وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

وبسایت فرهنگی مذهبی ابن تیهان

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیةوالنصر:آمین

تعجیل امر فرج مولا امام عصر(عج) صلوات

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه


ماجرای مباهله نجران که بین پیامبر(ص) و مسیحیان صورت گرفت چگونه بوده است؟

 

 
 

اِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ* الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرینَ* فَمَنْ حآجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنآءَنا وَ أَبْنآءَکُمْ وَ نِسآءَنا وَ نِسآءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبین)  سوره آل عمران آیات 59 - 61(

بی‏ شک داستان عیسی نزد خدا مانند داستان آدم است که او را از خاک آفرید سپس به او گفت: باش پس موجود شد. حق از سوی پروردگار توست پس، از شک‏کنندگان نباش. پس هر کس با تو درباره او (عیسی) پس از دانشی که بر تو آمده ستیز کند،
 پس بگو: بیایید فرزندان ما و فرزندان شما و زنان ما و زنان شما و جانهای ما و جانهای شما را بخوانیم سپس مباهله (دعا و زاری) کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهیم.

قرآن مجید با صراحت به پیامبر(ص) دستور می دهد، در مقابل کسانی که با استدلال و مذاکره قانع و تابع نمی شوند راه مباهله را پیش گیرد.[۱]
مباهله چیست؟ در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار، به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است، افرادی که درباره مسأله مهم مذهبی گفت­و گو دارند در یک جا جمع می شوند و به درگاه خداوند تضرع می کنند و از او می خواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.[۲]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۵
محسن حسینی


پاداش کسی که به دنبال روزی حلال باشد چیست؟

 

 

یکی از تأثیرات رزق حرام تأثیر منفی در نسل و اولاد فردا معرفی شده است


بر اساس آموزه‌های دینی، اموال و ارزاق دارای اثر وضعی و معنوی هستند و بر روح و جان افراد اثرات مثبت و منفی می‌گذارند تا حدی که سعادت و شقاوت افراد در میزان توجه آن‌ها به مدل کسب درآمدشان بستگی دارد. بنابراین جامعه‌ای که بنا دارد مسیر رشد و تعالی خود را به سوی ارزش‌های الهی تعریف کند، باید مدل در آمد خود را بر اساس معیارهای دین تعریف کند، در غیر این صورت و در صورت افتادن در ورطه ربا، جامعه با چالش‌های فرهنگی و اقتصادی مواجه خواهد شد.

به عنوان نمونه امام جعفر صادق(ع) یکی از تأثیرات رزق حرام را تأثیر منفی در نسل و اولاد فردا معرفی کرده و فرمودند: «درآمد حرام و نامشروع، اثر(وضعی و ظاهری) آن در نسل و اولاد ظاهر میشود؛کَسْبُ الحَرامِ یَبینُ فی ‌الذُّرِّیَّةِ» (وسائل، ج ١٢، ص ٥٣) بنابراین بر اساس همین روایت بی‌شک اگر اموال حرام در یک جامعه شایع شود، امیدی برای رستگاری آن نیست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۰۰
محسن حسینی


  چه ساعتی ملائکه انسان را بیدار می‌کنند؟

 

 

 

ملائکه سه بار انسان را در طول شب بیدار می‌کنند

 

 امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «اول قلبت را با تفکر بیدار کن و شب پهلویت را از رختخواب جدا کن تا بتوانی نماز شب بخوانی و از پروردگارت بترس».

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح این حدیث می‌گوید:

 

امام صادق(ع) فرمودند: «امام علی(ع) زیاد این حدیث را تکرار می‌کردند که اول قلبت را با تفکر بیدار کن و شب پهلویت را از رختخواب جدا کن تا بتوانی نماز شب بخوانی و از پروردگارت بترس». گاهی اوقات فکر کن کجا بودی، از کجا آمده‌ای، به کجا می‌خواهی بروی. در حدیث دیگری از امام علی(ع) آمده است: «خداوند رحمت کند آن کس که بفهمد کجا بوده،  و حالا به کجا آمده و بعد به کجا می‌خواهد برود.»، خوب است که انسان قلبش را با فکر کردن آگاه کند، نه اینکه دائم در فکر گناه باشد که چطور سر مردم را کلاه بگذارد.»

