،
معصیت هایم از ذهنم عبور می کند
اشک،اشک…
دانه های مروارید اشک هایم را به نخ می کشم،
وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم،
شروع می کنم:
استغفرالله ربی و اتوب علیه…

اما مگر معصیت های من با یک دور تسبیح پاک می شود؟
تو نگاهم کردی،
گناه کردم
گفتی توبه کن،
نکردم
گفته بودی
“شما را نیافریدم مگر برای عبادت”،
اما من……..
اما تو باز هم روزی ام را نبریدی …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۸:۴۴
محسن حسینی