ایشان بیان کردند: سحرها بلند شو، نخواب تا اول اذان، بد است. مرغ به وقت سحر ذکر بگوید و ما مثل مرده در رختخواب خوابیده باشیم. پس شب‌ها از رختخواب بیرون بیایید، یک مقدار خدا را صدا بزنید، قرآن بخوانید، دعا بخوانید، نخوابید. روایت دارد که ملائکه سه بار انسان را در طول شب بیدار می‌کنند؛ یک بار ساعت دوازده، یک بار ساعت دو و یک بار ساعت چهار. شما هم بیدار می‌شوید، آبی میخورید و شیطان میگوید بخواب، خیلی تا اذان صبح مانده! شما هم می‌خوابید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۲۲
محسن حسینی


گناه مسخره کردن و توهین به دیگران

 

 

 

 

دست انداختن، مسخره کردن، شکلک درآوردن و مانند آن که موجب خنده خود و دیگران می‌شود، از نظر اخلاقی ناپسند و از نظر شرعی حرام و در برخی از موارد گناه کبیره‌ای است که جاودانگی در آتش دوزخ را به همراه دارد. برخی لطیفه‌گویی و مزاح را با مسخره کردن و استهزاء درهم آمیخته‌اند و گمان کرده‌اند که تفاوتی میان این دو گونه رفتار نیست؛‌ در حالی که مرزهای معناداری میان این دو وجود دارد، به گونه‌ای که خنداندن دیگران با ابزارهای مشروع نه تنها ناپسند و بد نیست بلکه به سبب ادخال السرور و ایجاد شادمانی در دیگران عملی پسندیده و از نظر شرعی مستحب است.

مفهوم‌شناسی مسخره کردن:
تمسخر از ریشه (‌س خ ر‌) گرفته شده و در باب تفعل ثلاثی مزید به کار رفته است. معنای تسخیر، تذلیل و ذلیل کردن در برابر عزیز کردن است. ابن منظور سخر را مقهور کردن و ذلیل کردن معنا کرده است و درباره تسخیر گفته که آن مکلف کردن شخص به کاری بدون اجرت و مزد است. هر مقهوری که از سوی دیگری تدبیر شود و مالک خود نباشد و تحت قهر دیگری عمل کند، مسخر و تسخیر شده است.(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه سخر)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۱۷
محسن حسینی


ولادت امام موسی کاظم علیه السلام مبارکباد
 

 


 

سفر حج به پایان رسیده بود. امام صادق (ع) و همراهان در راه بازگشت به مدینه بودند. به امام (ع) خبر دادند که وضع حمل همسرتان نزدیک است. امام(ع)  با شادمانی به سوی خیمه همسرشان حمیده رفتند تا اولین زائر آن نو رسیده باشند. پدر با شادمانی فرزند را در آغوش گرفت و در گوش راست اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس به سوی اصحاب بازگشت و با شادمانی فرمود: «خداوند پسری به من مرحمت کرده که بهترین مخلوق خداست. به هوش باشید، به خدا سوگند که او سرپرست شماست».
کاروان به سمت مدینه حرکت کرد. امام صادق (ع) پس از ورود به شهر ، به منظور گرامی داشت نوزاد خجسته اش ، سه روز به مردم طعام داد و پیروان آن حضرت، گروه گروه برای عرض تبریک  و شرکت در جشن و سرور به محضر آن بزرگوار شرفیاب می شدند.[1]

به نظر می رسد که روستای ابواء واقع در بین مکه و مدینه بیش از سایر اماکن قافله های حجاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است.
در راه بازگشت از حج بیت الله الحرام (بحارالانوار، ج 48، ص 4، المحاسن، ج 2، ص 418) قافله امام ابو عبدالله الصادق (علیه السلام) در این روستا توقف کرد. آن روز بنابر مشهورترین روایات 7 صفر سال 128 هـ .ق بود که امام برای میهمانانش سفره غذا گسترده بود که پیکی از جانب زنانش به سوی او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وی برساند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۸:۵۴
محسن حسینی

 

   چرا امام علی (ع) با چاه درد و دل میکرد؟

 

دلیل درد و دل امام علی (ع) با چاه

 
روایت درد و دل امیرالمومنین (ع) با چاه آب:
در روایتی از میثم تمار آمده است: شبی از شب ها امیرالمومنین (ع) مرا به صحرا برد. از کوفه بیرون رفتیم. به مسجد جعفی رسیدیم. آن حضرت چهار رکعت نماز خواند و بعد از سلام و تسبیح دست های خویش را بلند کرد و گفت: خدایا! تو را چطور بخوانم در حالیکه بنده گنهکار تو هستم و چطور تو را نخوانم در حالیکه عاشق تو هستم.

 

خدایا! با دستان گناه آلود و چشمان امیدوار به سویت آمده ام. خدایا! تو مالک تمامی نعمت هایی و من گرفتار خطاها هستم. آن حضرت بعد از دعا به سجده رفت و صورت به خاک گذاشت و یکصد مرتبه گفت:خدایا عفوم کن.

 

بعد از این از مسجد بیرون رفتیم تا به صحرا رسیدیم. امیرالمومنین (ع) خطی به دور من کشید و فرمود: از این خط بیرون نیا. مرا تنها گذاشت و رفت و در دل تاریکی گم شد.

 

آن شب، شب تاریکی بود. پیش خودم گفتم: ای میثم! آیا مولا و سرورت را در این بیابان تاریک و با آن همه دشمن تنها رها کردی؟! پس در پیش خدا و پیامبراکرم چه عذری خواهی داشت؟! بعد از آن سوگند خوردم که مولایم را پیدا خواهم کرد. به دنبال آن حضرت رفتم و او را جست و جو کردم. هنگامی که آن حضرت را از دور دیدم، به طرفش راه افتادم، وقتی که رسیدم دیدم آن حضرت تا نصف بدن به چاه آب خم شده است و با چاه آب سخن می گوید و چاه هم با وی سخن می گوید.

هنگامی که که آن حضرت امدن مرا حس کرد پرسید: کیستی؟ گفتم:میثم هستم. فرمود: مگر نگفتم از آن دایره پایت را بیرون مگذار؟! گفتم: نتوانستم تحمل کنم و ترسیدم که دشمنان، بر تو اسیب برسانند. پرسیدند:آیا چیزی از آنچه گفتم شنیدی؟ گفتم:نه سرورم، چیزی نشنیدم. فرمود:ای میثم! هنگامی که که سینه ام از آنچه در آن دارم حس تنگی کند، زمین را با دست می کنم و راز خودم را به آن می گویم و هر وقت که زمین گیاه می رویاند، آن گیاه از تخمی است که من کاشته ام( بحار، ج ۴۰، ص ۱۹۹ و منتهی الامال، ج ۱، ص ۴۰۱)}

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۳۳
محسن حسینی

 

 اظهارات آیت الله بهجت در مورد امام زمان عج

 

در روایت آمده است: وقتی سفیانی خروج می‌کند، هر شخصی نام علی، فاطمه، حسن و یا حسین را دارد می‌کشد. پس از آن که عده‌ای کشته می‌شوند بقیه می‌گویند: پدران و مادرانِ ما گناه کرده‌اند و این اسم‌ها را بر ما گذاشته‌اند، ما چه تقصیری داریم؟ در این جا سفیانی تفضّل می‌کند (بر آنها منت می‌گذارد) و به افرادِ خود دستور می‌دهد از کشتن بعضی از نام‌ها خودداری کنند ولی صاحب بعضی نام‌ها را بکشند. سرانجام با ظهور آن حضرت، ‌فرج برای عالم و به‌خصوص برای اهل ایمان حاصل می‌شود.(1)

در روایات آمده حکومت سفیانی هشت ماه بیشتر طول نمی‌کشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را تصرف می‌کند. مرحوم حاجی نوری نقل می‌کند: سفیانی را نزد حضرت حجت می‌آورند در حالی که عمامه‌اش را دور گردنش پیچیده‌اند. به حضرت می‌گوید یابن‌رسول‌الله، مرا نکش. بنابراین نقل اطرافیان می‌گویند: کسی که این همه اولاد رسول‌الله را کشته، او را آزاد می‌کنید؟ در هر حال آنقدر به حضرت فشار می‌آورند تا این که حضرت می‌فرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان می‌دانید، اختیار با خودتان، هر کار می‌خواهید بکنید. بدین ترتیب گویا حضرت اجازه می‌دهد او را بکشند و سرانجام او را می‌کشند. (2)

علائمی اعم از حتمیه و غیرحتمیه برای ظهور آن‌حضرت ذکر کرده‌اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می‌کند، هیچ استبعاد ندارد {دور از انتظار نیست}.لازمه این مطلب آن است که در بعضی از علایم بَدا صورت گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق بیافتد. در روایت است که فتنه‌هایی بر اهل ایمان می‌آید: « کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ» همانند پاره‌های شب تاریک. (3)
عبارت « بعد ما ملئت ظلماً و جوراً» (که در آخرالزمان، زمین پر از ظلم و جور می‌شود) تهدید عجیبی است. زیرا می‌رساند که در آن زمان در روی زمین یک وجب هم عدل حاکم نیست. ظلم به گونه‌ای حاکم است که حتی همة ملل، حتی کفار هم می‌دانند به ظلم گرفتارند. معنای روایت این است که ظلم فراگیر می‌شود و گویا آن زمانی است که همه (چه دیندار و چه بی‌دین) اعتراف می‌کنند که وضعی که در آن قرار گرفته‌اند وضعی عقلایی که ممکن باشد بشر در سایه آن زندگی انسانی کند، نیست. در روایت، کلمه‌ی کفر ذکر نشده بلکه ظلم و جور ذکر شده است. زیرا حکومت های {کافر}ولی همراهِ‌ با عدل (مثل انوشیروان) چه‌بسا بوده‌اند.(4)

هر چه زمان ظهور نزدیک‌تر می‌شود، بلاها بیشتر می‌شود. هنوز بلاها بعد از این است. حالا ما در راحتی و نعمت هستیم.(5)

ویژگی‌های شخصی امام زمان(عج)


بعضی از کسانی که حضرت حجت را دیده‌اند، گفته‌اند: «عمامته کعمامة العجم» عمامه آن‌حضرت همانند عمامه[روحانیان شیعه] و عجم و ایرانیان است. از این جا معلوم می‌شود که آن حضرت به ایرانی‌ها علاقه و میل دارند.(6)


کسانی که به حضرت حجت مشرف شده‌اند و امام زمان(عج) را ـ چه در خواب و چه در بیداری ـ دیده‌اند، معمولاً آن حضرت را در سن جوانی و به صورت شخصی سی تا چهل ساله دیده‌اند، جز یک نفر که گفته ایشان را در سن واقعیِ آن حضرت (بیش از هزار سالگی) دیده است.(7)

مثلث برمودا و جزیره خضراء

سوال: اخیراً کتابی نوشته شده دربارة مثلث برمودا که مؤلف در آن سعی کرده اثبات کند جزیره خضرائی که در روایت آمده در آن جا با امام زمان(عج) ملاقات حاصل شده،‌ همان مثل برموداست. آیا جزیرة برمودا همان جزیرة خضرا است؟(8)


جواب: امام در هرکجا باشد، آن‌جا خضراست. قلب مؤمن جزیرة خضراست. هر جا باشد حضرت در آن پا می‌گذارد. قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید تا برای شما امضاء کنم که امام زمان(عج) در آن‌جا هست.(9)


آیا جزیرة خضراء یک جای ثابتی است یا این که هر کجا حضرت باشد، جزیرة خضراست؟ مؤید نظر دوم این است که حضرت خضر که از آب حیات نوشیده، هر کجا می‌رود در آن جا سبزه می‌روید. نیز دربارة حضرت خضر آمده که هر کجا {نامِ او} ذکر شود، آن جا حاضر است و هر وقت او را یاد کردید، به او سلام کنید. آیا امکان دارد حضرت حجت که از خضر بالاتر است، چنین نباشد؟(10)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۲۳
محسن حسینی

 

شب زیارتی اباعبدالله الحسین ع

 

🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر روز

🌹بردن نام حسین بن علی می چسبد


🌺شب زیارتی اباعبدالله الحسین ع🌺
✨السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ

وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ

وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن✨

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۲۱
محسن حسینی


ابلیس از غدیر تا سقیفه

 


 

پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به من خبر داد که ابلیس و رؤساى اصحابش هنگام منصوب کردن امیرالمؤمنین مرا به امر خداوند در روز غدیرخم حاضر بودند.
آن حضرت به مردم خبر داد که من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم، و به ایشان دستور داد که حاضران به غایبان برسانند.

(در آن روز) شیاطین و مریدان از اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: «این امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شده‏اند، و دیگر تو و ما را بر اینان راهى نیست. چرا که پناه و امام بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد». ابلیس غمگین (1) و محزون رفت.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: بعد از آن پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به من خبر داد و فرمود: مردم در سقیفه‏ى بنى‏ساعده با ابوبکر بیعت مى‏کنند بعد از آنکه با حق ما و دلیل ما استدلال کنند. سپس به مسجد مى‏آیند و اولین کسى که بر منبر من با او بیعت خواهد کرد ابلیس است که به صورت پیرمرد سالخورده‏ى پیشانى پینه بسته چنین و چنان خواهد گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۰۳
محسن حسینی


واقعه مهم غدیر
 

 


 

روز هجدهم ذی‌الحجه از بزرگ‌ترین اعیاد شیعیان است.

بنابر روایات در روز هجدهم ذی‌حجه سال دهم هجرت پیامبر اکرم(ص) به دستور خدا امام علی(ع) را به مقام خلافت و امامت منصوب کرد.

واقعه غدیر در سفر حجة الوداع سال دهم هجری و در سرزمین غدیر خم روی داد.

در احادیث شیعه تعابیری هم چون عیدُاللهِ‌ الاکبر (بزرگ‌ترین عید الاهی)، [۱] عید اهل بیت محمد(ص)،[۲] و اشرف الاعیاد (والاترین عید)[۳] برای این روز به کار رفته است.

شیعیان در سراسر جهان این روز را جشن گرفته، مراسم مختلفی در گرامی‌داشت آن برگزار می‌کنند.

در قرون اخیر برگزاری این جشن از شعائر شیعه محسوب می‌شود.

 

 

ماجرای غدیر

سفر حج
بنابر روایات، پیامبر (ص) در ۲۴ یا ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری همراه هزاران نفر برای ادای مناسک حج از مدینه به طرف مکه حرکت کرد (برخی این تعداد را تا ۱۲۰ هزار نفر هم گفته‌اند).[۱] این سفر رسول خدا (ص)، حجة الوداع، حجة الاسلام و حجة البلاغ نامیده می‌شود. در آن ماه امام علی(ع) برای تبلیغ اسلام در یمن بود و هنگامی که از تصمیم پیامبر (ص) برای سفر حج آگاه شد، همراه عده‌ای به سمت مکه حرکت نمود و پیش از آغاز مناسک، به رسول‌ خدا (ص) پیوست.[۲] اعمال حج پایان یافت و پیامبر (ص) همراه مسلمانان مکه را ترک و به طرف مدینه حرکت کرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۲۰:۱۳
محسن حسینی


چرا خدا را با نام هاى متعدد مى خوانیم؟

 


 

با توجه به اینکه الفاظ محدود است و خداوند وجودش از هر نظر بى نهایت است، باید نام هاى او همچون صفاتش بى پایان باشد، تا بتواند بیانگر گوشه ای از آن ذات شود. ضمن اینکه همه این اسماء به یک نقطه منتهى مى گردد و به هیچ وجه از توحید ذات و صفات او نمى کاهد، چرا که خداوند بزرگ 99 اسم دارد که اگر هر اسمى مسمائى داشت باید 99 خدا داشته باشیم، ولى«اللّه» نامى است که به همه این صفات اشاره مى کند. پاسخ تفصیلی: قرآن مجید در آیه 110 سوره اسراء به یکى از بهانه هاى سست و بى اساس مشرکان پاسخ مى دهد، و آن، این که: آنها مى گفتند: چرا پیامبر، خدا را به نام هاى متعددى مى خواند با این که: مدعى توحید است قرآن در پاسخ آنها مى گوید:


(بگو! شما او را به نام اللّه بخوانید و یا به نام رحمان، هر کدام را بخوانید فرق نمى کند، براى او نام هاى متعدد نیک است)؛ «قُلِ ادْعُوا اللّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیّاً ما تَدْعُوا فَلَهُ الاْ َسْماءُ الْحُسْنى».
این کوردلان، حتى از زندگى روزمره خود غافل بودند که: گاه، براى یک شخص، یا یک مکان و مانند آن اسم هاى مختلفى مى گذارند که هر کدام، معرّف یکى از زوایاى وجود او است.


آیا با این حال، تعجب دارد، خدائى که وجودش از هر نظر بى نهایت است، منبع و سرچشمه همه کمالات، همه نعمت ها، تمام نیکى ها و گرداننده اصلى همه چرخ هاى این جهان، به تناسب هر کارى که انجام مى دهد و هر کمالى که ذات مقدسش دارد، نام مخصوص داشته باشد؟!.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۰۳:۳۰
محسن حسینی


دختر بی حجاب در گلزار شهدا

 

گذرش هر روز از طرف گلزار شهدا بود. این مسیری بود که برای رفتن به دانشگاه طی می کرد و باعث شده بود نگاهی خاصی به شهدا داشته باشه. علاقه ای که کم کم به اون افزوده میشد…

تو نگاه اول، هر کس مهسا و امثال او رو می دید، فکر می کرد با یه دختر بی نماز و بی دین و هرزه روبرو هست، در حالی که ظاهر مهسا درست چیزی بود که همراه با روحیه اش نبود…


اون روز مثل همیشه میان قهرمانانی که حالا زیر خاک آرمیده بودند، آهسته آهسته راه می رفت، براش نگاه کردن به عکس های شهدا جذابیت خاصی داشت. پسران و مردانی که بدجوری تو دل آدم راه پیدا می کردند…

خانمی چادری توجه اونو به خودش جلب کرد، چون وقت هم داشت فکر کرد بره و با این خانم که حتماً مادر شهیدی بود که کنار قبر شهیدش نشسته بود کمی صحبت کنه و از خاطرات پسرش بشنوه…

آخه مادرای شهید به غیر از خاطراتی که از پسرای دسته گلشون دارن، یه عواطف و احساسات ویژه ای رو هم برای آدم زنده می کنند.

سلام مادر….

زن در حالی که به طرف صدا بر می گشت: سلام دختــــ…….(و نگاهش رو برگردوند و به چشم های پسرش خیره شد، شاید به فکرش هم خطور نمی کرد، اون وقت صبح دختری با این تیپ و قیافه… و بی جهت سلام….) با زحمت دخترم رو گفت و به کارش ادامه داد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۰۲:۰۳
محسن حسینی


عاقبت پافشاری بر گناه !
 

 


 

شیطان ابتدا با وسوسه کارش را آغاز می کند و سپس آدمی را به گناهان کوچک وا می دارد

 

امان از لحظه ای که شیطان دست به کار می شود و به هر طریق ممکن دل را به سوی خودش می کشاند. شاید اولش سخت باشد؛ چرا که هر چه دل فرد به خدا نزدیک تر باشد، کار شیطان هم سخت تر می شود؛ اما هیهات از زمانی که این دل اندکی نرم شود با شیطان! همان اندک نرمش، می شود اولین پله سقوط و آدمی را تا تباهی می کشاند! بلعم باعورا فقط اندکی نرمش نشان داد و تا تباهی سقوط کرد!


تحولات روحی همانند تحولات جسمی به تدریج رخ می دهد؛ انسان در اثر اعمال صالح به تدریج به مقام قرب الهی می رسد و در اثر اعمال بد و اصرار بر گناه نیز به تدریج از عبودیت حضرت احدیت خارج می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد.


«ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون»؛ «آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آن ها را به ریشخند مى گرفتند».(1)

اگرچه تمام گناهان از آن جهت که تمرد از دستور خداوند تعالی است، بزرگ است، اما با توجه به خصوصیات ذاتی و تبعات مختلف و آثار گوناگونی که در آن ها وجود دارد، می توان حدس زد که تمام گناهان با هم برابر نیستند.


گناه از آن جهت که مخالفت و سرپیچی از دستورهای پروردگار محسوب می شود، بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهی از این لحاظ کوچک نیست؛ چنانکه کسی نافرمانی خدا را کوچک بشمارد، مرتکب گناهی بس عظیم شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۵۳
محسن حسینی


زنى شرافتمند و خوش عقیده

 

بشار مکارى گفت در کوفه خدمت حضرت صادق (علیه السلام ) مشرف شدم .

آن جناب مشغول خوردن خرما بود فرمود بشار، بیا جلو بخور.

عرض کردم در بین راه که مى آمدم منظره اى دیدم که مرا سخت ناراحت کرد، اکنون گریه گلویم را گرفته نمى توانم چیزى بخورم بر شما گوارا باد.

فرمود به حقى که مرا بر تو است سوگند مى دهم پیش بیا و میل کن . نزدیک رفته شروع به خوردن کردم .

پرسید در راه چه مشاهده کردى ؟

عرض کردم یکى از مامورین را دیدم که با تازیانه بر سر زنى مى زد و او را بسوى زندان و دارالحکومه مى کشانید.

آن زن با حالتى بس تاثیرانگیز فریاد مى کرد ( المستغاث بالله و رسوله ) هیچکس به فریادش نرسید.

پرسید از چه رو اینطور او را مى زند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۰۱
محسن حسینی

 


ولادت امام علی النقی (علیه السلام)

 

 

 

 

 
 خجسته سالروز میلاد باسعادت و سراسر خیر و برکت
دهمین پیشوای هدایت؛ حضرت امام علی بن محمد النقی الهادی ( علیه السلام )
را تبریک و شادباش عرض می نماییم.

چکیده ای از زندگینامه امام علی النقی (ع)
 نام : علی
لقب : هادی ، نقی
کنیه : ابوالحسن
نام پدر : محمد ( حضرت امام جواد (ع) )
نام مادر : سمانه مغربیه
تاریخ ولادت : 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری
محل ولادت : مدینه طیبه
مدت عمر شریف : ۴۲ سال

مدت امامت : 33 سال

تعداد فرزندان : 4 پسر و 1 دختر
تاریخ شهادت : 3 ماه رجب سال 254 هجری
علت و نحوه شهادت : طعام زهر آلود
نام قاتل : متوکل عباسی
محل دفن : سامراء

ولادت امام علی النقی (ع)
امام هادی(ع) در روستای صریا که در یک فرسخی مدینه قرار داشت، در روز سه شنبه، نیمه ذی الحجه دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش نام او را علی نهاد.

پیش از آنکه امام هادی(ع) به امامت برسد، پدرش، امام جواد(ع) در فرصت های مناسب به امامت و جانشینی او تصریح کرده بود. برای مثال، آن هنگام که در سال 220 هجری از مدینه به سوی بغداد می رفت، یکی از یاران حضرت به نام اسماعیل بن مهران پرسید: امام بعد از شما کیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «امر امامت پس از من به عهده پسرم علی (امام هادی) است».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۲۱
محسن حسینی